يونس ٦٦
کپی متن آیه |
---|
أَلاَ إِنَ لِلَّهِ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ وَ مَا يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ شُرَکَاءَ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَخْرُصُونَ |
ترجمه
يونس ٦٥ | آیه ٦٦ | يونس ٦٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَایَتَّبِعُ»: پیروی نمیکنند. چهچیز را پیروی میکنند؟ واژه (ما) میتواند حرف نفی یا اسم استفهام باشد. اگر حرف نفی بشمار آید، واژه (شُرَکَآء) میتواند مفعول (مَایَتَّبِعُ) بوده و مفعول (یَدْعُونَ) محذوف باشد، و برعکس. «یَدْعُونَ»: عبادت میکنند (نگا: نساء / . «یَخْرُصُونَ»: تخمین میزنند. از روی حدس و گمان کار میکنند. دروغ میگویند.
تفسیر
- آيات ۵۷ - ۷۰ سوره يونس
- مراد از این که فرمود: قرآن، موعظه و شفاء و رحمت برای مؤمنان است
- مراد از فضل و رحمت خدا، در آيه: «قُل بِفَضلِ اللّهِ وَ بِرَحمَتِهِ ...»
- وجه اين كه از دادن روزى، به «انزال روزى» تعبیر شده
- بيان اين كه هر حكمى، بايد به اذن خدا باشد
- سلطنت و احاطه تامّ خداوند متعال، بر اعمال بشر
- معناى «ولايت» و مراد از این که: «خدا، ولیّ مؤمنان است»
- معنای آیه: «لَا خَوفٌ عَلَيهِم وَ لَا هُم يَحزَنُون»
- تسلى دادن به پيامبر «ص»: از سخنان جاهلانه مشركان، رنجیده نشو، زيرا «عزّت»، از آنِ خداست
- استدلال محال بودن فرزند داشتن خداى تعالى
- بحث روايتى: (چند روایت ذیل آیات گذشته)
- رواياتى درباره معناى ولايت خدا و وصف اولياء اللّه
- چند روايت درباره «رؤيا» و اقسام آن
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَلا إِنَّ لِلَّهِ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ شُرَكاءَ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ «66»
آگاه باشيد! همانا هر كس در آسمانها و هر كه در زمين است، از آنِ خداست و كسانى كه بهجاى خدا شريكانى را مىخوانند، (از آنها نيز) پيروى نمىكنند، بلكه جز گمان خود چيز ديگرى را پيروى نمىكنند و آنان جز دروغگويانى بيش نيستند.
نکته ها
ممكن است جملهى وَ ما يَتَّبِعُ ... سؤال باشد و «إِنْ يَتَّبِعُونَ» جواب آن. يعنى: آنان كه خدا را رها كردند و به سراغ شريكان خيالى مىروند، از چه پيروى مىكنند؟ آنان جز از گمان، از چيزى پيروى نمىكنند! شايد هم حرفِ «ما»، عطف به «مَنْ» باشد، يعنى حتى آنچه را مشركان شريك خدا مىپندارند، مملوك خدايند.
پیام ها
1- مالكيّت مطلق خداوند، دليل توحيد وعزّت كامل اوست. إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً ... إِنَّ لِلَّهِ مَنْ فِي السَّماواتِ
«1». در آيه ديگر مىخوانيم: «كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِي إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ» مجادله، 21.
جلد 3 - صفحه 597
2- همه مِلك خدايند، چگونه مملوك را شريكِ مالك قرار مىدهيد؟ «لِلَّهِ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ»
3- در آسمانها موجودات عاقلى هستند. ( «مَنْ»، موجود داراى شعور است)
4- مشركان منطق و پايگاه علمى ندارند. «إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ»
5- مشركان از خيالات و اوهام خود پيروى مىكنند، نه از شركاى الهى، چون خداوند شريك ندارد. پس آنان دروغ مىگويند. «إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَلا إِنَّ لِلَّهِ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ شُرَكاءَ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَخْرُصُونَ (66)
بعد از آن برهان صحت قدرت و غلبه خود را بيان مىفرمايد:
أَلا إِنَّ لِلَّهِ مَنْ فِي السَّماواتِ: آگاه باشيد و بدانيد اى مكلفين، ملك و ملك خاصه ذات يگانه خداست هر كه در آسمانها است از ملائكه. وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ: و هر كه در زمين است از ثقلين، يعنى جن و انس. و وقتى ملائكه و جن و انس ملك و ملك سبحانى باشند، ساير موجودات علوى و سفلى به طريق اولى ملك و ملك الهى خواهند بود، پس خداى تعالى مالك كل باشد به
ج5، ص 357
خاصه، و همه در مملكت و عبوديت مالك الملوك هستند، و در ملك ربوبى هيچيك از عقلا قابليت ستايش و پرستش را ندارند، هر چند مقام كمال و عقل را دارا باشند؛ در اين صورت چگونه جماد و اصنام و اوثان سزاوار بندگى و پرستش باشند، و بتوانند عابدين و معبودين در جنب قدرت قاهره الهيه اظهار قوّه و قدرتى نمايند.
