الأعراف ٤٢
ترجمه
الأعراف ٤١ | آیه ٤٢ | الأعراف ٤٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«ألَّذِینَ»: مبتدا است، و (أولئِکَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ) خبر آن است. «لا نُکَلِّفُ نَفْساً إِلاّ وُسْعَهَا»: به هیچ کسی جز به اندازه تاب و توانش تکلّیف نمیکنیم و جز به اندازه استعداد فکری و جسمی و امکاناتش انتظار نداریم. جمله معترضه است.
تفسیر
- آيات ۳۷ - ۵۴، سوره اعراف
- مراد از افترا بر خدا به كذب در آيه (( فمن اظلم ممن افترى ...(( شرك ورزيدن به خداو انكار توحيد است .
- مشاجره و گفتگوى دوزخيان با يكديگر
- جمله : (( لاتكلّف نفسا الّا وسعها(( مفيد رفع نگرانى از عدم قدرت بر انجام دادن جميعاعمال صالح است .
- معناى (( غل (( و اشاره به اينكه غل از بزرگترين ناملايمات است .
- توضيحى در مورد تعبير به اينكه مؤ منين بهشت را به ارث مى برند.
- وجه اختلاف تعبير در (( وعدنا ربنا(( و (( وعد ربكم (( در آيه شريفه
- اشاره به نفوذ حكم و امر انسان در قيامت
- معناى (( اعراف (( و مراد از آن در آيه شريفه
- رجال اعراف از طايفه جن يا ملك نيستند
- مراد از رجال اعراف ، مستضعفين نيستند
- اصحاب اعراف از جنس بشر هستند و خصوصياتى كه براى آنان ذكر شده با جمله : (( والامر يومئذ للّه (( منافات ندارد
- اشاره به اقوال متعددى كه درباره معناى اعراف و مراد از اصحاب اعراف گفته شده است .
- روايتى از آلوسى درباره مراد از رجال اعرافنقل كرده و صاحب المنار آن را بى اعتبار دانسته است .
- سخن ما با صاحب المنار كه با مقايسه مسائل قيامت با نظام جارى در دنيا روايت مذكور رامردود دانسته است .
- دو قول ديگر در معناى اعراف و بيان اصول اقوال در مسئله اعراف
- معناى اعراف در قرآن
- دلالت جمله : (( الذين اتّخذوا دينهم لهوا و لعبا(( بر اينكه انسان ناچار از تدين به ديناست .
- بحث روايتى (در ذيل آيات شريفه )
- روايتى از پيغمبر اكرم (ص ) درباره كيفيت مرگ مؤ من و كافر
- چند روايت ديگر درباره جهنم كافر و اهل دوزخ
- رواياتى در اين باره كه مراد از (( مؤ ذن (( در (( و اذّن مؤ ذن بينهم ...(( على (ع ) مىباشد
- مؤ ذن بودن على عليه السلام و اعلام حكم خداوند توسط او در آخرت ازفضائل آن حضرت به حساب مى آيد.
- رواياتى درباره اصحاب اعراف
- اشكال وارد بر رواياتى كه اصحاب اعراف را به كسانى كه داراى حسنات و سيئاتمساوى هستند تفسير مى كنند.
- چند روايت در مورد اينكه ائمه اهل بيت عليهم السلام اصحاب اعراف هستند.
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيها خالِدُونَ «42»
و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، (هر اندازه عمل كردهاند مىپذيريم، زيرا) هيچ كس را جز به مقدار توانش تكليف نمىكنيم.
آنان همدم بهشتند، همانان در آن جاودانند.
