گمنام

تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۲۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۱۶: خط ۱۱۶:
و مانع ايشان از اين كار، محبتى است كه به غير خدا و رسول و جهاد در راه خدا دارند. لذا خداى تعالى، در اين آيه، اصول لذاتى كه علاقه نفوس را به خود جلب مى كند، بر مى شمارد، و آن اصول عبارت است از: پدران، برادران، همسران و قوم و قبيله، و اين ها كسانى هستند كه طبيعت جامعه به قرابت نسبى نزديك و يا دور و يا قرابت سببى در بينشان رابطه برقرار كرده، و جمعشان مى كند، و اموالى كه به دست آورده و جمع كرده اند و تجارتى كه از كسادی اش هراسناك مى شوند، و منزل هایى كه خوشايندشان است، و اين ها اصول ديگرى است كه قوام جامعه در رتبه دوم بر آن هاست.
و مانع ايشان از اين كار، محبتى است كه به غير خدا و رسول و جهاد در راه خدا دارند. لذا خداى تعالى، در اين آيه، اصول لذاتى كه علاقه نفوس را به خود جلب مى كند، بر مى شمارد، و آن اصول عبارت است از: پدران، برادران، همسران و قوم و قبيله، و اين ها كسانى هستند كه طبيعت جامعه به قرابت نسبى نزديك و يا دور و يا قرابت سببى در بينشان رابطه برقرار كرده، و جمعشان مى كند، و اموالى كه به دست آورده و جمع كرده اند و تجارتى كه از كسادی اش هراسناك مى شوند، و منزل هایى كه خوشايندشان است، و اين ها اصول ديگرى است كه قوام جامعه در رتبه دوم بر آن هاست.


==مراد از جمله: «فتربصوا حتى ياءتى الله بامره» ==
==مراد از جمله: «فَتَرَبَّصُوا حَتّى يَأتِىَ اللهُ بِأمرِه» ==
آنگاه مى فرمايد: اگر مردم دشمنان دين را دوست داشته و محبت به اين امور را بر محبت به خدا و رسول او و جهاد در راه او مقدم بدارند، بايد منتظر باشند تا خدا امر خود را بياورد، و خدا مردم فاسق را هدايت نمى كند.
آنگاه مى فرمايد: اگر مردم دشمنان دين را دوست داشته و محبت به اين امور را بر محبت به خدا و رسول او و جهاد در راه او مقدم بدارند، بايد منتظر باشند تا خدا امر خود را بياورد، و خدا مردم فاسق را هدايت نمى كند.


و اين معنا روشن است كه برگشت شرطى كه در آيه است يعنى جمله «ان كان آباؤكم» تا آنجا كه فرموده: «فى سبيله» در معناى اين است كه گفته شود: اگر از آنچه خدا نهيتان كرده دست برنداريد، و همچنان پدران و برادران كافر خود را دوستان خود بگيريد، و اين سبب شود كه بخلاف آنچه خدا بدان دعوتتان كرده متمايل شويد، و به عبارت ديگر باعث شود كه غرض دين كه همان جهاد در راه خداست زمين بماند، در اين صورت منتظر باشيد تا خدا امر خود را بياورد...
و اين معنا روشن است كه برگشت شرطى كه در آيه است، يعنى جملۀ «إن كَانَ آبَاؤُكُم» تا آن جا كه فرموده: «فِى سَبِيلِه»، در معناى اين است كه گفته شود: اگر از آنچه خدا نهيتان كرده، دست برنداريد، و همچنان پدران و برادران كافر خود را دوستان خود بگيريد، و اين سبب شود كه به خلاف آنچه خدا بدان دعوتتان كرده، متمايل شويد، و به عبارت ديگر باعث شود كه غرض دين، كه همان جهاد در راه خداست، زمين بماند، در اين صورت منتظر باشيد تا خدا امر خود را بياورد...


پس منظور از امر، در جزاى شرط مزبور كه فرمود: «فتربصوا حتى ياتى الله بامره» بايد يكى از دو چيز بوده باشد، يا چيزى باشد كه آن شكاف و نقيصه اى را كه در اثر مخالفت آنان بر دين وارد شده جبران نمايد، و يا عذابى باشد كه بخاطر مخالفت امر خدا و رسول و اعراض از جهاد در راه او بدان مبتلا مى شوند.
پس منظور از «امر»، در جزاى شرط مزبور كه فرمود: «فَتَرَبَّصُوا حَتّى يَأتِىَ اللهُ بِأمرِه»، بايد يكى از دو چيز بوده باشد: يا چيزى باشد كه آن شكاف و نقيصه اى را كه در اثر مخالفت آنان بر دين وارد شده، جبران نمايد. و يا عذابى باشد كه به خاطر مخالفت امر خدا و رسول و اعراض از جهاد در راه او، بدان مبتلا مى شوند.


