الإسراء ٨٣
ترجمه
الإسراء ٨٢ | آیه ٨٣ | الإسراء ٨٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أعْرَضَ»: از شکر نعمت منصرف و از طاعت و عبادت روگردان میشود. «نَأَیا بِجَانِبِهِ»: خویشتن را از یاد منعم اصلی به دور میکند. شانههای خود را بالا میاندازد و تکبّر میورزد. «یَئُوساً»: بسیار مأیوس و دلتنگ و ناشکیبا (نگا: هود / - ). مراد این است که کافران، هم در برابر خوشیها و هم در برابر سختیها خود را گم میکنند. در حال نوا مست و مغرور، و در وقت بلا پست و زبون میگردند. هر چند که در حالت یأس پردههای غفلت از روی فطرت کنار میروند و کافران بالإجبار به درگاه خدا روی میآورند و خالصانه رفع مشکلات را از قادر متعال درخواست مینمایند، امّا این توجّه اضطراری مایه افتخاری و دلیل بیداری حقیقی آنان نمیباشد. چرا که به محض رفع مشکلات و رهائی از طوفان حوادث، خودخواهیها و سرکشیها از ایشان سرمیزند و تغییرجهت میدهند (نگا: یونس / و و ، اسراء / ، عنکبوت / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ إِذَا مَسَ الْإِنْسَانَ الضُّرُّ... (۴) وَ لَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ... (۲) وَ إِذَا مَسَّکُمُ الضُّرُّ فِي... (۴)
تفسیر
- آيات ۸۲ - ۱۰۰ سوره اسراى
- وجه اينكه قرآن براى مؤ منين ((شفاء(( و((رحمت (( ناميده شده است .
- توضيح اينكه قرآن ظالمين را جز زيان نمى افزايد
- حاصل معناى آيه واشاره به وجوهى كه مفسرين درباره آن گفته اند.
- بيان حال انسان عادى دلبسته به اسباب ظاهرى
- بحثى فلسفى (در بيان اينكه شرور بالعرضداخل در قضاى الهى هستند)
- تقسيمات ((عدم (( وبيان اينكه كدام قسم آن شر است .
- تقسيم كلى امور به پنج قسم
- سخن صاحب روح المعانى درباره شرور وكلام فخر رازى
- معناى ((كليعمل على شاكلته ((
- صفات درونى انسان علت تامه اعمال بدنى اونيست بلكه مقتضى آنست
- بيان اينكه سعادت وشقاوت ضرورى وتغييرناپذير نيست واكتسابى واز آثار اعتقاداتواعمال انسان مى باشد
- انسان داراى ((شاكله ((هايى است مختلف داراى آثا مختلف
- بيان وجه ارتباط واتصال اين آيه با ((وننزل من القرآن ...((
- سخن فخر رازى پيرامون آيه ((قلكل يعمل على شاكلته (( ونقد آن
- بحث فلسفى (درباره سنخيت وجودى ورابطه ذاتى بينفعل وعلت فاعلى )
- وجود رابطه وسنخيت بين فعل وفاعل از نظر قرآن
- معناى ((روح (( ومراد از ((امر خدا(( وتوضيح اينكه روح از امر خدا است
- موارد اطلاق واستعمال كلمه ((روح (( در آيات قرآن مجيد
- اقوال مختلف ومتعدد مفسرين درباره مراد از روح در آيه : ((يسئلونك عن الروح ...((
- تحدّى عمومى (همه انس وجن ) وبه تمامى خصوصيات قرآن (نه فقط بلاغت وفصاحت )
- مشروط كردن مشركين ايمان خود را به معجزاتى غريب وناممكن !
- تحقق بخشيدن به پيشنهاد مشركين ، در شاءن پيامبر (ص ) نيست
- گفتار بعضى مفسرين در ارتباط به دوكلمه بشرا ورسولا در آيه واشكالات آن
- تقرير وتوضيح برهان بر نبوت عامه واثبات آن
- توضيح برهانى عقلى بر اينكه تحمل وحى خاص انبياء الهى است
- توجهى به سياق آيه ودلات آن
- چون دليل وبرهان نتيجه نبخشيد، گواهى را به خدا واگذار
- معناى جمله : ((قادر على ان يخلق مثلهم ((
- بيان اينكه انسان مبعوث در قيامت عين انسان دنيايى است نه مانند او
- بحث روايتى
- رواياتى درباره نيت وعمل در ذيل جمله : ((كليعمل على شاكلته ((
- چند روايت درباره شاءن نزول آيه : ((يسئلونك عن الروح ...(( وبيان مراد از روح
نکات آیه
۱- انسان، به هنگام برخوردارى از رفاه و نعمتهاى الهى، به ناسپاسى و خداگریزى مى گراید. (و إذا أنعمنا على الإنسن أعرض و نئا بجانبه) «نئا» به معناى «بَعُد» (دورى مى شود) است و «أعرض و نئا بجانبه» (اعراض کرد و کناره گرفت) کنایه از حق ناسپاسى و گریز از خداست.
