گمنام

تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۳۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۵۴: خط ۵۴:
<span id='link211'><span>
<span id='link211'><span>


==پاسخ گفتار مفسّری که آيه شریفه را، دلیل ترک اولی پیامبر «ص» دانسته==
==پاسخ گفتار مفسّری که آيه شریفه را، دلیل ترک اولی پیامبر«ص» دانسته==
نظير اين استدلال غلط، كلام آن مفسّرى است كه گفته:  
نظير اين استدلال غلط، كلام آن مفسّرى است كه گفته:  


خط ۹۴: خط ۹۴:
و اما اين كه گفت: «و نظير اين اشتباه و اين عتاب در سوره «انفال» آمده كه خداوند رسول گرامى خود را عتاب مى كند به اين كه چرا از اسراى بدر فديه گرفتى».  
و اما اين كه گفت: «و نظير اين اشتباه و اين عتاب در سوره «انفال» آمده كه خداوند رسول گرامى خود را عتاب مى كند به اين كه چرا از اسراى بدر فديه گرفتى».  


جوابش اين است كه: اولا اين مفسر معناى آيه را نفهميده است ، زيرا در آيه انفال هيچ عتابى بر فديه گرفتن از اسراء ديده نمى شود، و عتابى كه در آن آمده بر اصل گرفتن اسير است ، چون كه مى فرمايد: «ما كان لنبى ان يكون له اسرى: هيچ پيغمبرى نبايد اسير داشته باشد» و هيچ آيه ديگرى و حتى هيچ روايتى هم نيامده كه پيغمبر به لشكريان دستور گرفتن اسير داده باشد، بلكه از روايات داستان بدر بر مى آيد كه وقتى رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) دستور داد تا بعضى از اسيران را به قتل برسانند مردم ترسيدند از اينكه مبادا آنحضرت بخواهد همه اسيران را به قتل برساند، لذا پيشنهاد فديه گرفتن را تقديم داشتند تا بدين وسيله وضع مالى سپاه اسلام را عليه دشمنان دين تقويت كنند، خداوند هم همين پيشنهاد كنندگان را مورد عتاب قرار داد و فرمود: «تريدون عرض الدنيا و الله يريد الاخره».
جوابش اين است كه:  


و اين خود بهترين گواه است بر اينكه عتاب ، تنها متوجه مؤ منين بوده ، نه به خصوص آنحضرت و نه به آنجناب و مومنين . و نيز بهترين شاهد است بر اينكه بيشتر رواياتى كه عتاب را متوجه آنجناب دانسته مجعول و از دسيسه هاى دشمنان اسلام است.
اولا اين مفسر معناى آيه را نفهميده است، زيرا در آيه «انفال»، هيچ عتابى بر فديه گرفتن از اسرا ديده نمى شود، و عتابى كه در آن آمده، بر اصل گرفتن اسير است. چون كه مى فرمايد: «مَا كَانَ لِنَبِىٍّ أن يَكُونَ لَهُ أسرَى: هيچ پيغمبرى نبايد اسير داشته باشد»، و هيچ آيه ديگرى و حتّى هيچ روايتى هم نيامده كه پيغمبر به لشكريان دستور گرفتن اسير داده باشد، بلكه از روايات داستان «بدر» بر مى آيد كه وقتى رسول خدا «صلى الله عليه و آله» دستور داد تا بعضى از اسيران را به قتل برسانند، مردم ترسيدند از اين كه مبادا آن حضرت بخواهد همه اسيران را به قتل برساند. لذا پيشنهاد فديه گرفتن را تقديم داشتند تا بدين وسيله، وضع مالى سپاه اسلام را عليه دشمنان دين تقويت كنند. خداوند هم همين پيشنهاد كنندگان را مورد عتاب قرار داد و فرمود: «تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنيَا وَ اللهُ يُرِيدُ الآخِرَة».


و ثانيا اگر عتاب در آيه مذكور متوجه بخصوص آنحضرت و يا به او و همه مؤ منين باشد ادعاى ديگر مدعى باطل مى شود؛ زيرا او مى گفت : «كلمه «ذنب» در باره آن جناب به معناى لغويش استعمال شده» و اين حرف با آيه بعدى كه مى فرمايد: «لولا كتاب من الله لمسكم فيما اخذتم عذاب عظيم» سازگار نيست.
و اين، خود بهترين گواه است بر اين كه عتاب، تنها متوجه مؤمنان بوده، نه به خصوص آن حضرت و نه به آن جناب و مؤمنان. و نيز بهترين شاهد است بر اين كه بيشتر رواياتى كه عتاب را متوجه آن جناب دانسته، مجعول و از دسيسه هاى دشمنان اسلام است.


براى اينكه آيه تصريح دارد بر اينكه عتاب بخاطر گناهى بوده كه اگر قضاء ازلى مانع نمى شد عذاب بزرگى را بدنبال داشت ؛ و هيچ آدم عاقلى ترديد ندارد در اينكه پاى عذاب بزرگ به ميان نمى آيد مگر در مورد معصيت اصطلاحى ، بلكه در مورد معصيت هاى بزرگ ، و اين خود شاهد ديگرى است بر اينكه عتاب در آيه مزبور متوجه غير رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) بوده است.
و ثانيا اگر عتاب در آيه مذكور، متوجه به خصوص آن حضرت و يا به او و همۀ مؤمنان باشد، ادعاى ديگر مدعى باطل مى شود. زيرا او مى گفت: «كلمۀ «ذنب» در باره آن جناب به معناى لغوی اش استعمال شده»، و اين حرف با آيه بعدى كه مى فرمايد: «لَولَا كِتَابٌ مِنَ اللهِ لَمَسَّكُم فِيمَا أخَذتُم عَذَابٌ عَظِيمٌ» سازگار نيست.
 
براى اين كه آيه تصريح دارد بر اين كه عتاب به خاطر گناهى بوده كه اگر قضاء ازلى مانع نمى شد، عذاب بزرگى را به دنبال داشت، و هيچ آدم عاقلى ترديد ندارد در اين كه پاى عذاب بزرگ به ميان نمى آيد، مگر در مورد معصيت اصطلاحى، بلكه در مورد معصيت هاى بزرگ و اين، خود شاهد ديگرى است بر اين كه عتاب در آيه مزبور، متوجه غير رسول خدا «صلى الله عليه و آله» بوده است.
<span id='link213'><span>
<span id='link213'><span>


۱۷٬۰۴۳

ویرایش