النمل ٤٧
ترجمه
النمل ٤٦ | آیه ٤٧ | النمل ٤٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِطَّیَّرْنَا»: به فال بد میگیریم. نحس و شوم میدانیم. اصل آن (تَطَیَّرْنَا) و از باب تفعّل است (نگا: اعراف / یس / ). «طَآئِرُکُمْ»: بدبختی و بدطالعی شما (نگا: اعراف / اسراء / ). «تُفْتَنُونَ»: مورد آزمایش قرار میگیرید (نگا: عنکبوت / . عذاب داده میشوید (نگا: ذاریات / ، بروج / ). گول زده میشوید و از دین برگردانده میشوید و گمراه میگردید (نگا: نساء / اعراف / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
أَيْنَمَا تَکُونُوا يُدْرِکْکُمُ... (۴) فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُوا... (۶) قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِکُمْ... (۴) قَالُوا طَائِرُکُمْ مَعَکُمْ أَ إِنْ... (۴)
تفسیر
نکات آیه
۱ - اتهام شومى و نامبارکى به صالح پیامبر(ع) و پیروان او، از سوى کافران ثمود (قالوا اطّیّرنا بک و بمن معک) «تطیّر» (مصدر «اطیّرنا») مقابل تفأل و به معناى فال بد زدن است; یعنى، چیزى یا کسى را مایه شومى و بدبختى خود انگاشتن. بنابراین «اطیّرنا بک و بمن معک»; یعنى، ما تو و پیروانت را مایه بدبختى خود مى دانیم.
۲ - ابتلاى ثمودیان به گرفتارى ها و مشکلات، پس از رسالت صالح (قالوا اطّیّرنا بک و بمن معک) شوم شمردن و بدیمن خواندن، در صورتى است که پس از مبعوث شدن صالح(ع)، مشکلات طبیعى، اجتماعى و ...براى مردم رخ داده باشد و آنان از این امر بهانه اى براى انکار صالح(ع) پیدا کرده باشند.
۳ - پدید آمدن دو دستگى و خصومت هاى اجتماعى در پى دعوت صالح(ع)، زمینه بد یُمن خوانده شدن وى از سوى کافران (فإذا هم فریقان یختصمون ... قالوا اطّیّرنا بک) احتمالاً آنچه کافران به عنوان شومى و نامبارکى از آن یاد کرده اند، همان دو دستگى و اختلافات اجتماعى باشد که درپى دعوت صالح(ع) و پیدایش مؤمن و کافر به وجود آمده بود.
۴ - مشکلات ثمودیان، بنا به تقدیر الهى و در جهت آزمایش آنان بود، نه معلول وجود صالح(ع) و پیروان او. (قال طئرکم عند اللّه بل أنتم قوم تفتنون) عبارت «طائرکم...»; یعنى، آنچه که باعث بروز مشکلات و گرفتارى براى شما شده، نزد خدا است. مقصود این است که وجود من تأثیرى در پیدایش مشکلات شما ندارد; بلکه مشکلات تان بر اساس برنامه و تقدیر الهى است که در راستاى آزمایش شما تدارک دیده شده است. گفتنى است که در برداشت یاد شده، «فتنة» در جمله «بل أنتم قوم تفتنون» به معناى آزمایش گرفته شده است.
۵ - مصیبت ها و مشکلات زندگى انسان، وسیله اى براى آزمایش او (قالوا اطّیّرنا بک ... بل أنتم قوم تفتنون)
۶ - مصایب و مشکلات ثمودیان، کیفر الهى و معلول گناهان خود آنان (یقوم لم تستعجلون بالسیّئة ... بل أنتم قوم تفتنون) برداشت فوق باتوجه به این نکته است که صالح پیامبر(ع) در رد پندار ثمودیان که بدبختى هاى خود را ناشى از بد یمنى وجود صالح و پیروان آن حضرت قلمدادمى کردند، فرمود: بدبختى هاى شما کیفرى است الهى و معلول گناهان خودتان. گفتنى است در فرض فوق واژه «تفتنون» از فتنه به معناى عذاب مشتق مى باشد; یعنى، «بل أنتم قوم تعذّبون; بلکه شما مردمى هستید که به کیفر گناه خود عذاب مى شوید».
