۸٬۹۳۳
ویرایش
(Edited by QRobot) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۱۰ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۱۲}} | |||
__TOC__ | __TOC__ | ||
خط ۱۸: | خط ۲۰: | ||
==آيات ۱ - ۹،سوره حجر == | ==آيات ۱ - ۹،سوره حجر == | ||
سوره حجر مكى است و ۹۹ آيه دارد. | سوره حجر مكى است و ۹۹ آيه دارد. | ||
بِسمِ | بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ | ||
الر تِلْك ءَايَت الْكتَبِ وَ قُرْءَانٍ | الر تِلْك ءَايَت الْكتَبِ وَ قُرْءَانٍ مُّبِينٍ(۱) | ||
رُّبَمَا يَوَدُّ الَّذِينَ كفَرُوا لَوْ كانُوا مُسلِمِينَ(۲) | |||
ذَرْهُمْ يَأْكلُوا وَ | ذَرْهُمْ يَأْكلُوا وَ يَتَمَتَّعُوا وَ يُلْهِهِمُ الاَمَلُ فَسوْف يَعْلَمُونَ(۳) | ||
وَ مَا أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ إِلا وَ لهََا كِتَابٌ | وَ مَا أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ إِلا وَ لهََا كِتَابٌ مَّعْلُومٌ(۴) | ||
مَّا تَسبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَ مَا يَستَئْخِرُونَ(۵) | |||
وَ قَالُوا يَأَيهَا | وَ قَالُوا يَأَيهَا الَّذِى نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّك لَمَجْنُونٌ(۶) | ||
لَّوْ مَا تَأْتِينَا بِالْمَلَئكَةِ إِن كُنت مِنَ الصدِقِينَ(۷) | |||
مَا | مَا نُنزِّلُ الْمَلَئكَةَ إِلا بِالحَْقِّ وَ مَا كانُوا إِذاً مُّنظرِينَ(۸) | ||
إِنَّا نحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لحََفِظونَ (۹) | |||
ترجمه آيات | ترجمه آيات | ||
به نام خداوند بخشنده مهربان . الر، اين است آيات كتاب و قرآن مبين (۱) | به نام خداوند بخشنده مهربان . الر، اين است آيات كتاب و قرآن مبين (۱) | ||
خط ۴۸: | خط ۵۰: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۳۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۳۹ </center> | ||
و از جمله آيات برجستهاى كه در اين سوره واقع شده و حقايق بسيار مهمى از معارف الهى را در بر دارد آيه «'''و ان من شى ء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم '''» و آيه «'''انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون '''» است . | و از جمله آيات برجستهاى كه در اين سوره واقع شده و حقايق بسيار مهمى از معارف الهى را در بر دارد آيه «'''و ان من شى ء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم '''» و آيه «'''انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون '''» است . | ||
الر تِلْك ءَايَت الْكتَبِ وَ قُرْءَانٍ | الر تِلْك ءَايَت الْكتَبِ وَ قُرْءَانٍ مُّبِينٍ | ||
اشاره «'''تلك '''» به آيات كريمه ، و مقصود از «'''كتاب '''» قرآن است . و اگر قرآن را نكره و بدون الف و لام آورده براى اشاره به عظمت كتاب الهى است ، همچنان كه كلمه «'''تلك '''» كه براى اشاره به دور به كار مى رود بر همين مطلب دلالت مى كند. و معناى آيه اين است كه : بر خلاف آنچه كفار پنداشته و تو را ديوانه خوانده و كلام خداى را استهزاء كرده اند، اين آيات بلند مرتبه و رفيع الدرجه اى كه ما به تو نازل كرديم آيات كتاب الهى است ، آيات قرآن عظيم الشان است كه جدا كننده حق از باطل است . | اشاره «'''تلك '''» به آيات كريمه ، و مقصود از «'''كتاب '''» قرآن است . و اگر قرآن را نكره و بدون الف و لام آورده براى اشاره به عظمت كتاب الهى است ، همچنان كه كلمه «'''تلك '''» كه براى اشاره به دور به كار مى رود بر همين مطلب دلالت مى كند. و معناى آيه اين است كه : بر خلاف آنچه كفار پنداشته و تو را ديوانه خوانده و كلام خداى را استهزاء كرده اند، اين آيات بلند مرتبه و رفيع الدرجه اى كه ما به تو نازل كرديم آيات كتاب الهى است ، آيات قرآن عظيم الشان است كه جدا كننده حق از باطل است . | ||
