طه ٣٣
ترجمه
طه ٣٢ | آیه ٣٣ | طه ٣٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«کَثِیراً»: صفت مصدر محذوفی است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۹ - ۴۸ سوره طه
- بيان آياتى كه چگونگى برگزيدن موسى (عليه السلام ) به رسالت و ماءمور شدنش در كوه طور به دعوت فرعون را حكايت مى كنند
- توضيحى در مورد تكلم خدا با موسى (عليه السلام )
- بيان عدم منافات وجود واسطه در تكلم ، با صدق تكلم خدا با موسى
- شرح خطاب خداى تعالى به موسى (عليه السلام ): ((اننى انا الله لا اله الا انافاعبدنى ...((
- وجوه عديده اى كه در ذيل جمله : ((واقم الصلوة الذكرى (( گفته اند
- مقصود از اينكه درباره قيامت فرمود: ((اكاد اخفيها- نزديكست پنهانش بدارم ((
- آغاز وحى رسالت موسس (عليه السلام ) با استفهام : ((ما تلك بيمينك يا موسى (( واشاره به وجه رد و بدل شدن سؤ ال و جواب درباره عصا
- وجه پرگوئى موسى (ع ) در پاسخ خداوند
- شرح و توضيح درخواست هاى موسى (عليه السلام ) از خداوند بعد از ماءموريت به رسالت (قال رب اشرح لى صدرى ...)
- معناى كلمه (وزير) و بيان علت درخواست موسى از خداوند كه برادرش را وزير قرار دهد.
- مقصود از ذكر و تسبيح خدا در (كى نسخبك كثيرا و نذكرك كثيرا)
- استجابت ادعيه موسى (عليه السلام ) و تذكار منت پيشين خدا بر او در ماجراى زاده شدن وپرورش يافتنش در دامان دشمن
- يادآورى منت ها و تفضلات ديگر خدا به موسى (عليه السلام ) در نجات يافتن از مصر وازدواج با دختر شعيب و اقامت در مدين و...
- مراد از فتنه در (و فتناك فتونا) و وجه موسى را منت شمرده است
- مراد از جمله : ((واصطنعتك لنفسى (( در خطاب خداوند به موسى (عليه السلام )
- بيان اينكه اظهار اميد در كلام خدا(در مانند جمله :((لعله يتذكر او يخشى (() قائم به مقام محلوره است
- و رد سخنى از فخر رازى درباره سر ارسال موسى (عليه السلام ) به سوى فرعون باعلم به ايمان نياوردن او
- اشاره به وجه اينكه موسى و هارون از عقاب و طغيان فرعون اظهار نگرانى كردند
- نكات و دقائقى كه در اوامر خداوند به موسى و هارون درباره رفتن نزد فرعون و دعوت او به كار رفته است
- بحث روايتى
- دعاى پيامبر (ص ) درباره اميرالمؤ منين مشابه دعاى موسى (ع ) در درخواست وزارت ومشاركت هارون
- رد سخن صاحل روح المعانى كه (امر) در حديث را حمل بر ارشاد كرده است .
- روايات ديگرى در ذيل آيات مربوط به رسالت موسى (ع )
نکات آیه
۱ - موسى(ع)تسبیح فراوان و تبرئه مکرر خداوند را از پندارهاى باطل مشرکان، در گرو همراهى هارون با او مى دانست. (کى نسبّحک کثیرًا) مراد از تسبیح - به قرینه مأموریت موسى(ع) براى هدایت فرعون - تنزیه خداوند از داشتن شریک و هرگونه محدودیتى در الوهیت و ربوبیت است. فاعل «نسبّحک» موسى و هارون(ع) مى باشد و «کى نسبّحک» تعلیل براى جمله هاى اخیر است که درخواست همراهى هارون رامطرح کرده بود; یعنى با پشتیبانى هارون، دعوت به توحید - که متضمن تنزیه خداوند از داشتن شریک است - افزایش خواهد یافت.
۲ - موسى(ع)،برا تسبیح و تنزیه خداوند در برابر مشرکان، خود را نیازمند شرح صدر و داشتن بیان واضح مى دانست. (ربّ اشرح لى ... کى نسبّحک کثیرًا) «کى نسبّحک» مى تواند تعلیل براى تمام خواسته هاى موسى(ع)، از جمله درخواست شرح صدر و کاهش لکنت زبان باشد. موسى(ع) مى خواست براى رد آنچه گمراهان در باره خداوند توهم کرده اند، توان لازم را داشته باشد.
۳ - روى آوردن عموم مردم به تسبیح خداوند، از اهداف رسالت موسى و هارون(ع) بود. (یفقهوا قولى ... کى نسبّحک کثیرًا) ممکن است مراد از تسبیح کثیر، کثرت تسبیح کنندگان باشد. در این صورت فاعل «نسبّحک» منحصر به موسى و هارون(ع) نخواهد بود.
۴ - تسبیح بسیار خداوند و منزه دانستن او از هر کاستى و شرک، داراى فضیلتى بسیار است. (کى نسبّحک کثیرًا)
موضوعات مرتبط
- تسبیح: اهمیت تسبیح خدا ۱، ۳; فضیلت تسبیح خدا ۴
- خدا: فضیلت تنزیه خدا ۴
- مشرکان: عقیده باطل مشرکان ۱
- موسى(ع): آثار شرح صدر موسى(ع) ۲; آثار فصاحت موسى(ع) ۲; اهداف نبوت موسى(ع) ۳; تسبیح موسى(ع) ۱; زمینه تسبیح موسى(ع) ۲; فلسفه تلاش موسى(ع) ۱; هدایتگرى موسى(ع) ۲
- هارون(ع): اهداف نبوت هارون(ع) ۳; تسبیح هارون(ع) ۱; فلسفه وزارت هارون(ع) ۱