البقرة ١١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۲۵ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

و هنگامی که به آنان گفته شود: «در زمین فساد نکنید» می‌گویند: «ما فقط اصلاح‌کننده‌ایم»!

و چون به آنان گفته شود: در زمين فساد نكنيد، گويند: جز اين نيست كه ما اصلاحگرانيم
و چون به آنان گفته شود: «در زمين فساد مكنيد»، مى‌گويند: «ما خود اصلاحگريم.»
و چون آنان را گویند که فساد در زمین نکنید، گویند: تنها ما کار به صلاح کنیم.
چون به آنان گویند: در زمین فساد نکنید، می گویند: فقط ما اصلاح گریم!
چون به آنان گفته شود كه در زمين فساد مكنيد، مى‌گويند: ما مصلحانيم.
و چون به آنان گفته شود در [این‌] سرزمین فساد نکنید، گویند ما که اهل اصلاحیم‌
و چون گويندشان: در زمين تباهكارى مكنيد، گويند: همانا ما نيكوكار و سامان آوريم.
هنگامی که بدیشان گفته شود: در زمین فساد و تباهی نکنید. گویند: ما اصلاحگرانی بیش نیستیم.
و هنگامی که برایشان گفته شود: «در زمین افساد مکنید»، گویند: «تنها ما اصلاح‌کنندگانیم.»
و اگر گفته شود بدیشان فساد نکنید در زمین گویند نیستیم ما جز اصلاح‌کنندگان‌


البقرة ١٠ آیه ١١ البقرة ١٢
سوره : سوره البقرة
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مُصْلِحُونَ»: اصلاحگران.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - منافقان، عناصرى فسادگر و تباه کننده جامعه (و إذا قیل لهم لاتفسدوا فى الأرض) کلمه «فى الأرض» نشانگر این است که فسادگرى منافقان محدود به خود و اطرافیانشان نبوده، بلکه فسادى است فراگیر و سرایت کننده به جامعه اى که در آن به سر مى برند.

۲ - اعمال ناپسند و مفسدانه منافقان عصرِ بعثت، مورد اعتراض مسلمانان آن عصر (و إذا قیل لهم لاتفسدوا فى الأرض)

۳ - منافقان فسادپیشه، حتى کمترین فسادگرى را درباره خویش، پذیرا نیستند. (قالوا إنّما نحن مصلحون) کلمه «إنما» دلالت بر حصر دارد و حصر در جمله مذکور به اصطلاح «حصر موصوف در صفت» است. بنابراین جمله «إنما نحن مصلحون»; یعنى: از ما جز کارهاى صواب سر نمى زند و همه کارهاى ما موجب اصلاح جامعه است.

۴ - منافقان، خویشتن را مردمى اصلاح طلب مى شمرند. (قالوا إنما نحن مصلحون)

۵ - منافقان بر اثر بیمارىِ دل و اندیشه، فسادگریهاى خویش را اصلاح طلبى قلمداد مى کنند. (فى قلوبهم مرض ... قالوا إنما نحن مصلحون)

۶ - منافقان، مردمانى نصیحت ناپذیر (و إذا قیل لهم لاتفسدوا فى الأرض قالوا إنما نحن مصلحون)

۷ - فسادگرى و نصیحت ناپذیرى منافقان، برخاسته از بیمار دلى آنان است. (فى قلوبهم مرض ... و إذا قیل لهم لاتفسدوا فى الأرض)

۸ - فسادگرى و نصیحت ناپذیرى، از نشانه هاى بیمارىِ دل و اندیشه است. (فى قلوبهم مرض ... و إذا قیل لهم لاتفسدوا فى الأرض قالوا إنما نحن مصلحون)

۹ - فسادگرى و اصلاح ناپذیرى منافقان، موجب گرفتار آمدن آنان به عذابى دردناک خواهد شد.* (و لهم عذاب الیم بما کانوا ... إذا قیل لهم لاتفسدوا فى الأرض) برداشت فوق مبتنى بر این است که: «إذا قیل» عطف بر «یکذبون» در آیه قبل باشد. بر این مبنا، مفاد جمله «إذا قیل ...» نیز همانند «یکذبون» بیانگر سبب گرفتارى منافقان به عذاب الیم است.

۱۰ - فسادگرى منافقان، زمینه ساز افزایش بیمارىِ دل و اندیشه آنان (فزادهم اللّه مرضاً ... بما کانوا یکذبون. و إذا قیل لهم لاتفسدوا) برداشت فوق مبتنى بر دو امر است: ۱- «إذا قیل ...» عطف بر «یکذبون» باشد. ۲- «بما کانوا یکذبون» - علاوه بر تعلقش به «و لهم عذاب ألیم» - متعلق به «فزادهم اللّه» نیز باشد. بر بر این مبنا جمله چنین مى شود: «فزادهم اللّه مرضاً ... بما کانوا اذا قیل لهم ... ».

موضوعات مرتبط

  • افساد: کیفر افساد ۹
  • جامعه: عوامل فساد جامعه ۱
  • عذاب: اهل عذاب ۹; عذاب دردناک ۹; مراتب عذاب ۹; موجبات عذاب ۹
  • فساد: عوامل فساد ۸
  • قلب: آثار بیمارى قلب ۷; زمینه ازدیاد بیمارى قلب ۱۰; نشانه هاى بیمارى قلب ۸
  • مجرمان: ۱
  • مسلمانان: مسلمانان و منافقان صدر اسلام ۲
  • منافقان: آثار افساد منافقان ۱۰; آثار بیمارى قلب منافقان ۵; ادعاهاى منافقان ۴، ۵; اصلاح ناپذیرى منافقان ۹; اعتراض به منافقان ۲; افساد منافقان ۱، ۲، ۳، ۵، ۷، ۹; بیمارى قلب منافقان ۷، ۱۰; جرایم منافقان ۱، ۹; عمل ناپسند منافقان ۲; منافقان صدر اسلام ۲; منافقان و اصلاح طلبى ۴، ۵; موعظه ناپذیرى منافقان ۶، ۷; ویژگیهاى منافقان ۳، ۶
  • موعظه: عوامل موعظه ناپذیرى ۸

منابع