ممكن هم هست منظور از كتاب ، لوح محفوظ باشد، چون از برخى از آيات قرآن بر مى آيد كه قرآن در لوح محفوظ است و از همان لوح محفوظ نازل گشته ، مانند آيه «'''انه لقرآن كريم فى كتاب مكنون '''» و آيه «'''بل هو قرآن مجيد فى لوح محفوظ'''» بنا بر اين احتمال ، جمله «'''تلك آيات الكتاب و قرآن مبين '''» به منزله خلاصه اى از آيه «'''و الكتاب المبين انا جعلناه قرآنا عربيا لعلكم تعقلون و انه فى ام الكتاب لدينا لعلى حكيم '''» خواهد بود. | ممكن هم هست منظور از كتاب ، لوح محفوظ باشد، چون از برخى از آيات قرآن بر مى آيد كه قرآن در لوح محفوظ است و از همان لوح محفوظ نازل گشته ، مانند آيه «'''انه لقرآن كريم فى كتاب مكنون '''» و آيه «'''بل هو قرآن مجيد فى لوح محفوظ'''» بنا بر اين احتمال ، جمله «'''تلك آيات الكتاب و قرآن مبين '''» به منزله خلاصه اى از آيه «'''و الكتاب المبين انا جعلناه قرآنا عربيا لعلكم تعقلون و انه فى ام الكتاب لدينا لعلى حكيم '''» خواهد بود. | ||
<span id='link98'><span> | <span id='link98'><span> | ||
==پشيمانى كافران : اى كاش مسلمان شده بوديم ! == | ==پشيمانى كافران : اى كاش مسلمان شده بوديم ! == | ||
رُّبَمَا يَوَدُّ الَّذِينَ كفَرُوا لَوْ كانُوا مُسلِمِينَ | |||
اين جمله مقدمه است براى نقل تهمتهايى كه به پيغمبر زده و گفتند:«'''يا ايها الذى نزل عليه الذكر انك لمجنون '''». در حقيقت جمله مورد بحث هشدار ميدهد كه كفار با وجود كفرى كه دارند به زودى پشيمان شده آرزو مى كنند كه اى كاش تسليم خدا شده بوديم و به او و به كتابش ايمان آورده بوديم اما وقتى اين آرزو را مى كنند كه ديگر كار از كار گذشته است و ديگر راهى به اسلام و ايمان ندارند. | اين جمله مقدمه است براى نقل تهمتهايى كه به پيغمبر زده و گفتند:«'''يا ايها الذى نزل عليه الذكر انك لمجنون '''». در حقيقت جمله مورد بحث هشدار ميدهد كه كفار با وجود كفرى كه دارند به زودى پشيمان شده آرزو مى كنند كه اى كاش تسليم خدا شده بوديم و به او و به كتابش ايمان آورده بوديم اما وقتى اين آرزو را مى كنند كه ديگر كار از كار گذشته است و ديگر راهى به اسلام و ايمان ندارند. | ||
پس مراد از جمله «'''ربما يود'''» ودادت و اظهار علاقه از روى آرزو است نه مطلق ودادت و محبت به دليل جمله «'''لو كانوا مسلمين '''» كه در مقام بيان آن مودت است ، چون كلمه «'''لو'''» و همچنين كلمه «'''كانوا'''» دلالت دارند بر اينكه ودادت ايشان ودادت آرزو است ، و اينكه آرزو مى كنند اى كاش در گذشته - كه از دست داده اند و ديگر باز نميگردد - اسلام مى داشتند. نه اينكه اى كاش امروز داراى اسلام و ايمان باشند. پس مقصود آرزوى اسلام در زندگى دنيا است . | پس مراد از جمله «'''ربما يود'''» ودادت و اظهار علاقه از روى آرزو است نه مطلق ودادت و محبت به دليل جمله «'''لو كانوا مسلمين '''» كه در مقام بيان آن مودت است ، چون كلمه «'''لو'''» و همچنين كلمه «'''كانوا'''» دلالت دارند بر اينكه ودادت ايشان ودادت آرزو است ، و اينكه آرزو مى كنند اى كاش در گذشته - كه از دست داده اند و ديگر باز نميگردد - اسلام مى داشتند. نه اينكه اى كاش امروز داراى اسلام و ايمان باشند. پس مقصود آرزوى اسلام در زندگى دنيا است . | ||