پیام ها
1- بهشت جاودان، پاداش پيوند ايمان و اعمال صالح است. وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ... أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ
2- گرچه بهتر، انجام همهى كارهاى شايسته است، «وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» امّا در عمل، هر كس به اندازهى توانش مسئول است. «لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها»
3- در اسلام، تكليف، طاقتفرسا نيست. «وُسْعَها» چنانكه در جاى ديگر مىخوانيم: «وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ» «1» و «يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ» «2»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيها خالِدُونَ (42)
جلد 4 صفحه 68
بعد از وعيد كافران به خلود در نيران، وعده مؤمنان فرمايد به خلود در جنان:
وَ الَّذِينَ آمَنُوا: آنانكه ايمان آوردند به وحدانيت الهى و تصديق كردند به قرآن و نبوت و معاد، وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ: و بجا آوردند اعمال نيك از طاعات و عبادات بدنيه و ماليه و ترك مناهى، لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها:
تكليف نمىكنيم و امر نمىفرمائيم هر نفسى را مگر بقدر وسع و طاقت نفس، يعنى آنقدر كه بر آن قادر باشد به سهولت بجا آورد، و اگرچه بقدر طاقت در تحت قدرت است، لكن حق تعالى، به فضل خود تكليف به مادون آن فرمود به جهت سهولت بندگان، زيرا وسع مادون طاقت باشد. أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ: آن جماعت مؤمن و عاملين اعمال صالحه، ملازم و مصاحب جنت هستند، هُمْ فِيها خالِدُونَ: ايشان در آن بهشت مخلد و دائم و ثابتند الى الابد و متنعمند به نعم غير متناهى، به غير موت و فوت و بدون زوال.
برهان: آيه شريفه دلالت دارد بر بطلان قول مجبره در تجويز تكليف ما لا يطاق و استطاعت مع الفعل، زيرا صريحا فرمايد تكليف نمىفرمائيم هر نفسى را مگر بقدر وسع و طاقت. پس اگر كفر را در كافر، خداى تعالى خلق، و او را امر به ايمان فرمايد، هر آينه قبيح، و مخالف صريح آيه شريفه است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيها خالِدُونَ (42)
ترجمه
و آنانكه ايمان آوردند و بجا آوردند كارهاى شايسته را تكليف نمىكنيم كسى را مگر بقدر وسعش آن جماعت اهل بهشتند ايشان در آن جاودانيانند.
تفسير
كسانيكه ايمان آوردند بآيات الهى و سركشى ننمودند از قبول آنها و بقدر وسع خودشان عمل نمودند باحكام الهى استحقاق نعيم جاودانى را تحصيل كردهاند چون خداوند زيادتر از وسع بندگان تكليف نمىفرمايد و آن كمتر از حدّ طاقت است و اين بمقتضاى رحمت رحمانيه او است كه نمىخواهد بندگانش در زحمت باشند بنابر اين جمله لا نكلّف نفسا الا وسعها معترضه بين مبتدا و خبر است و براى ترغيب باكتساب نعيم جاودان در مقابل عمل سهل و آسان ذكر شده است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لا نُكَلِّفُ نَفساً إِلاّ وُسعَها أُولئِكَ أَصحابُ الجَنَّةِ هُم فِيها خالِدُونَ (42)
و كساني که ايمان آوردند و اعمال صالحه بجا آوردند تكليف نميكنيم نفسي را مگر بمقدار وسع و توانايي او اينها اصحاب بهشت هستند و اينها در بهشت هميشه هستند.
وَ الَّذِينَ آمَنُوا مقابل آن كساني که تكذيب آيات كردند و استكبار نمودند كساني که ايمان بآيات الهي آوردند و قبول كردند و زير بار رفتند و تسليم شدند وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ نظر به اينكه الصّالِحاتِ جمع محلي بالف و لام است افاده عموم ميكند توهم ميشود که مراد جميع اعمال صالحه است و اينکه از قدرت بشر خارج است فقط مختص بمعصوم است لذا ميفرمايد لا نُكَلِّفُ نَفساً إِلّا وُسعَها که گفتند وسع كمتر از طاقت است دون الطاقه يعني اعمال صالحه را بقدري که حرج و ضيق نباشد بجا آوردند ما فوق اينکه و لو قدرت هم داشته باشند توقع از آنها نيست ما جَعَلَ عَلَيكُم فِي الدِّينِ مِن حَرَجٍ حج آيه 77 يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ اليُسرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُمُ العُسرَ بقره آيه 181، دين مقدس اسلام دين سمحه سهله است
جلد 7 - صفحه 322
امر مشكلي در دين نيست.
