محمد ١٠
ترجمه
محمد ٩ | آیه ١٠ | محمد ١١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«دَمَّرَ»: هلاک و نابود ساخته است (نگا: اعراف / شعراء / نمل / ). «أَمْثَالُهَا»: امثال چنین عاقبت یا عقوبتی. ضمیر (هَا) به (عَاقِبَة) برمیگردد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۷ - ۱۵ سوره محمد
- معناى اينكه فرمود: اگر خدا را يارى كنيد خدا ياريتان مى كند
- توضيح اينكه در تعليل نصرت مؤ منين و هلاكت كفار فرمود: خدا مولاى مؤ منان است وكافران مولايى ندارند
- وصف بهشتى كه متقين بدان وعده داده شده اند ۳۵۱
- (چند روايت در ذيل آيه : ((ذلك بانهم كرهوا ماانزل الله )) و بعضى آيات گذشته ديگر)
نکات آیه
۱- توبیخ کافران از سوى خداوند، به خاطر عبرت نگرفتن از سرنوشت شوم کافران گذشته تاریخ (أفلم یسیروا فى الأرض فینظروا کیف کان عقبة الذین من قبلهم)
۲- لزوم سیر در زمین و بررسى تاریخ ملت ها، براى عبرت آموزى (أفلم یسیروا فى الأرض فینظروا)
۳- مطالعه تاریخ و فرجام ملت ها، داراى نقش در جهان بینى و گرایش به ایمان (أفلم یسیروا فى الأرض فینظروا کیف کان عقبة الذین من قبلهم) واژه «ینظروا» به معناى نگریستن براى بینش یافتن است; بینشى کلى در رابطه با هستى که جهان بینى انسان را تشکیل مى دهد.
۴- کفر و عواقب شوم آن، داراى پیشینه و نمادهاى بسیار در گذشته تاریخ (فینظروا کیف کان عقبة الذین من قبلهم)
۵- امکان دستیابى بشر در هر عصر، به آثار برجاى مانده از امت هاى نابودشده پیشین (أفلم یسیروا) قرآن، فقط براى مخاطبان عصر نزول سخن نمى گوید; بلکه پیام آن متوجّه همه عصرها و نسل ها است. باتوجه به این نکته استفاده مى شود که آثار برجاى مانده از امت هاى هلاک شده، به گونه اى است که در هر عصر قابل مشاهده و یا اکتشاف است.
۶- نابودى دیار کافران و هلاکت ایشان، نمودى از ذلت آنان و پوچى فرجامشان* (فتعسًا لهم و أضلّ أعملهم ... دمّر اللّه علیهم) بدان احتمال که «دمّر اللّه علیهم» تفسیر و بیان نمودى از «تعساً لهم» باشد، برداشت بالا استفاده مى شود.
۷- اراده الهى، حاکم بر تحولات تاریخ بشر (دمّر اللّه علیهم) بى شک نابودى کامل یک نسل در نتیجه کفر و عصیان، تحولى عمده در تاریخ بشر به حساب مى آید و خداوند این دگرگونى عظیم را به خود نسبت داده است.
۸- کافران، با تمامى امکانات خویش، در نهایت مغلوب قدرت قاهر خداوند (دمّر اللّه علیهم) واژه «دمّر» در صورت تعدّى با «على»، بیانگر شدت ویرانى و تخریب و نمایانگر نهایت قدرت و غلبه خداوند است.
۹- هشدار خداوند به کافران، نسبت به استمرار اراده او بر نابودى ملت هاى کفرپیشه (دمّر اللّه علیهم و للکفرین أمثلها)
۱۰- کفرپیشگى، از عوامل عمده نابودى ملت ها (دمّر اللّه علیهم و للکفرین أمثلها) وصف کفر در «للکافرین»، بیانگر این نکته است که کفر، عامل اصلى نابودى ملت ها است.
۱۱- ناخشنودى از دین و پیام هاى الهى، معلول نیندیشیدن به عاقبت کفر و کافران * (کرهوا ما أنزل اللّه ... أفلم یسیروا فى الأرض فینظروا) از ارتباط «أفلم یسیروا» با «کرهوا ماأنزل اللّه»، مى توان استفاده کرد که اگر کافران عصر بعثت به فرجام شوم پیشینیان کافر مى اندیشیدند، این چنین از پیام هاى دین، گریزان و ناخشنود نبودند.
۱۲- کیفر الهى براى کافران، داراى گونه هاى بسیار با نتایجى ویرانگر و مشابه* (دمّر اللّه علیهم و للکفرین أمثلها) جمع آمدن واژه «أمثالها» مى رساند که مجازات ملت هاى کفر پیشه، هر چند در نابودى و ویرانگرى همگون است; اما در شکل متفاوت است.
موضوعات مرتبط
- امتها: آثارباستانى امتهاى پیشین ۵; عوامل هلاکت امتها ۱۰
- ایمان: زمینه ایمان ۳
- تاریخ: آثار مطالعه تاریخ ۳; عبرت از تاریخ ۲; منشأ تحولات تاریخ ۷
- تعقل: آثار عدم تعقل در فرجام کفر ۱۱; آثار عدم تعقل در فرجام کافران ۱۱
- جامعه: آسیب شناسى اجتماعى ۱۰
- جهان بینى: عوامل مؤثر در جهان بینى ۳
- خدا: اراده خدا ۹; تفاوت کیفرهاى خدا ۱۲; حاکمیت اراده خدا ۷; سرزنشهاى خدا ۱; قدرت خدا ۸; قهاریت خدا ۸; هشدارهاى خدا ۹
- دارالکفر: نابودى دارالکفر ۶
- دین: عوامل ناخشنودى از دین ۱۱
- سیاحت: اهمیت سیاحت ۲
- عبرت: عوامل عبرت ۱، ۲
- کافران: آثار عبرت ناپذیرى کافران ۱; تشابه فرجام کافران ۱۲; تفاوت کیفر کافران ۱۲; سرزنش کافران ۱; عبرت از فرجام شوم کافران ۱; فرجام کافران ۶; مقهوریت کافران ۸; نشانه هاى ذلت کافران ۶; هشدار به کافران ۹; هلاکت کافران ۶، ۹
- کفر: آثار کفر ۱۰; تاریخ کفر ۴; فرجام کفر ۴