۸٬۹۳۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه قطر | قطر]] (۵ بار) [[کلمه با ریشه:: قطر| ]] | *[[ریشه قطر | قطر]] (۵ بار) [[کلمه با ریشه:: قطر| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
[ابراهيم:50]. طبرسى فرموده:در آن سه وجه است. 1- به فتح قاف و كسرطاء. 2- به فتح قاف و سكون طاء. 3- به كسر قاف و سكون طاء. در اقرب نيز چنين آمده است. بعضى آن را «قِطْرٍ آنٍ» خواندهاند يعنى مس مذابيكه حرارتش به نهايت رسيده است. در مجمع فرموده:قطران چيزى است سياه، بدبو، چسبنده كه آن را بر شتر مىمالند يعنى پيراهن گناهكاران از اينگونه چيز است و روى بدنشان را پوشانده است. در كشاف گفته: آن صمغى است كه از درختى به نام ابهل ترشح مىكند آن را مىپزند و شتر آبله دار را روغن مالى مىكنند در حرارت آن دانههاى آبله حتى پوست شتر مىسوزد و گاهى به جوف آن هم مىرسد آن سياه رنگ و بدبو است. در مصباح و قاموس و اقرب نيز نظير كشّاف گفتهاند. ناگفته نماند: قطران فقط يكبار در قرآن مجيد آمده و نكره است يعنى پيراهن آنها از قطران بخصوصى است در روايت ابى الجارود از حضرت باقر«عليه السلام» قطران مس مذاب شديدالحراره معنى شده ولى سند آن درست نيست. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
ویرایش