۲- پیدایش روحیه استکبارى با برخوردار شدن از امکانات مادى و نعمتهاى الهى، امرى مذموم و مورد نکوهش خداوند (و إذا أنعمنا على الإنسن أعرض و نئا بجانبه)
۳- انسانهاى برخوردار از رفاه و نعمتها، در معرض ابتلا به بیمارى حق ناپذیرى (و إذا أنعمنا على الإنسن أعرض و نئا بجانبه)
۴- قرآن، از نعمتهاى بارز خداوند براى انسان است. (و ننزّل من القرءان ... و إذا أنعمنا على الإنسن أعرض) از مصداقهاى مورد نظر نعمت به قرینه آیه قبل (و ننزّل من القرآن)، قرآن است.
۵- برخوردارى از نعمتها، مقتضى توجه انسان به نعمت آفرین و شکر و سپاس اوست نه روى برتافتن از او. (و إذا أنعمنا على الإنسن أعرض و نئا بجانبه) توصیف حالات انسان به هنگام برخوردارى از نعمتهاى الهى، داراى لحنى آمیخته به نکوهش است چنین بیانى صرفاً براى گزارش نیست و بلکه ترغیب انسانها به اداى حق منعم است.
۶- انسان، در برخورد با کمترین سختیها و ناگواریها، دچار یأس و سرخوردگى شدید مى شود. (و إذا مسّه الشرّ کان یوسًا) تعبیر از گرفتار شدن به شرّ و سختى به «مسّه الشرّ» (شر او را مس کند) حاکى از کمترین ناگوارى است.
۷- بروز ضعف و ناتوانى ناسپاسان رفاه زده، در مواجهه با سختیها (و إذا أنعمنا على الإنسن أعرض و نئا بجانبه و إذا مسّه الشرّ کان یوسًا)
۸- اعراض از خدا در حال رفاه، و به پوچى و یأس رسیدن در ناگواریها، بیمارى محرومان از هدایت قرآن است. (و ننزّل ... شفاء و رحمة للمؤمنین و لایزید الظلمین إلاّ خسارًا . و إذا أنعمنا على الإنسن ... کان یوسًا)
۹- خداوند، تنها خیر و نعمت به انسانها عطا مى کند. (إذا أنعمنا على الإنسن ... و إذا مسّه الشرّ) از اینکه در آیه خداوند منشأ نعمتها معرفى شده اما شرور به او نسبت داده نشده است نکته فوق استفاده مى شود.
۱۰- دچار شدن به یأس و پوچى، از خصلتهاى مذموم و ناپسند انسان و مورد نکوهش خداوند است. (و إذا مسّه الشرّ کان یوسًا)
۱۱- سلب نعمت از انسان، شرّ و مایه یأس اوست. (و إذا أنعمنا على الإنسن ... و إذا مسّه الشرّ) به قرینه مقابله «مسّه الشرّ» با «أنعمنا» احتمال دارد که مراد از دچار شدن به سختى و شرّ، از دست دادن نعمت باشد.
موضوعات مرتبط
- استکبار: سرزنش استکبار ۲
- انسان: صفات انسان ۱، ۶; کفران انسان ها ۱
- حق: زمینه حق ناپذیرى ۳
- خدا: سرزنشهاى خدا ۲، ۱۰; عطایاى خدا ۹; نعمتهاى خدا ۴
- خیر: منشأ خیر ۹
- ذکر: زمینه ذکر منعم ۵
- رفاه: آثار رفاه ۱، ۲، ۳; اعراض از خدا در رفاه ۸
- سختى: آثار سختى ۶; یأس در سختى ۶، ۸
- شرّ: موارد شرّ ۱۱
- شکر: زمینه شکر نعمت ۵
- قرآن: بیمارى محرومان از قرآن ۸; محرومیت از هدایتهاى قرآن ۸
- کفران: زمینه کفران نعمت ۱
- کفران کنندگان: ضعف کفران کنندگان ۷; کفران کنندگان در سختى ۷
- گمراهان: اعراض گمراهان ۸; یأس گمراهان ۸
- مرفّهان: حق ناپذیرى مرفّهان ۳; ضعف مرفّهان ۷; مرفّهان هنگام سختى
- نعمت: آثار سلب نعمت ۱۱; آثار نعمت ۵; منشأ نعمت ۹; نعمت قرآن ۴
- یأس: سرزنش یأس ۱۰; عوامل یأس ۱۱