وَ ما يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ شُرَكاءَ: و چه چيز پيروى مىكنند آنانكه غير از ذات يگانه الهى شركائى قائل شدند. استفهام به داعى تقرير و تقريع است، يعنى هيچ چيز متابعت نمىكنند مشركان كه او را اصلى باشد، يا پيروى نمىكنند مشركان در حقيقت شركائى را كه الهه خود و معبود قرار دادند مگر به گمان باطل خود، يا آنانكه پيروى مىكنند اصنام را، كسانيند كه به غير خداى متعال شركائى معتقدند. إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَ: پيروى نمىكنند مگر گمان باطل و اوهام فاسد خود را كه مؤدى به حق و حقانيت نيست. وَ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ: و نيستند ايشان مگر تخمين كنندگان و دروغگويان در اعتقاد و قول، زيرا به خرافات و شبهات اسلاف خود فريفته شده، طريقه بت پرستى را اختيار، و از صراط مستقيم حق رهسپار شدند.
تنبيه- آيه شريفه تحريص و ترغيب مكلفان است به توحيد و اخلاص و عبادت ذات احديت الهى و احتراز از شرك و معاصى، و به هيچ وجه در رفتار و كردار و گفتار خود احداث و اظهار رأيى ننمايند، بلكه تابع باشند در تمام احوال و اقوال، فرمايشات و رضاى خدا را. در كافى «1» بسند صحيح- ابى العباس روايت نموده كه سؤال نمودم حضرت صادق عليه السّلام را از كمتر چيزى كه انسان به آن مشرك شود: قال: من ابتدع رأيا فاحبّ عليه او ابغض عليه فرمود:
كسى كه احداث رأيى كند كه مستند شرعى نداشته باشد، پس دوست دارد كه پيروى كند بر آن، و دشمن دارد بر آن هر كه مخالفت نمايد؛ به عبارت اخرى مناط و مدار دوستى و دشمنى را رأى خود قرار دهد، چنين كسى مشرك باشد؛
«1» كافى ج 2 ص 397 حديث 2 باب شرك.
ج5، ص 358
زيرا با پروردگار عز و جل هواى نفس را اختيار نموده، خواه در اصول دين باشد يا فروع دين؛ و اين مطلب هم دانسته شود كه رأى و فتواى مجتهدين داخل در تحت اين عنوان نيست، زيرا مناط و مأخذ آن مستند شرعى است، و فتاوى ايشان در زمان غيبت ولى عصر حجة بن الحسن امام زمان عجل اللّه فرجه براى مقلدين، حجيت، و عاملين به آن معذورند، چنانچه در محل خود بيان گرديده است.
نكات ادبيه- قوله تعالى «وَ ما يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدْعُونَ ...» بنابر معنى اول كلمه «ما» به معنى «اى» استفهاميه و بنابر معنى دوم نافيه و بنابر معنى سوم به معنى «الذى» و منصوب به عطف بر «من» و تقدير «و الّذى يتّبع الاصنام الّذين يدعونهم من دون اللّه شركاء» پس حذف شده عايد صله و شركاء حال است از آن محذوف.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَلا إِنَّ لِلَّهِ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ شُرَكاءَ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَخْرُصُونَ (66) هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَ النَّهارَ مُبْصِراً إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ (67)
ترجمه
آگاه باشيد همانا مر خدا را است هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است و چه چيز را متابعت ميكنند آنانكه ميخوانند از غير خدا شريكهائى را متابعت نميكنند مگر گمان را و نيستند آنها مگر آنكه دروغ ميگويند
او است آنكه قرار داد براى شما شب را تا بيار اميد در آن و روز را روشنى دهنده همانا در اين هر آينه نشانهها است براى گروهى كه ميشنوند.