أُولئِكَ أَصحابُ الجَنَّةِ مصاحب كسي را گويند که با او باشد و از او جدا نشود هُم فِيها خالِدُونَ توهم نشود که مصاحبت با بهشت موقت است و مدت دارد هميشه در بهشت ابد الاباد هستند دار بقاء است نه مثل دنيا که همه چيزش فاني و زائل ميشود و از دست ميرود.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 42)- آرامش کامل و سعادت جاویدان! در آیات گذشته بحث از سرنوشت منکران آیات خدا و متکبران و ظالمان بود، در اینجا آینده روشن افراد با ایمان را چنین شرح میدهد: «کسانی که ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، ...
اهل بهشتند و جاودانه در آن خواهند ماند» (وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ...
أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیها خالِدُونَ).
ولی در میان این جمله یک جمله معترضه که اشاره به پاسخ بسیاری از سؤالات است بیان کرده، میگوید: «ما هیچ کس را جز به اندازه توانائیش تکلیف نمیکنیم» (لا نُکَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها)
.اشاره به این که کسی تصور نکند که قرار گرفتن در صف افراد با ایمان و انجام عمل صالح در دسترس همه کس نیست، زیرا تکالیف پروردگار به اندازه قدرت
ج2، ص47
افراد است.
این آیه مانند بسیاری دیگر از آیات قرآن، وسیله نجات و سعادت جاویدان را منحصرا ایمان و عمل شایسته معرفی میکند و به این ترتیب به عقیده خرافی مسیحیان امروز که وسیله نجات را قربانی شدن مسیح در برابر گناهان بشریت میدانند، خط بطلان میکشد، اصرار قرآن روی مسأله ایمان و عمل صالح در آیات مختلف برای کوبیدن این طرز تفکر و مانند آن است.
نکات آیه
۱- بهشت جاودان، جایگاه کسانى که به آیات الهى ایمان آورند و اعمال نیک انجام دهند. (و الذین ءامنوا و عملوا الصلحت ... اولئک اصحب الجنة هم فیها خلدون) متعلق «ءامنوا» به دلیل آیه ۴۰، آیات الهى است.
۲- پیوستگى ایمان و عمل صالح، شرط بارورى و ثمردهى هر یک (و الذین ءامنوا و عملوا الصلحت ... اولئک اصحب الجنة)
۳- تکلیف و مسؤولیت هر انسان در باور به معارف الهى و انجام تکالیف دین، به میزان قدرت و استطاعت اوست. (لانکلف نفساً إلا وسعها)
۴- انسانها در باورشان به معارف دین و انجام تکالیف الهى، برخوردار از تواناییهاى متفاوت هستند. (و الذین ءامنوا و عملوا الصلحت لانکلف نفساً إلا وسعها)
۵- شریعت الهى، شریعتى است سهل و آسان (و الذین ... لانکلف نفساً إلا وسعها)
۶- بهشت جایگاه ابدى و بهشتیان در آن جاویدان هستند. (هم فیها خلدون)
۷- انسانها خواهان سعادت همیشگى و عمرى جاودانه اند. (هم فیها خلدون) وعده به پاداش در صورتى مؤثر و ترغیب کننده آدمى است که وى خواهان آن باشد.
موضوعات مرتبط
- انسان: تفاوت انسان ها ۴ ; خواسته هاى انسان ۷ ; سعادتطلبى انسان ۷ ; گرایشهاى انسان ۷ ; مسؤولیت انسان ۳
- ایمان: آثار ایمان ۲ ; ایمان و عمل صالح ۲
- بهشت: جاودانگى بهشت ۱، ۶
- بهشتیان: جاودانگى بهشتیان ۴
- تکلیف: شرایط تکلیف ۳ ; عمل به تکلیف ۳، ۴ ; قدرت در تکلیف ۳، ۴
- دین: سهولت دین ۵
- عمل صالح: آثار عمل صالح ۲
- مؤمنان: فرجام مؤمنان ۱
- نیکوکاران: فرجام نیکوکاران ۱