و بنا بر اين ، آيه شريفه دلالت مى كند بر اينكه كسانى كه در دنيا كفر ورزيدند به زودى - يعنى وقتى كه بساط زندگى دنيا برچيده شود - از كفر خود پشيمان شده آرزو مى كنند اى كاش در دنيا اسلام آورده بوديم . | و بنا بر اين ، آيه شريفه دلالت مى كند بر اينكه كسانى كه در دنيا كفر ورزيدند به زودى - يعنى وقتى كه بساط زندگى دنيا برچيده شود - از كفر خود پشيمان شده آرزو مى كنند اى كاش در دنيا اسلام آورده بوديم . | ||
ذَرْهُمْ يَأْكلُوا وَ | ذَرْهُمْ يَأْكلُوا وَ يَتَمَتَّعُوا وَ يُلْهِهِمُ الاَمَلُ فَسوْف يَعْلَمُونَ | ||
كلمه «'''يلههم '''» از «'''الهاء'''» به معناى صرفنظر كردن از كارى و اشتغال به كارى ديگر است . وقتى گفته مى شود «'''الهاه كذا من كذا'''» معنايش اين است كه فلان كار از فلان كار بازش داشته و آن را از يادش ببرد. | كلمه «'''يلههم '''» از «'''الهاء'''» به معناى صرفنظر كردن از كارى و اشتغال به كارى ديگر است . وقتى گفته مى شود «'''الهاه كذا من كذا'''» معنايش اين است كه فلان كار از فلان كار بازش داشته و آن را از يادش ببرد. | ||
و اينكه فرمود: رهايشان كن ! بخورند و كيف كنند، و آرزو بازشان بدارد دستورى است به رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به اينكه دست از ايشان بر دارد و رهايشان كند تا در باطل خود سرگرم باشند. و اين تعبير كنايه از اين است كه سر بسرشان نگذار، و براى اثبات حقانيت دعوتت و اثبات اينكه بزودى آرزو مى كنند كه اى كاش آن را پذيرفته بودند، با ايشان محاجه مكن ، بزودى آن روز را خواهند ديد و آرزوى اسلام خواهند كرد، اما وقتى كه ديگر راهى بدان نداشته باشند و ديگر نتوانند مافات را تدارك كنند. | و اينكه فرمود: رهايشان كن ! بخورند و كيف كنند، و آرزو بازشان بدارد دستورى است به رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به اينكه دست از ايشان بر دارد و رهايشان كند تا در باطل خود سرگرم باشند. و اين تعبير كنايه از اين است كه سر بسرشان نگذار، و براى اثبات حقانيت دعوتت و اثبات اينكه بزودى آرزو مى كنند كه اى كاش آن را پذيرفته بودند، با ايشان محاجه مكن ، بزودى آن روز را خواهند ديد و آرزوى اسلام خواهند كرد، اما وقتى كه ديگر راهى بدان نداشته باشند و ديگر نتوانند مافات را تدارك كنند. | ||
جمله «'''فسوف يعلمون '''» به منزله تعليل دستوريست كه داده است ، و معنايش اين است كه از اين جهت احتياجى به استدلال و احتجاج نيست كه خودشان به زودى مى فهمند چون حق و حقيقت بالاخره يك روزى ظاهر خواهد گرديد. | جمله «'''فسوف يعلمون '''» به منزله تعليل دستوريست كه داده است ، و معنايش اين است كه از اين جهت احتياجى به استدلال و احتجاج نيست كه خودشان به زودى مى فهمند چون حق و حقيقت بالاخره يك روزى ظاهر خواهد گرديد. | ||
در اين آيه شريفه علاوه بر مطلب فوق اين كنايه هم هست كه اين بيچارگان از زندگيشان جز خوردن و سرگرمى به لذات مادى و دلخوش داشتن به صرف آرزوها و خيالات واهى بهره ديگرى ندارند، يعنى در حقيقت مقام خود را تا افق حيوانات و چهارپايان پايين آورده اند، و چون چنين است سزاوار است آنها را به حال خود واگذار كنى و داخل انسان حسابشان نكنى ، و احتجاج به حجتهاى صحيح خود را كه همه بر اساس عقل سليم و منطق انسانى است بى مقدار نسازى . | در اين آيه شريفه علاوه بر مطلب فوق اين كنايه هم هست كه اين بيچارگان از زندگيشان جز خوردن و سرگرمى به لذات مادى و دلخوش داشتن به صرف آرزوها و خيالات واهى بهره ديگرى ندارند، يعنى در حقيقت مقام خود را تا افق حيوانات و چهارپايان پايين آورده اند، و چون چنين است سزاوار است آنها را به حال خود واگذار كنى و داخل انسان حسابشان نكنى ، و احتجاج به حجتهاى صحيح خود را كه همه بر اساس عقل سليم و منطق انسانى است بى مقدار نسازى . | ||
