گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۱۳: خط ۲۱۳:
<span id='link27'><span>
<span id='link27'><span>


==ظلمى بالاتر از افترا بستن به خدا يا تكذيب آيات او نيست ==
==ظلمى بالاتر از افترا بستن به خدا، يا تكذيب آيات او نيست ==
«'''فَمَنْ أَظلَمُ مِمَّنِ افْترَى عَلى اللَّهِ كذِباً أَوْ كَذَّب بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ'''»:
«'''فَمَنْ أَظلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ'''»:


اين جمله استفهامى است انكارى ، به ظاهر ميپرسد كيست كه چنين و چنان باشد و ليكن معنايش اين است كه احدى نيست كه ستمكارتر و مجرمتر از اين دو طايفه باشد: طايفه اى كه به دروغ بر خدا افتراء ميبندد، و طايفه اى كه آيات خداى را تكذيب مى كند، براى اينكه ظلم در حق همه افراد، زشتى يكسان ندارد، هر قدر مورد ظلم عظيم تر باشد زشتى آن نيز عظيم تر است ، و اگر ظلمى باشد در خصوص مقام پروردگار قهرا شديدترين ظلم ، و مرتكب آن ظالمترين ظالمان خواهد بود.
اين جمله، استفهامى است انكارى. به ظاهر می پرسد: كيست كه چنين و چنان باشد، وليكن معنايش اين است كه احدى نيست كه ستمكارتر و مجرم تر از اين دو طايفه باشد: طايفه اى كه به دروغ بر خدا افتراء می بندد. و طايفه اى كه آيات خداى را تكذيب مى كند.
 
براى اين كه ظلم در حق همه افراد، زشتى يكسان ندارد. هر قدر مورد ظلم عظيم تر باشد، زشتى آن نيز عظيم تر است. و اگر ظلمى باشد در خصوص مقام پروردگار، قهرا شديدترين ظلم، و مرتكب آن، ظالم ترين ظالمان خواهد بود.
 
از ظاهر سياق و زمينه كلام بر مى آيد كه اين آيه، تكميل احتجاج در دو آيه قبل است. و معناى مجموع آيات اين است:
 
من پيشنهادى را كه شما به من كرديد، اجابت نمی كنم. چون آوردن قرآنى ديگر و يا تبديل آيات اين قرآن، كار من نيست و من حقى در آن ندارم. و به فرضى كه چنين كارى بكنم، ستمكارترين مردم خواهم بود و شديدترين جرم را مرتكب شده ام، و مجرمان، روى رستگارى نمى بينند. به اين جهت، ستمكارترين مردم خواهم بود، اگر قرآن را مبدّل كنم، و بعضى از مواضع آن را كه مورد پسند شما نيست، تغيير دهم، به خداى تعالى افتراء بسته ام، و هيچ ظالمى، ظالم تر از كسى كه به خدا دروغ ببندد، نيست.  


از ظاهر سياق و زمينه كلام بر مى آيد كه اين آيه تكميل احتجاج در دو آيه قبل است ، و معناى مجموع آيات اين است: من پيشنهادى را كه شما به من كرديد اجابت نميكنم ، چون آوردن قرآنى ديگر و يا تبديل آيات اين قرآن كار من نيست و من حقى در آن ندارم ، و به فرضى كه چنين كارى بكنم ستمكارترين مردم خواهم بود و شديدترين جرم را مرتكب شده ام و مجرمين روى رستگارى نمى بينند، به اين جهت ستمكارترين مردم خواهم بود اگر قرآن را مبدل كنم و بعضى از مواضع آن را كه مورد پسند شما نيست تغيير دهم به خداى تعالى افتراء بسته ام، و هيچ ظالمى ظالمتر از كسى كه به خدا دروغ ببندد نيست، و اگر اين قرآن را به حال خود
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۳۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۳۹ </center>
بگذارم و سخنانى كه مورد پسند شما است از پيش خود بياورم آيات خدائى را تكذيب كرده ام ، و هيچ ستمكارى ستمكارتر از تكذيب كننده آيات خدا نيست.
و اگر اين قرآن را به حال خود بگذارم و سخنانى كه مورد پسند شماست، از پيش خود بياورم، آيات خدایى را تكذيب كرده ام، و هيچ ستمكارى، ستمكارتر از تكذيب كننده آيات خدا نيست.


و اى بسا احتمال داده باشند كه استفهام در آيه به هر دو شقّاش تعريض به مشركين باشد، و خداى تعالى خواسته است بفرمايد: شما مشركين ستمكارترين مردميد، براى اينكه اولا براى خدا شريك قائل شده ايد، و اين افتراء به خدا و دروغ به او است ، و ثانيا نبوت مرا و آيات نازله بر من را تكذيب مى كنيد، و اين خود تكذيب به آيات خدا، و جرمى است بزرگ ، و مجرمين رستگار نمى شوند.
و اى بسا احتمال داده باشند كه استفهام در آيه، به هر دو شقّ اش، تعريض به مشركان باشد، و خداى تعالى خواسته است بفرمايد: شما مشركان، ستمكارترين مردم ايد. براى اين كه اولا براى خدا شريك قائل شده ايد، و اين افتراء به خدا و دروغ به اوست. و ثانيا نبوت مرا و آيات نازله بر من را تكذيب مى كنيد، و اين، خود تكذيب به آيات خدا، و جرمى است بزرگ، و مجرمان، رستگار نمى شوند.


بعضى ديگر گفته اند: شقّ اول از دو شقّ ترديد، تعريض به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) است در صورتى كه خواسته مشركين را اجابت كند و شقّ دوم ، تعريض به مشركين است ، و معناى آيه اين است كه:  
بعضى ديگر گفته اند: شقّ اول، از دو شقّ ترديد، تعريض به رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» است، در صورتى كه خواسته مشركان را اجابت كند، و شقّ دوم، تعريض به مشركان است. و معناى آيه، اين است كه:  


احدى نزد خدا از اين دو طائفه ستمكارتر نيست، يكى آنهائى كه به خدا افتراء مى بندند، دوم آنهائى كه آيات الهى را تكذيب مى كنند، و من كه شما را از جرم و ظلم دومى نهى مى كنم چگونه ظلم اولى را براى خود بپسندم با اينكه از ظلم دومى بدتر و سنگين تر است؟ و از اين گذشته با اينكه من در صدد اصلاح شمايم چه فائدهاى از اين جرم عظيم براى اصلاح عايد من مى شود.
احدى نزد خدا از اين دو طایفه ستمكارتر نيست. يكى آن هایى كه به خدا افتراء مى بندند. دوم آن هایى كه آيات الهى را تكذيب مى كنند. و من كه شما را از جرم و ظلم دومى نهى مى كنم، چگونه ظلم اولى را براى خود بپسندم، با اين كه از ظلم دومى، بدتر و سنگين تر است؟ و از اين گذشته، با اين كه من در صدد اصلاح شمايم، چه فایده اى از اين جرم عظيم، براى اصلاح عايد من مى شود.




۱۶٬۹۰۷

ویرایش