اين دو احتمال هست ، و ليكن ذيل آيه كه مى فرمايد «و الله لا يهدى القوم الفاسقين» احتمال اول را تاييد مى كند، زيرا بعنوان تعريض به مخالفين مى فرمايد: ايشان در اين صورت از زى عبوديت خارج ، و از امر خدا و رسول فاسقند. پس ، از اينكه خدا بوسيله اعمالشان هدايتشان كرده و توفيق نصرت خود و يارى رسولش را ارزانيشان بدارد و بدست ايشان كلمه دين را ترويج و آثار شرك را محو نمايد خيلى دورند.
اين دو احتمال هست، وليكن ذيل آيه كه مى فرمايد «وَ اللهُ لَا يَهدِى القَومَ الفَاسِقِين»، احتمال اول را تأييد مى كند. زيرا به عنوان تعريض به مخالفان مى فرمايد: ايشان در اين صورت از زىّ عبوديت خارج، و از امر خدا و رسول فاسق اند. پس از اين كه خدا به وسيله اعمالشان هدايتشان كرده و توفيق نصرت خود و يارى رسولش را ارزانی شان بدارد و به دست ايشان كلمه دين را ترويج و آثار شرك را محو نمايد، خيلى دورند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۲۷۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۲۷۷ </center>
و از اين ذيل معلوم مى شود كه منظور از امرى كه فرموده بايد منتظرش ‍ باشند امرى است مربوط به يارى دين و اعلاى كلمه توحيد. بنا بر اين ، آيه شريفه مطلبى را مى خواهد افاده كند كه آيه «۵۴» سوره مائده بعد از چند آيه در نهى از دوستى كافران آن را افاده مى كند، و آن آيه اين است: «يا ايها الذين آمنوا من يرتد منكم عن دينه فسوف ياتى الله بقوم يحبهم و يحبونه اذله على المؤمنين اعزه على الكافرين يجاهدون فى سبيل الله و لا يخافون لومه لائم ذلك فضل الله يوتيه من يشاء و الله واسع عليم».
و از اين ذيل معلوم مى شود كه منظور از امرى كه فرموده بايد منتظرش باشند، امرى است مربوط به يارى دين و اعلاى كلمه توحيد. بنابراين، آيه شريفه مطلبى را مى خواهد افاده كند كه آيه «۵۴» سوره «مائده»، بعد از چند آيه در نهى از دوستى كافران آن را افاده مى كند، و آن، آيه اين است:  


و اين آيه اگر با همه قيود و خصوصياتش در نظر گرفته شود - بطورى كه ملاحظه مى كنيد - همان مطلبى را مى رساند كه آيه مورد بحث ما در مقام افاده آن است.
«يَا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَن يَرتَدَّ مِنكُم عَن دِينِهِ فَسَوفَ يَأتِى اللهُ بِقَومٍ يُحِبُّهُم وَ يُحِبُّونَهُ أذِلَّةٍ عَلَى المُؤمِنِينَ أعِزَّةٍ عَلَى الكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِى سَبِيلِ اللهِ وَ لَا يَخَافُونَ لَومَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضلُ اللهِ يُؤتِيهِ مَن يَشَاءُ وَ اللهُ وَاسِعٌ عَلِيٌ».


پس منظور از آيه - و خدا داناتر است - اين است كه : اگر نامبردگان را اولياى خود بگيريد، و در نتيجه از اطاعت خدا و رسولش و جهاد در راه خدا روى برتابيد، پس منتظر باشيد تا خدا امر خود را بياورد، و مردمى را برگزيند كه جز خدا را دوست نمى دارند، و به اندازه خردلى محبت دشمنان او را در دل خود راه نمى دهند، و همواره به يارى دين و جهاد در راه خدا به بهترين وجهى قيام مى كنند، آنوقت است كه شما فاسق گشته ، و ديگر دين خدا از شما منتفع نمى شود، و خداوند هيچ عملى از اعمال شما را به سوى غرض حق و سعادت مطلوب راهنمائى نمى فرمايد.
و اين آيه، اگر با همه قيود و خصوصياتش در نظر گرفته شود - به طورى كه ملاحظه مى كنيد - همان مطلبى را مى رساند كه آيه مورد بحث ما، در مقام افاده آن است.