وَ مَا أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ إِلا وَ لهََا كِتَابٌ | وَ مَا أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ إِلا وَ لهََا كِتَابٌ مَّعْلُومٌ ...وَ مَا يَستَئْخِرُونَ | ||
به طورى كه از سياق بر مى آيد اين دو آيه جمله قبلى را كه فرمود: «'''فسوف يعلمون '''» تثبيت و تاكيد مى كند، | به طورى كه از سياق بر مى آيد اين دو آيه جمله قبلى را كه فرمود: «'''فسوف يعلمون '''» تثبيت و تاكيد مى كند، | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۴۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۴۱ </center> | ||
و معنايش اين است كه : رهايشان كن كه ايشان در اين زندگى دنيا اسلام آور نيستند، تنها وقتى خواهان آن مى شوند كه اجلشان رسيده باشد، و آن هم به اختيار كسى نيست بلكه براى هر امتى كتاب معلومى نزد خداست كه در آن اجلهايشان نوشته شده ، و نمى توانند آنرا - حتى يك ساعت - جلو و يا عقب بيندازند. | و معنايش اين است كه : رهايشان كن كه ايشان در اين زندگى دنيا اسلام آور نيستند، تنها وقتى خواهان آن مى شوند كه اجلشان رسيده باشد، و آن هم به اختيار كسى نيست بلكه براى هر امتى كتاب معلومى نزد خداست كه در آن اجلهايشان نوشته شده ، و نمى توانند آنرا - حتى يك ساعت - جلو و يا عقب بيندازند. | ||
اين دو آيه دلالت دارند بر اينكه همانطور كه فرد فرد بشر داراى كتاب و اجل و سرنوشتى هستند، امتهاى مختلف بشرى نيز داراى كتاب هستند. اين دو آيه كتاب امتها را خاطر نشان مى سازد، و در آيه «''' و كل انسان الزمناه طائره فى عنقه و نخرج له يوم القيمة كتابا يلقاه منشورا'''» كتاب افراد را متذكر است . | اين دو آيه دلالت دارند بر اينكه همانطور كه فرد فرد بشر داراى كتاب و اجل و سرنوشتى هستند، امتهاى مختلف بشرى نيز داراى كتاب هستند. اين دو آيه كتاب امتها را خاطر نشان مى سازد، و در آيه «''' و كل انسان الزمناه طائره فى عنقه و نخرج له يوم القيمة كتابا يلقاه منشورا'''» كتاب افراد را متذكر است . | ||
وَ قَالُوا يَأَيهَا | وَ قَالُوا يَأَيهَا الَّذِى نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّك لَمَجْنُونٌ | ||
اين جمله سخنى است كه كفار از در تمسخر و استهزاء به رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) و كتاب نازل بر او گفته اند و به همين جهت اسم آن جناب را نياوردند، بلكه به عنوان كسى كه كتاب و ذكر بر او نازل شده خطابش كردند، و نيز اسم خداى نازل كننده را نبردند تا اين معنا را برسانند كه ما نمى دانيم خدا كجا است و از كجا اين كتاب را براى تو فرستاده و وثوق و اعتمادى به گفته تو كه ادعا ميكنى خدا اين كتاب را نازل كرده نداريم ، و لذا به صيغه مجهول تعبير كرده و گفتند:«'''اى كسى كه ذكر بر او نازل شده '''». علاوه بر اين ، از قرآن كريم هم به ذكر تعبير كردند كه همه اينها از باب استهزاء و از همه بدتر جمله «'''انك لمجنون '''» است كه تهمت و تكذيب صريح است . | اين جمله سخنى است كه كفار از در تمسخر و استهزاء به رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) و كتاب نازل بر او گفته اند و به همين جهت اسم آن جناب را نياوردند، بلكه به