گمنام

تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۲۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴: خط ۴:




و اگر اهتداء و راه يافتگى را بطور اميدوارى نويد داد نه بطور قطع - با اينكه كسى كه حقيقتا به خدا و روز جزا ايمان داشته باشد، و اعمال عبادى اش را انجام دهد، بايد بطور قطع و حقيقت راه يافته باشد نه بطور احتمال و اميد - براى اين است كه يكبار و دو بار اهتداء و راه يافتن باعث نمى شود كه انسان از راه يافتگان بشمار برود، و اين صفت برايش لازم و مستقر گردد، آرى يكبار و دو بار متصف به صفتى شدن غير از اتصاف دائمى به آن است ، ممكن است اهتداء براى انسان حاصل بشود ولى از مهتدين بشمار نيايد، پس صحيح است بگوئيم: «اميد است كه از مهتدين شود».
و اگر اهتداء و راه يافتگى را به طور اميدوارى نويد داد، نه به طور قطع - با اين كه كسى كه حقيقتا به خدا و روز جزا ايمان داشته باشد، و اعمال عبادى اش را انجام دهد، بايد به طور قطع و حقيقت، راه يافته باشد، نه به طور احتمال و اميد - براى اين است كه يك بار و دو بار اهتداء و راه يافتن باعث نمى شود كه انسان از راه يافتگان به شمار برود، و اين صفت برايش لازم و مستقر گردد.
 
آرى، يك بار و دو بار متصف به صفتى شدن، غير از اتصاف دائمى به آن است.، ممكن است اهتداء براى انسان حاصل بشود، ولى از مهتدين به شمار نيايد. پس صحيح است بگویيم: «اميد است كه از مهتدين شود».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۲۷۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۲۷۰ </center>
از آيه استفاده شد كه تعمير مساجد، حق و جايز براى غير مسلمان نيست ، اما مشركين بخاطر شرك و ايمان نداشتنشان به خدا و روز جزا، و اما اهل كتاب بخاطر اينكه قرآن ايمانشان را ايمان بشمار نمى آورد، خداى متعال فرموده : «ان الذين يكفرون بالله و رسله و يريدون ان يفرقوا بين الله و رسله و يقولون نومن ببعض و نكفر ببعض و يريدون ان يتخذوا بين ذلك سبيلا اولئك هم الكافرون حقا» و نيز در آيه «۲۹» سوره مورد بحث فرموده: «قاتلوا الذين لا يومنون بالله و لا باليوم الاخر و لا يحرمون ما حرم الله و رسوله و لا يدينون دين الحق من الذين اوتوا الكتاب...».
از آيه استفاده شد كه تعمير مساجد، حق و جايز براى غير مسلمان نيست، اما «مشركان»، به خاطر شرك و ايمان نداشتنشان به خدا و روز جزا. و اما «اهل كتاب»، به خاطر اين كه قرآن، ايمانشان را ايمان به شمار نمى آورد. خداى متعال فرموده: «إنَّ الَّذِينَ يَكفُرُونَ بِاللهِ وَ رُسُلِهِ وَ يُرِيدُونَ أن يُفَرِّقُوا بَينَ اللهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤمِنُ بِبَعضٍ وَ نَكفُرُ بِبَعضٍ وَ يُرِيدُونَ أن يَتَّخِذُوا بَينَ ذَلِكَ سَبِيلاً أُولَئِكَ هُمُ الكَافِرُونَ حَقّاً». و نيز در آيه «۲۹» سوره مورد بحث فرموده: «قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤمِنُونَ بِاللهِ وَ لَا بِاليَومِ الآخِرِ وَ لَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ لَا يَدِينُونَ دِينَ الحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الكِتَاب...».
 
«'''أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الحَْاجّ وَ عِمَارَةَ الْمَسجِدِ الحَْرَامِ كَمَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاَخِرِ وَ جَاهَدَ فى سبِيلِ اللَّهِ...'''»:


مراد از «سقاية الحاج»
= مراد از «سقاية الحاج»، در آیه شریفه==
«'''أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الحَْاجّ وَ عِمَارَةَ الْمَسجِدِ الحَْرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاَخِرِ وَ جَاهَدَ فى سبِيلِ اللَّهِ...'''»:


كلمه «سقايت» بر وزن حكايت و جنايت و نكايت ، مصدر است ؛ گفته مى شود: «سقى ، يسقى ، سقايه».
كلمه «سقايت»، بر وزن حكايت و جنايت و نكايت، مصدر است. گفته مى شود: «سَقَى، يَسقِی، سِقَايَةً».
اين كلمه، به معناى محل آب خوردن، و ظرفى كه با آن آب مى خورند، نيز آمده.  


اين كلمه به معناى محل آب خوردن ، و ظرفى كه با آن آب مى خورند نيز آمده ، از آن جمله در قرآن است كه فرموده: «جعل السقايه فى رحل اخيه» و در روايات آمده كه عمل سقايت حاج و آب دادن به ايشان، يكى از مفاخر و از شووناتى بوده كه مورد مباهات عرب جاهليت بوده ، و در اين روايات ، سقايت به معناى مصدر (آب دادن ) آمده.  
از آن جمله، در قرآن است كه فرموده: «جَعَلَ السِّقَايَةَ فِى رَحلِ أخِيهِ». و در روايات آمده كه عمل سقايت حاج و آب دادن به ايشان، يكى از مفاخر و از شؤوناتى بوده كه مورد مباهات عرب جاهليت بوده، و در اين روايات، «سقايت»، به معناى مصدر (آب دادن) آمده.  


