طه ٢٧
ترجمه
طه ٢٦ | آیه ٢٧ | طه ٢٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«عُقْدَةً»: گره. مراد لکنت زبان است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۹ - ۴۸ سوره طه
- بيان آياتى كه چگونگى برگزيدن موسى (عليه السلام ) به رسالت و ماءمور شدنش در كوه طور به دعوت فرعون را حكايت مى كنند
- توضيحى در مورد تكلم خدا با موسى (عليه السلام )
- بيان عدم منافات وجود واسطه در تكلم ، با صدق تكلم خدا با موسى
- شرح خطاب خداى تعالى به موسى (عليه السلام ): ((اننى انا الله لا اله الا انافاعبدنى ...((
- وجوه عديده اى كه در ذيل جمله : ((واقم الصلوة الذكرى (( گفته اند
- مقصود از اينكه درباره قيامت فرمود: ((اكاد اخفيها- نزديكست پنهانش بدارم ((
- آغاز وحى رسالت موسس (عليه السلام ) با استفهام : ((ما تلك بيمينك يا موسى (( واشاره به وجه رد و بدل شدن سؤ ال و جواب درباره عصا
- وجه پرگوئى موسى (ع ) در پاسخ خداوند
- شرح و توضيح درخواست هاى موسى (عليه السلام ) از خداوند بعد از ماءموريت به رسالت (قال رب اشرح لى صدرى ...)
- معناى كلمه (وزير) و بيان علت درخواست موسى از خداوند كه برادرش را وزير قرار دهد.
- مقصود از ذكر و تسبيح خدا در (كى نسخبك كثيرا و نذكرك كثيرا)
- استجابت ادعيه موسى (عليه السلام ) و تذكار منت پيشين خدا بر او در ماجراى زاده شدن وپرورش يافتنش در دامان دشمن
- يادآورى منت ها و تفضلات ديگر خدا به موسى (عليه السلام ) در نجات يافتن از مصر وازدواج با دختر شعيب و اقامت در مدين و...
- مراد از فتنه در (و فتناك فتونا) و وجه موسى را منت شمرده است
- مراد از جمله : ((واصطنعتك لنفسى (( در خطاب خداوند به موسى (عليه السلام )
- بيان اينكه اظهار اميد در كلام خدا(در مانند جمله :((لعله يتذكر او يخشى (() قائم به مقام محلوره است
- و رد سخنى از فخر رازى درباره سر ارسال موسى (عليه السلام ) به سوى فرعون باعلم به ايمان نياوردن او
- اشاره به وجه اينكه موسى و هارون از عقاب و طغيان فرعون اظهار نگرانى كردند
- نكات و دقائقى كه در اوامر خداوند به موسى و هارون درباره رفتن نزد فرعون و دعوت او به كار رفته است
- بحث روايتى
- دعاى پيامبر (ص ) درباره اميرالمؤ منين مشابه دعاى موسى (ع ) در درخواست وزارت ومشاركت هارون
- رد سخن صاحل روح المعانى كه (امر) در حديث را حمل بر ارشاد كرده است .
- روايات ديگرى در ذيل آيات مربوط به رسالت موسى (ع )
نکات آیه
۱ - موسى(ع) قبل از رسالت خویش، لکنت زبان داشت. (واحلل عقدة من لسانى)
۲ - موسى(ع) در وادى طوى از خداوند خواست از لکنت زبان او بکاهد و گفتار او را واضح تر سازد. (واحلل عقدة من لسانى) «عقدة» نکره است و بر هر مقدار از لکنت صادق است «من» در «من لسانى» مى تواند براى تبعیض باشد; یعنى عقدة کائنة من عُقَد لسانى، حاکى از این که مطلوب موسى(ع) برطرف شدن بخشى از گرفتگى هاى زبان او بوده است. آیه بعد نیز قرینه بر این است که هدف او زوال مقدارى بوده که به فهم کلامش کمک کند.
۳ - کلام، ابزار پیامبران براى مبارزه با منحرفان و سرکشان بوده است. (واحلل عقدة من لسانى)
۴ - گویابودن زبان و روان بودن سخن، داراى نقشى مؤثر در ارشاد و تبلغ دین است. (واحلل عقدة من لسانى)
۵ - خداوند، قادر به دفع امراض و رفع هرگونه نقص و عیب از موجودات است. (واحلل عقدة من لسانى)
۶ - دعا در درمان بیمارى ها و شفاى آسیب دیدگى هاى انسان مؤثر است. (واحلل عقدة من لسانى) گفته شده است لکنت زبان موسى(ع)، از صدمه دیدن براثر آتشى بوده که در دوران کودکى به دهان برده و بر زبان نهاده بود.
موضوعات مرتبط
- انبیا: ابزار مبارزه انبیا ۳
- بلاغت: نقش بلاغت ۴
- بیمارى: عوامل شفاى بیمارى ۶; منشأ رفع بیمارى ۵
- تبلیغ: عوامل مؤثر در تبلیغ ۴
- خدا: قدرت خدا ۵
- دعا: آثار دعا ۶
- سخن: نقش سخن ۳
- عصیانگران: روش مبارزه با عصیانگران ۳
- فصاحت: نقش فصاحت ۴
- گمراهان: روش مبارزه با گمراهان ۳
- موجودات: منشأ رفع عیب در موجودات ۵; منشأ رفع نقص در موجودات ۵
- موسى(ع): دعاى موسى(ع) ۲; صفات موسى(ع) ۱; لکنت زبان موسى(ع) ۱، ۲