تفسير
در تعقيب آيه سابقه بيان عزّت و عظمت حضرت احديّت و نفى شرك باين تقريب شده است كه مملوكيّت و عبوديّت عقلاء از خلق آسمانها از قبيل ملائكه و خلق زمين از جنّ و انس و عدم صلاحيّت آنها براى الوهيّت و معبوديّت با آنكه عقلاء و علماء باشند دليل است بر عدم صلاحيّت بتهاى مصنوعى بىعقل و شعور براى معبوديّت و شركت با حقّ با آنكه بايد پرسيد چه چيز را متابعت ميكنند اهل شرك و كسانيكه ميخوانند غير خدا را شركاء خدا اگر بگويند متابعت يقين و برهان را مينمائيم قطعا دروغ ميگويند و الا از اقامه دليل بر ادعاء خودشان عاجز نميشدند پس معلوم ميشود متابعت نميكنند مگر گمان و ظنّ خودشان را كه از تقليد آباء و اجدادشان براى آنها حاصل شده و نيستند مگر آنكه حدس باطل ميزنند در شركت بتها و دروغ واضح ميگويند در ادّعاء علم بآن و بنابراين كلمه ما استفهاميّه و براى تقرير و توبيخ است و محتمل است قويّا كه ما نافيه باشد يعنى متابعت نميكنند بت پرستان يقين را كه بايد عقلا متابعت آنرا نمود بلكه متابعت ميكنند گمان را كه نبايد در اصول عقائد بآن اعتماد نمود و بنابراين مفعول يتّبع چون فضله در كلام و جمله بعد مبيّن آنست حذف
جلد 3 صفحه 33
شده و محتمل است بعيدا كه ما موصوله باشد معطوف بر كلمه من يعنى بتها هم مملوك خدايند و بنظر حقير معنى دوم اظهر معانى است و خير الامور اوسطها ولى چون معنى اول سالم از تقدير بود بناى ترجمه بر آن گذارده شد و در آيه دوم اشاره بكمال رحمت و قدرت الهيه شده است براى دلالت بر استحقاق عبادت و اطاعت و آنكه غير او شايسته اينمقام نيست. و در اين جعل شبانه روز دلالات واضحهاى است بر توحيد براى كسانيكه گوش شنوا داشته باشند و تدبّر و تفكّر نمايند در اسرار خلقت و فوائد آن راجع بمعاش و معاد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَلا إِنَّ لِلّهِ مَن فِي السَّماواتِ وَ مَن فِي الأَرضِ وَ ما يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدعُونَ مِن دُونِ اللّهِ شُرَكاءَ إِن يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِن هُم إِلاّ يَخرُصُونَ (66)
آگاه باشيد محققا مختص بخدا است هر كس در آسمانها است و هر كس در زمين است و آنچه متابعت ميكنند كساني که ميخوانند از غير از خدا شريكهايي متابعت نميكنند مگر گمان را و نيستند آنها مگر دروغگويان.
أَلا إِنَّ لِلّهِ مَن فِي السَّماواتِ تعبير بمن از براي ذوي العقول است و ذوي العقول در سماوات مجرد ملائكه نيستند بلكه عالم عقول و عالم نفوس و عالم ارواح بلكه بعقيده بسياري از حكماء و استفاده بسياري از آيات و مفاد بسياري از اخبار اينكه اينکه كرات جوّيه مثل شمس و قمر و كواكب داراي عقل و شعور هستند و تعبير بنفوس فلكيه ميكنند تمام اينها مخلوق خدا و تحت قدرت او و مأمور بامر او هستند و البته غير ذوي العقول بطريق اولي اختصاص باو دارند.
وَ مَن فِي الأَرضِ که طائفه جنّ و انس هستند و مكرر گفتهايم و از بسياري از آيات هم استفاده ميشود که جميع طبقات حيوانات در حدّ خود شعور و ادراك و معرفت و ايمان دارند بلكه نباتات و جمادات هم بيبهره نيستند.
وَ ما يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدعُونَ مِن دُونِ اللّهِ شُرَكاءَ ممكن است ما نافيه باشد بمعني اينكه متابعت نميكنند فرمايشات خدا و رسول را كساني که ميخوانند از غير خدا شركائي را، و ممكن است موصوله باشد يعني آنچه را که متابعت ميكنند شركاء خود را از غير خدا آنها هم مملوك خدا هستند که عطف باشد بمن.
جلد 9 - صفحه 422
إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ ان نافيه است يعني اينکه متابعت شركاء و ترك متابعت خدا و رسول نيست مگر از روي ظن و گمان، تقليد آباء و هواي نفس و تسويلات شيطان و شبهات اهل ضلالت دليلي برهاني مدركي ندارند إِنَّ الظَّنَّ لا يُغنِي مِنَ الحَقِّ شَيئاً همين سوره آيه 36.