و نيز در آثار آمده كه سقايت حوضهاى كوچكى از چرم بوده كه در عهد قصى بن كلاب (يكى از اجداد پيغمبر اسلام (صلى الله عليه و آله ) آن را در سايه كعبه قرار داده و با شتر از چاه ها آب گوارا مى آوردند، و در آن مى ريختند تا زائرين كعبه بياشامند، و قصى اين سمت را در هنگام وفات به پسرش ‍ عبد مناف واگذار كرد. و از آن ببعد همواره در ميان فرزندانش بود تا آنكه در آخر به عباس بن عبد المطلب رسيد.
و نيز در آثار آمده كه «سقايت»، حوض هاى كوچكى از چرم بوده، كه در عهد قُصَىّ بن كلاب (يكى از اجداد پيغمبر اسلام «صلى الله عليه و آله»)، آن را در سايه كعبه قرار داده و با شتر از چاه ها آب گوارا مى آوردند، و در آن مى ريختند تا زائران كعبه بياشامند، و قُصَى، اين سمت را در هنگام وفات، به پسرش ‍ «عبد مناف» واگذار كرد. و از آن به بعد، همواره در ميان فرزندانش بود، تا آن كه در آخر، به «عباس بن عبدالمطلب» رسيد.


در اين روايت سقايت به معناى ظرف آب آمده ، و هم اكنون سقايت عباس معروف است ، و آن محلى است كه در عهد جاهليت و اسلام آب در آنجا مى ريختند، و آن محل در جهت جنوبى زمزم است ، كه با چاه چهل ذراع فاصله دارد، و بنائى بر آن ساخته اند كه امروزه آن را «سقايه العباس» مى نامند.
در اين روايت، «سقايت»، به معناى ظرف آب آمده، و هم اكنون، سقايت عباس معروف است. و آن محلى است كه در عهد جاهليت و اسلام، آب در آن جا مى ريختند، و آن محل، در جهت جنوبى زمزم است، كه با چاه، چهل ذراع فاصله دارد، و بنایى بر آن ساخته اند، كه امروزه آن را «سقاية العباس» مى نامند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۲۷۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۲۷۱ </center>
و بهر حال منظور از سقايت در اين آيه معناى مصدرى آن (آب دادن ) است، و قرار گرفتن «سقايه الحاج» در مقابل «عمارة المسجد» نيز مويد همين احتمال است، چون در دومى بطور قطع ، مقصود معناى مصدرى عمارت است ، كه همان كار تعمير است.
و به هر حال، منظور از «سقايت» در اين آيه، معناى مصدرى آن (آب دادن) است، و قرار گرفتن «سقاية الحاج» در مقابل «عمارة المسجد» نيز، مؤيد همين احتمال است. چون در دومى به طور قطع، مقصود معناى مصدرى «عمارت» است، كه همان كار تعمير است.


در آيه شريفه ميان «سقاية الحاج و عمارة المسجد» و ميان «من آمن بالله و اليوم الاخر و جاهد فى سبيل الله» مقابله شده است ، و حال آنكه مقابله هميشه ميان دو چيز هم سنخ است ، مانند دو انسان ، و يا دو عمل ، نه ميان خود انسان و عملى از اعمال.
در آيه شريفه، ميان «سقاية الحاج» و «عمارة المسجد» و ميان «مَن آمَنَ بِاللهِ وَ اليَومِ الآخر» و «جَاهَد فِى سَبِيلِ الله» مقابله شده است، و حال آن كه مقابله، هميشه ميان دو چيز هم سنخ است. مانند دو انسان، و يا دو عمل، نه ميان خود انسان و عملى از اعمال.


بهمين جهت بعضى از مفسرين ناچار شده اند بگويند در آيه كلمه «اهل» در تقدير است، و تقدير كلام اين است كه: «آيا اهل سقايت حاج ، و اهل عمارت مسجد الحرام را مثل كسى مى دانيد كه به خدا و روز جزا ايمان آورده».
به همين جهت، بعضى از مفسران ناچار شده اند بگويند در آيه، كلمۀ «اهل» در تقدير است، و تقدير كلام اين است كه: «آيا اهل سقايت حاج، و اهل عمارت مسجدالحرام را، مثل كسى مى دانيد كه به خدا و روز جزا ايمان آورده».


ليكن اين اشكال و اين جواب خيلى مهم نيست ، واجب تر از آن اين است كه قيود كلام را يك به يك در نظر بگيريم ، تا ببينيم مقصود از آنها چيست ، و از مجموع آنها چه استفاده مى شود؟
ليكن اين اشكال و اين جواب خيلى مهم نيست. واجب تر از آن، اين است كه قيود كلام را يك به يك، در نظر بگيريم، تا ببينيم مقصود از آن ها چيست، و از مجموع آن ها چه استفاده مى شود؟


<span id='link150'><span>
<span id='link150'><span>
۱۶٬۹۰۷

ویرایش