المؤمنون ٧٨
ترجمه
المؤمنون ٧٧ | آیه ٧٨ | المؤمنون ٧٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الأفْئِدَة»: جمع فُؤاد، دل. در اینجا مراد عقل و خرد است. «قَلِیلاً مَّا»: واژه (قَلیلاً) صفت مصدر محذوف یا مفعول مطلق است، و کلمه (ما) زائد و برای تأکید است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۷۸ - ۹۸، سوره مؤ منون
- يادآورى نعمت شنوايى و بينايى (مشترك بين انسان و حيوان ) و خردمندى (متخصص به انسان )
- استبعاد و سپس انكار بعث و معاد از جانب كافران
- ردّ سخنان كافران با اثبات امكان بعث و قيامت با بيان مالكيت حقيقه خداوند.
- بيان اينكه مالكيت اعم از ربوبيت است .
- اشاره به اختلاف عقائد بت پرستان درباره الله ، ارباب و آلهه .
- معناى آيه (قل من رب السموات السبع ...)
- معناى ((ملكوت )) و اين كه ملكوت هر چيزى به دست خدا است و اثبات امكان بعث و معاد ازاين طريق .
- منضور از اينكه فرمود: ((و هو يخبر و لا يجار عليه )).
- مراد از ((اتخاذ ولد)) كه به خداوند نسبت داده مى شد و در نفى آن فرموده است : ((مااتّخذ اللّه من ولد)).
- تقرير يك حجت بر نفى تعدد آلهه ، در جمله : ((اذا لذهب كلّ اله بما خلق ))
- بيان حجت ديگرى بر نفى تعدد آلهه كه جمله ((ولعلا بعضهم على بعض )) متضمن آن است .
- اشاره به تفاسير ديگر در معناى آيه شريفه
- معناى ((همزات الشياطين ))
نکات آیه
۱ - دستگاه شنوایى، بینایى و قوه تعقل در انسان، جلوه هایى از تدبیر و ربوبیت خداوند (و هو الذى أنشأ لکم السمع و الأبصر و الأفئدة) «فؤاد» (جمع «أفئدة») به معناى دل ( قوه ادراک و تعقل) است.
۲ - دستگاه شنوایى، بینایى و تعقل انسان، دستگاهى بدیع و بى مانند در نظام خلقت (و هو الذى أنشأ لکم السمع و الأبصر و الأفئدة) «إنشاء» (مصدر «أنشأ») به ایجاد بدون طرح و الگوى قبلى، گفته مى شود.
۳ - دریافت هاى حسى، زمینه ساز شناخت ها و ادراکات عقلانى (و هو الذى أنشأ لکم السمع و الأبصر و الأفئدة) آمدن «سمع» و «أبصار» پیش از «افئدة» مى تواند بیانگر مطلب فوق باشد.
۴ - نیروى شنوایى، بینایى و ادراکى انسان، نعمت هایى الهى و در خور شکر و سپاس گزارى (و هو الذى أنشأ لکم ... قلیلاً ما تشکرون)
۵ - شکرگزارى اندک انسان، در برابر نعمت شنوایى، بینایى و ادراکى خویش (أنشأ لکم السمع ... قلیلاً ما تشکرون) «ما» در «قلیلاً ما» مفید تقلیل است. بنابراین «قلیلاً ما» بیانگر تقلیل بعد از تقلیل است.
۶ - ابزار حسى و تعقلى انسان، وسیله راه یابى او به شناخت حق و صراط مستقیم (و إنّک لتدعوهم إلى صرط مستقیم ... أنشأ لکم السمع و الأبصر و الأفئدة)
۷ - به کار نگرفتن عقل در جهت شناخت حق و صراط مستقیم، مصداق بارز ناسپاسى (و إنّک لتدعوهم إلى صرط مستقیم ... أنشأ لکم السمع ... قلیلاً ما تشکرون)
موضوعات مرتبط
- ادراک: ابداع قواى ادراکى ۲; نقش قواى ادراکى ۶
- انسان: کمى شکر انسان ۵
- بینایى: ابداع حس بینایى ۲; منشأ بینایى ۱
- تعقل: زمینه تعقل ۳; منشأ تعقل ۱
- حواس: نقش حواس ۳
- خدا: نشانه هاى تدبیر خدا ۱; نشانه هاى ربوبیت خدا ۱; نعمتهاى خدا ۴
- شکر: شکر نعمت ۴
- شناخت: ابزار شناخت ۶; زمینه شناخت ۳
- شنوایى: ابداع حس شنوایى ۲; منشأ شنوایى ۱
- صراط مستقیم: هدایت به صراط مستقیم ۶
- عقل: عدم استفاده از عقل ۷
- کفران: موارد کفران نعمت ۷
- نعمت: نعمت بینایى ۴; نعمت شنوایى ۴; نعمت قواى ادراکى ۴
- هدایت: عوامل هدایت ۶