۱۷٬۰۴۴
ویرایش
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
«'''لا يَستَئْذِنُك الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاَخِرِ... يَترَدَّدُونَ'''»: | «'''لا يَستَئْذِنُك الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاَخِرِ... يَترَدَّدُونَ'''»: | ||
اين دو | اين دو آيه، يكى از علائم نفاق كه منافقان را از مؤمنان جدا مى سازد، بيان مى كند و آن، اين است كه منافق از پيغمبر اجازه تخلف از جهاد مى گيرد، ولى مؤمن در جهاد در راه خدا پيشدستى نموده، هرگز به تخلّف راضى نمى شود. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۸۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۸۸ </center> | ||
خداوند در اين دو آيه مى خواهد بفرمايد: جهاد در راه خدا با جان و مال از لوازم ايمان واقعى و درونى به خدا و روز جزاست | خداوند در اين دو آيه مى خواهد بفرمايد: جهاد در راه خدا با جان و مال از لوازم ايمان واقعى و درونى به خدا و روز جزاست. چون چنين ايمانى، آدمى را به تقوى وا می دارد، و مؤمن به خاطر داشتن چنين ايمانى نسبت به وجوب جهاد بصيرتى به دست مى آورد و همين بصيرت نمى گذارد كه در امر جهاد تثاقل و كاهلى كند، تا چه رسد به اين كه از ولىّ امر خود، اجازه تخلّف و معافيت از جهاد بخواهد. | ||
به خلاف منافق كه او | به خلاف منافق كه او به خاطر نداشتن ايمان به خدا و روز جزا، داراى چنين تقوایى نگشته، دلش همواره در تزلزل و ترديد است و در نتيجه، در مواقف دشوارى كه پاى جان و مال در ميان است، دلش مى خواهد به هر وسيله ممكن طفره برود و خود را كنار بكشد، و براى اين كه از رسوایى خود نيز جلوگيرى به عمل آورده باشد و صورت قانونى بدان بدهد، از ولىّ امرش درخواست معافيت مى كند. | ||
«'''وَ لَوْ أَرَادُوا الْخُرُوجَ لاَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً ...'''»: | «'''وَ لَوْ أَرَادُوا الْخُرُوجَ لاَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً ...'''»: | ||
«عُدّة»، به معناى تجهيزات و «انبعاث» - به طورى كه صاحب مجمع البيان گفته - به معناى به سرعت روانه شدن است، و كلمۀ «تثبيط»، به معناى باز داشتن از امرى است كه نسبت بدان رغبتى نباشد. | |||
اين | اين آيه، عطف است به جملۀ سابق كه مى فرمايد: «وَ اللهُ يَعلَمُ إنَّهُم لَكَاذِبُونَ»، و مى خواهد همان معنا را برساند و بفهماند كه اينان در دعوى اين كه نمى توانند در جنگ شركت كنند، دروغگويند، بلكه واقعش اين است كه ميل ندارند شركت كنند، و گرنه اگر كمترين رغبتى داشتند، تجهيزات سفر خود را تهيه مى ديدند. چون پُر واضح است كه هر كس بخواهد در هر امرى اقدام نمايد و بدان علاقمند باشد، قبلا خود را آماده مى كند، و از اين منافقان هيچ گونه جنب و جوشى ديده نشد. پس معلوم مى شود كه اصلا نمى خواهند در جنگ شركت جويند. | ||
«''' | «''' وَلَكِن كَرِهَ اللهُ انبِعَاثَهُم فَثَبَّطَهُم '''» - يعنى: خداوند به خاطر نفاقشان و براى اين كه بر تو و بر مؤمنان منت بگذارد، آن ها را موفق به جهاد نكرد و اجازه تخلفشان را داد تا در ميان سپاهيان با ايمان القاء مفسده نكنند و جمع مؤمنان را مبدّل به تفرقه و وحدت كلمۀ آنان را مبدّل به اختلاف نسازند. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۸۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۸۹ </center> | ||
«''' | «''' وَ قِيلَ اقعُدُوا مَعَ القَاعِدِينَ '''» - اين امر، يعنى جملۀ «مانند مردم معفو و معذور از جنگ شما نيز تقاعد بورزيد»، امرى تشريعى نيست تا با امر به كوچ كردن و در جنگ شركت جستن منافات داشته باشد. پس كسى نگويد كه چطور قبلا فرمود: «همه بايد حركت كنيد» و حال به منافقان مى فرمايد شما مانند سالخوردگان و زمينگير شدگان معاف هستيد؟ | ||
زيرا بين | زيرا بين اين دو دستور، فرق است. دستور اول، امرى است تشريعى كه خداوند به زبان پيغمبرش، بندگان خود را بدان مأمور مى كند، و دستور دوم، امرى است غير تشريعى، كه از ناحيه سوء سريره و ترديد درونى و خبث باطن خود آن ها است. | ||
و اگر اين امر را به خود نسبت نداد، و نفرمود: «خداى تعالى | و اگر اين امر را به خود نسبت نداد، و نفرمود: «خداى تعالى گفت»، بلكه فرمود: «گفته شد كه تقاعد كنيد با تقاعد كنندگان»، به همين منظور بود كه خود را از امر كردن به رفتارى كه مورد خوشنودی اش نيست، منزّه نموده، بفهماند كه اين روش را سبب هاى ديگرى غير از خدا، از قبيل شيطان و هواى نفس باعث شده، و اگر اين تخلّف منافقان را در جملۀ «فَثَبَّطَهُم» به خود نسبت داد، با واسطه بوده و بدين منظور بوده كه با معناى پاداش و امتنان بر مؤمنان منطبق گردد، و علاوه، به خاطر اين كه دو امر متخالف، يعنى دو امر «انفِرُوا» و «اقعُدُوا» در يك سياق قرار گرفته و به يك صورت و يك جور اداء شده باشند. | ||
<span id='link214'><span> | <span id='link214'><span> | ||
==مفسده حضور منافقين در ميان صفوف مؤمنين مجاهد == | ==مفسده حضور منافقين در ميان صفوف مؤمنين مجاهد == | ||
«'''لَوْ خَرَجُوا فِيكم مَّا زَادُوكُمْ إِلا خَبَالاً وَ لاَوْضعُوا خِلَالَكُمْ ...'''»: | «'''لَوْ خَرَجُوا فِيكم مَّا زَادُوكُمْ إِلا خَبَالاً وَ لاَوْضعُوا خِلَالَكُمْ ...'''»: |
ویرایش