وَ إِن هُم إِلّا يَخرُصُونَ خرص بمعني كذب است و فرق بين كذب و خرص اينست که خرص دروغي است که پيش خود ميگويند و باصطلاح دروغ من دراريست و كذب اعم است شامل آنچه از غير شنيده باشند يا افتراء بغير بزنند هم ميشود
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 66)- قسمتی از آیات عظمت خداوند: این آیه بار دیگر به مسأله توحید و شرک که یکی از مهمترین مباحث اسلام و مباحث این سوره است بازگشته، مشرکان را به محاکمه میکشد و ناتوانی آنها را به ثبوت میرساند.
نخست میگوید: «آگاه باشید تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند از آن خدا میباشند» (أَلا إِنَّ لِلَّهِ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ).
جایی که اشخاص ملک او باشند، اشیایی که در این جهان میباشند به طریق اولی از آن او هستند، بنابراین او مالک تمام عالم هستی است.
سپس اضافه میکند: «و آنها که غیر خدا را همتای او میخوانند از دلیل و منطقی پیروی نمیکنند» و هیچ سند و شاهدی بر گفتار خود ندارند (وَ ما یَتَّبِعُ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ شُرَکاءَ).
«آنها تنها از پندار (ها و گمانهای) بیاساس پیروی میکنند» (إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ).
«بلکه آنها فقط با مقیاس حدس و تخمین سخن میگویند، و دروغ
ج2، ص303
میگویند»! (وَ إِنْ هُمْ إِلَّا یَخْرُصُونَ).
اصولا راستی و صدق براساس قطع و یقین استوار است و دروغ براساس تخمینها و پندارها و شایعهها!
نکات آیه
۱ - تمامى عقلاى موجود در همه عوالم هستى، از بستر زمین تا اوج آسمانها، همگى ملک بى شریک خدا هستند. (ألا إن للّه من فى السموت و من فى الأرض)
۲ - مالکیت مطلقه خداوند بر جهان هستى، نشانه انحصار عزّت در اوست. (إن العزة للّه جمیعاً ... ألا إن للّه من فى السموت و من فى الأرض)
۳ - مالکیت مطلق خداوند بر جهان هستى، دلیل توحید در ربوبیت و توحید در عبودیت اوست. (ألا إن للّه من فى السموت و من فى الأرض و ما یتبع الذین یدعون من دون اللّه شرکاء)
۴ - وجود موجوداتى با شعور و عاقل در آسمانها (من فى السموت)
۵ - جهان آفرینش، داراى آسمانهاى متعدد (من فى السموت و من فى الأرض)
۶ - مشرکان، به درگاه بتها نیایش کرده، دست نیاز به سوى آنها برمى داشتند. (و ما یتبع الذین یدعون من دون اللّه شرکاء)
۷ - مشرکان، معبودهاى متعددى را مى پرستیدند. (الذین یدعون من دون اللّه شرکاء)
۸ - اندیشه شرک در ربوبیت خداوند، اندیشه اى واهى و مبتنى بر ظن و گمان است. (و ما یتبع الذین یدعون من دون اللّه شرکاء إن یتبعون إلا الظن)
۹ - در جهان آفرینش هیچ مخلوقى، مالک و رب مخلوقى دیگر، و یا مملوک و مربوب مخلوقى دیگر نیست. (ألا إن للّه من فى السموت و من فى الأرض و ما یتبع الذین یدعون من دون اللّه شرکاء إن یتبعون إلا الظن)
۱۰ - پندار وجود شریک براى خداوند، پندارى است نامنطبق با واقع و دروغ محض. (و ما یتبع الذین یدعون من دون اللّه شرکاء ... و إن هم إلا یخرصون)
۱۱ - پیروى از ظن و تخمین در امور اعتقادى، مذموم و ممنوع است. (إن یتبعون إلا الظن و إن هم إلا یخرصون)
موضوعات مرتبط
- آسمان: تعدد آسمان ۵ ; موجودات با شعور آسمان ها ۴
- آفرینش: ربوبیت در آفرینش ۹ ; مالک آفرینش ۱ ; مالکیت در آفرینش ۹
- توحید: دلایل توحید ربوبى ۳ ; دلایل توحید عبادى ۳
- خدا: آثار مالکیت خدا ۳ ; مالکیت خدا ۱، ۲ ; مالکیت خدا و توحید ۳ ; نشانه هاى اختصاصات خدا ۲ ; نشانه هاى عزّت خدا ۲
- شرک: بىمنطقى شرک ۱۰ ; بىمنطقى شرک ربوبى ۸
- ظن: سرزنش تبعیت از ظن ۱۱ ; ممنوعیت تبعیت از ظن ۱۱
- عقیده: ظن در عقیده ۱۱
- مالکیت: نفى مالکیت غیر خدا ۹
- مشرکان: بت پرستى مشرکان ۶ ; شرک عبادى مشرکان ۷ ; مشرکان و بتها ۶
منابع