الروم ٣٥

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۱۲ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

آیا ما دلیل محکمی بر آنان فرستادیم که از شرکشان سخن می‌گوید (و آن را موجّه می‌شمارد)؟!

|آيا حجّتى بر آنها نازل كرده‌ايم كه در باره‌ى آنچه شرك مى‌آورند سخن مى‌گويد
يا [مگر] حجّتى بر آنان نازل كرده‌ايم كه آن [حجّت‌] در باره آنچه با [خدا] شريك مى‌گردانيده‌اند سخن مى‌گويد؟
مگر ما دلیل و حجتی فرستادیم که درباره شرک و دعوت به بت پرستی ایشان سخن گوید (و برهان بر صحت شرک آورد).
یا [مگر] دلیلی استوار بر آنان نازل کرده ایم که آن دلیل [بر حقّانیّت] معبودانی که به وسیله آن [به خدا] شرک می ورزند، سخن می گوید؟
آيا برايشان دليلى نازل كرديم تا از چيزى كه با خدا شريك مى‌سازند سخن گفته باشد؟
یا مگر برایشان حجتی نازل کرده‌ایم که درباره آنچه به آن شرک‌ورزیده‌اند، سخن می‌گوید
يا مگر بر آنان حجتى فرو فرستاديم تا بدانچه آنان شريك [ما] مى‌سازند سخن گويد؟!
آیا ما دلیل گویا و روشنی برای آنان نازل کرده‌ایم که شرک ایشان را موجّه و پسندیده می‌شمارد؟!
یا بر آنان سلطه‌ای فرود آوردیم که به آنچه به آن (با خدا) شرک می‌ورزیده‌اند سخن می‌گوید.
یا فرستادیم بر ایشان فرمانی که سخن گوید بدانچه بودند بدان شرک‌ورزان‌


الروم ٣٤ آیه ٣٥ الروم ٣٦
سوره : سوره الروم
نزول : ٩ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَمْ؟»: آیا. استفهام انکاری است. «سُلْطَاناً»: دلیل بسیار بسیار محکم و قانع کننده مکتوب در کتاب آسمانی. «یَتَکَلَّمُ»: گویا است. دلالت می‌کند. گفتن، در اینجا مجاز از گویا و رسا و روشن و آشکار بودن حجّت و برهان است (نگا: مؤمنون / ، جاثیه / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - شرک، اندیشه اى بى اساس و به دور از کمترین منطق و برهان است. (أم أنزلنا علیهم سلطنًا) «أم» به معناى «بل» منقطعه است و استفهام آن، انکارى است.

۲ - عقاید بنیادین، باید بر دلیل و برهان استوار باشند. (أم أنزلنا علیهم سلطنًا فهو یتکلّم بما کانوا به یشرکون)

۳ - عقیده اى درباره خداوند، حق و پذیرفتنى است که مورد تأیید الهى باشد. (أم أنزلنا علیهم سلطنًا) از این که براى دلیل نداشتن مشرکان جهت اثبات حقانیت عقیده شان، فرموده است: «ما که دلیلى نفرستادیم» دلالت مى کند بر این که عقیده صحیح، آن است که خداوند، آن را تأیید کند و براى آن حجّت اقامه کند.

۴ - شرک، برخواسته از هواپرستى است و نه باورى منطقى. (بل اتّبع الذین ظلموا أهواءهم بغیر علم ... أم أنزلنا علیهم سلطنًا) «أمِ» استفهام، باید بین دو جمله استفهامى قرار بگیرد. در این که استفهام قبلى آن چیست؟ احتمال دارد، فراز «بل اتّبع الذین ...» باشد. بنابراین، معنا چنین مى شود: «آیا آنان، جاهلانه، تابع هواهاى خودند و یا بر عقیده خود دلیلى دارند؟. دلیلى که ندارند، پس تابع هواى نفس اند.».

۵ - براى اثبات ادعاى مشرکان درباره عقایدشان، هیچ گونه دلیل آسمانى وجود ندارد. (أم أنزلنا علیهم سلطنًا فهو یتکلّم) این که براى نفى هرگونه دلیل، جهت اثبات عقیده مشرکان، گفته است: «أم أنزلنا علیهم...» و نفرموده است: «آنان، هیچ گونه دلیلى ندارند.»، مى تواند به نکته بالا، نظر داشته باشد. در ضمن، احتمال دارد مراد از «سلطان» فرشته باشد. در این صورت نیز نکته بالا، قابل استفاده است.

موضوعات مرتبط

  • شرک: بطلان شرک ۱; بى منطقى شرک ۱، ۵; منشأ شرک ۴
  • عقیده: برهان در عقیده ۲; عقیده به خدا ۳; ملاک صحت عقیده ۳
  • مشرکان: عقیده مشرکان ۵
  • هواپرستى: آثار هواپرستى ۴

منابع