عنوان كسى كه كتاب و ذكر بر او نازل شده خطابش كردند، و نيز اسم خداى نازل كننده را نبردند تا اين معنا را برسانند كه ما نمى دانيم خدا كجا است و از كجا اين كتاب را براى تو فرستاده و وثوق و اعتمادى به گفته تو كه ادعا ميكنى خدا اين كتاب را نازل كرده نداريم ، و لذا به صيغه مجهول تعبير كرده و گفتند:«'''اى كسى كه ذكر بر او نازل شده '''». علاوه بر اين ، از قرآن كريم هم به ذكر تعبير كردند كه همه اينها از باب استهزاء و از همه بدتر جمله «'''انك لمجنون '''» است كه تهمت و تكذيب صريح است . | ||
<span id='link99'><span> | <span id='link99'><span> | ||
==درخواست مشركان از پيامبر(ص ) كه بر ايشان ملائكه بياورد! == | ==درخواست مشركان از پيامبر(ص ) كه بر ايشان ملائكه بياورد! == | ||
لَّوْ مَا تَأْتِينَا بِالْمَلَئكَةِ إِن كُنت مِنَ الصدِقِينَ | |||
كلمه «'''لوما'''» مانند كلمه «'''هلا'''» در مورد ترغيب و تحريص به كار مى رود و معنايش اين است كه : چرا ملائكه را براى ما نمى آورى ؟ اگر راست مى گويى و اگر پيغمبرى ، ملائكه را بياور تا بر صدق دعوتت شهادت دهند و تو را در انذارت كمك كنند. و بنا بر اين ، آيه مورد بحث قريب المعنى با آيه «'''لو لا انزل اليه ملك فيكون معه نذيرا'''» خواهد بود. | كلمه «'''لوما'''» مانند كلمه «'''هلا'''» در مورد ترغيب و تحريص به كار مى رود و معنايش اين است كه : چرا ملائكه را براى ما نمى آورى ؟ اگر راست مى گويى و اگر پيغمبرى ، ملائكه را بياور تا بر صدق دعوتت شهادت دهند و تو را در انذارت كمك كنند. و بنا بر اين ، آيه مورد بحث قريب المعنى با آيه «'''لو لا انزل اليه ملك فيكون معه نذيرا'''» خواهد بود. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۴۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۴۲ </center> | ||
خط ۷۸: | خط ۸۰: | ||
<span id='link100'><span> | <span id='link100'><span> | ||
==جواب خداوند در مقابل اين درخواست باطل == | ==جواب خداوند در مقابل اين درخواست باطل == | ||
مَا | مَا نُنزِّلُ الْمَلَئكَةَ إِلا بِالحَْقِّ وَ مَا كانُوا إِذاً مُّنظرِينَ | ||
اين آيه جواب از اقتراح و درخواست ايشان است كه از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) خواسته بودند ملائكه را بياورد تا به حقانيت او شهادت دهند. و حاصل جواب اين است كه سنت الهى بر اين جريان يافته كه ملائكه را از چشم بشر بپوشاند و در پشت پرده غيب نهان دارد، و با چنين سنتى اگر بخاطر پيشنهاد و اقتراح ايشان آنان را نازل كند، قهرا آيت و معجزهاى آسمانى خواهد بود. و از آثار و خواص معجزه اين است كه اگر بخاطر پيشنهاد مردمى صورت گرفته باشد و آن مردم پس از ديدن معجزه پيشنهادى خود، باز ايمان نياوردند دچار هلاكت و انقراض شوند، و چون اين كفار كفرشان از روى عناد است قهرا ايمان نخواهند آورد و در نتيجه هلاك خواهند شد. | اين آيه جواب از اقتراح و درخواست ايشان است كه از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) خواسته بودند ملائكه را بياورد تا به حقانيت او شهادت دهند. و حاصل جواب اين است كه سنت الهى بر اين جريان يافته كه ملائكه را از چشم بشر بپوشاند و در پشت پرده غيب نهان دارد، و با چنين سنتى اگر بخاطر پيشنهاد و اقتراح ايشان آنان را نازل كند، قهرا آيت و معجزهاى آسمانى خواهد بود. و از آثار و خواص معجزه اين است كه اگر بخاطر پيشنهاد مردمى صورت گرفته باشد و آن مردم پس از ديدن معجزه پيشنهادى خود، باز ايمان نياوردند دچار هلاكت و انقراض شوند، و چون اين كفار كفرشان از روى عناد است قهرا ايمان نخواهند آورد و در نتيجه هلاك خواهند شد. | ||