چه بسا از مفسرين كه گفته اند: مراد از جمله «فتربصوا حتى ياتى الله بامره» ) اشاره است به فتح مكه. وليكن اين قول ، قول سديدى نيست ، براى اينكه خطاب در آيه بهمه مؤ منين از مهاجرين و انصار و مخصوصا مهاجرين است كه خداوند بدست ايشان مكه را فتح كرد، و با اين حال معنى ندارد همين ها را خطاب كرده و بفرمايد: اگر پدران و فرزندان و نامبردگان ديگر را از خدا و رسولش و جهاد در راهش بيشتر دوست مى داريد، و در نتيجه اين دوستى ، از اطاعت خدا و رسول و جهاد در راه او سر برمى تابيد، پس منتظر باشيد تا خدا مكه را به دست شما فتح كند، و خداوند مردم فاسق را هدايت نمى نمايد. يا بفرمايد: پس منتظر باشيد تا خدا مكه را فتح كند، و خدا شما را به خاطر فسقتان هدايت نمى نمايد - دقت فرمائيد -.
پس منظور از آيه - و خدا داناتر است - اين است كه:
 
اگر نامبردگان را اولياى خود بگيريد، و در نتيجه از اطاعت خدا و رسولش و جهاد در راه خدا روى برتابيد، پس منتظر باشيد تا خدا امر خود را بياورد، و مردمى را برگزيند كه جز خدا را دوست نمى دارند، و به اندازه خردلى، محبت دشمنان او را در دل خود راه نمى دهند، و همواره به يارى دين و جهاد در راه خدا به بهترين وجهى قيام مى كنند. آن وقت است كه شما فاسق گشته، و ديگر دين خدا از شما منتفع نمى شود، و خداوند هيچ عملى از اعمال شما را به سوى غرض حق و سعادت مطلوب راهنمایى نمى فرمايد.
 
چه بسا از مفسران كه گفته اند:  
 
مراد از جملۀ «فَتَرَبَّصُوا حَتّى يَأتِىَ اللهُ بِأمرِهِ» اشاره است به فتح مكه. وليكن اين قول، قول سديدى نيست. براى اين كه خطاب در آيه، به همه مؤمنان از مهاجران و انصار و مخصوصا مهاجران است، كه خداوند به دست ايشان مكه را فتح كرد، و با اين حال معنا ندارد همين ها را خطاب كرده و بفرمايد: اگر پدران و فرزندان و نامبردگان ديگر را از خدا و رسولش و جهاد در راهش بيشتر دوست مى داريد، و در نتيجه اين دوستى، از اطاعت خدا و رسول و جهاد در راه او سر بر مى تابيد، پس منتظر باشيد تا خدا مكه را به دست شما فتح كند، و خداوند مردم فاسق را هدايت نمى نمايد. يا بفرمايد: پس منتظر باشيد تا خدا مكه را فتح كند، و خدا شما را به خاطر فسقتان هدايت نمى نمايد - دقت فرمایيد.


<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۲۷۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۲۷۸ </center>
==بحث روايتى: (روایاتی ذیل آیات گذشته)==
==بحث روايتى: (روایاتی ذیل آیات گذشته)==
در تفسير برهان در ذيل آيه «اجعلتم سقايه الحاج...» ، از امالى شيخ بسند خود از اعمش از سالم بن ابى الجعد بطور رفع از ابى ذر روايت كرده كه در حديث شورى در ضمن احتجاجاتى كه على (عليه السلام ) بر صحابه كرده ، گفته است كه: آن جناب در اين مقام فرمود: آيا در ميان شما احدى غير از من هست كه آيه «اجعلتم سقايه الحاج و عماره المسجد الحرام كمن آمن بالله و اليوم الاخر و جاهد فى سبيل الله» برايش نازل شده باشد؟ گفتند: نه.
در تفسير برهان در ذيل آيه «اجعلتم سقايه الحاج...» ، از امالى شيخ بسند خود از اعمش از سالم بن ابى الجعد بطور رفع از ابى ذر روايت كرده كه در حديث شورى در ضمن احتجاجاتى كه على (عليه السلام ) بر صحابه كرده ، گفته است كه: آن جناب در اين مقام فرمود: آيا در ميان شما احدى غير از من هست كه آيه «اجعلتم سقايه الحاج و عماره المسجد الحرام كمن آمن بالله و اليوم الاخر و جاهد فى سبيل الله» برايش نازل شده باشد؟ گفتند: نه.
۱۷٬۰۰۸

ویرایش