۷ - امکان مبتلا شدن مردم به سختى ها براى آزمایش آنان، پس از روى کار آمدن رهبران الهى (قالوا اطّیّرنا بک ... بل أنتم قوم تفتنون) با توجه به اشتقاق «تفتنون» از «فتنة» (به معناى آزمایش) از آیه استفاده مى شود که پس از آمدن صالح(ع)، ثمودیان به مشکلات جدیدى مبتلا شدند و آن را ناشى از وجود صالح(ع) مى شمردند، با این که آنها از ناحیه خدا و براى آزمایش آنان بود.
۸ - اندیشه هاى خرافى، مانع از درک واقعیت امور و تحلیل صحیح آنها (قالوا اطّیّرنا بک و بمن معک ... بل أنتم قوم تفتنون) ثمودیان به جاى درک ریشه واقعى مشکلات خود، آن را به وجود صالح(ع) و بدیمنى او نسبت مى دادند; در حالى که تأثیر وجود فیزیکى یک فرد در سرنوشت یک ملت - آن هم به گونه اى که ثمودیان مى پنداشتند - چیزى جز خرافه نبود.
۹ - تطیّر و فال بد زدن، امرى نادرست است. (قالوا اطّیّرنا بک ... قال طئرکم عند اللّه) پاسخ و ردیّه صالح(ع) نسبت به طیره و فال بد زدن قوم ثمود، نشانگر نادرست بودن «تطیّر» است.
۱۰ - برخوردهاى خصمانه ثمودیان با صالح پیامبر(ع)، ناشى از فریب آنان توسط عوامل خدعه گر (بل أنتم قوم تفتنون) «تفتنون» مى تواند از «فتنة» به معناى خدعه و فریب باشد. بنابراین «تفتنون» معادل «تخدعون» است; یعنى، این سخنان از خود شما نیست; بلکه عناصرى مرموز و خدعه گر آنها را به شما تلقین کرده و شما را فریب مى دهند. آیه بعد این احتمال را تقویت مى کند.
موضوعات مرتبط
- امتحان: ابزار امتحان ۵، ۷; امتحان با سختى ۴، ۵، ۷
- تطیر: ناپسندى تطیر ۹
- حق: موانع درک حق ۸
- خدا: مقدرات خدا ۴
- خرافات: آثار خرافات ۸
- رهبران دینى: نقش رهبران دینى ۷
- شناخت: آفات شناخت ۸
- صالح(ع): آثار دعوتهاى صالح(ع) ۳; تطیر به پیروان صالح(ع) ۱; تطیر به صالح(ع) ۱; تهمت شومى به پیروان صالح(ع) ۱; تهمت شومى به صالح(ع) ۱، ۳; قصه صالح(ع) ۱، ۳، ۴، ۱۰; منشأ دشمنى با صالح(ع) ۱۰; نقش صالح(ع) ۴
- قوم ثمود: آثار اغواى قوم ثمود ۱۰; آثار گناهکارى قوم ثمود ۶; امتحان قوم ثمود ۴; تاریخ قوم ثمود ۲، ۳، ۴، ۶; تطیر قوم ثمود ۱; تهمتهاى قوم ثمود ۱; زمینه تهمتهاى قوم ثمود ۳; عوامل اختلاف قوم ثمود ۳; عوامل دشمنى قوم ثمود ۳; عوامل مشکلات قوم ثمود ۶; فلسفه مشکلات قوم ثمود ۴; کیفر قوم ثمود ۶; مشکلات قوم ثمود ۲; منشأ دشمنى قوم ثمود ۱۰; منشأ مشکلات قوم ثمود ۴