و كوتاه ، سخن اگر خداوند ملائكه را در چنين زمينهاى كه خود آنان معجزهاى مى خواهند كه حق را روشن و باطل را محو سازد، نازل فرمايد، نازل مى كند. اما كارى كه ملائكه به منظور احقاق حق و ابطال باطل در چنين حال انجام دهند همين است كه ايشان را هلاك كنند و نسلشان را براندازند. اين خلاصه معنايى است كه بعضى براى آيه كرده اند. | و كوتاه ، سخن اگر خداوند ملائكه را در چنين زمينهاى كه خود آنان معجزهاى مى خواهند كه حق را روشن و باطل را محو سازد، نازل فرمايد، نازل مى كند. اما كارى كه ملائكه به منظور احقاق حق و ابطال باطل در چنين حال انجام دهند همين است كه ايشان را هلاك كنند و نسلشان را براندازند. اين خلاصه معنايى است كه بعضى براى آيه كرده اند. | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۳: | ||
<span id='link102'><span> | <span id='link102'><span> | ||
==قرآن از هر گونه تحريف و تصرفى مصون است == | ==قرآن از هر گونه تحريف و تصرفى مصون است == | ||
إِنَّا نحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لحََفِظونَ | |||
سياق صدر اين آيه سياق حصر است و ظاهر سياق مذكور اين است كه حصر در آن ناظر به گفتار مشركين است كه قرآن را هذيان ديوانگى و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) را ديوانه ناميده بودند. و همچنين ناظر به اقتراح و پيشنهادى است كه كرده ، نزول ملائكه را خواسته بودند تا او را تصديق نموده قرآن را به عنوان كتابى آسمانى و حق بپذيرند. | سياق صدر اين آيه سياق حصر است و ظاهر سياق مذكور اين است كه حصر در آن ناظر به گفتار مشركين است كه قرآن را هذيان ديوانگى و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) را ديوانه ناميده بودند. و همچنين ناظر به اقتراح و پيشنهادى است كه كرده ، نزول ملائكه را خواسته بودند تا او را تصديق نموده قرآن را به عنوان كتابى آسمانى و حق بپذيرند. | ||
و بنا بر اين ، معناى آيه - و خدا داناتر است - اين مى شود كه : اين ذكر را تو از ناحيه خودت نياورده اى تا مردم عليه تو قيام نموده و بخواهند آن را به زور خود باطل ساخته و تو در نگهداريش به زحمت بيفتى و سرانجام هم نتوانى ، و همچنين از ناحيه ملائكه نازل نشده تا در نگهداريش محتاج آنان باشى تا بيايند و آن را تصديق كنند، بلكه ما آن را به صورت تدريجى نازل كردهايم و خود نگهدار آن هستيم و به عنايت كامل خود آن را با صفت ذكريتش حفظ مى كنيم . | و بنا بر اين ، معناى آيه - و خدا داناتر است - اين مى شود كه : اين ذكر را تو از ناحيه خودت نياورده اى تا مردم عليه تو قيام نموده و بخواهند آن را به زور خود باطل ساخته و تو در نگهداريش به زحمت بيفتى و سرانجام هم نتوانى ، و همچنين از ناحيه ملائكه نازل نشده تا در نگهداريش محتاج آنان باشى تا بيايند و آن را تصديق كنند، بلكه ما آن را به صورت تدريجى نازل كردهايم و خود نگهدار آن هستيم و به عنايت كامل خود آن را با صفت ذكريتش حفظ مى كنيم . | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۴: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۴۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۴۹ </center> | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۱۰ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۱۲}} | |||
[[رده:تفسیر المیزان]] | [[رده:تفسیر المیزان]] |
ویرایش