گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:
اين آيه، نظير آيه: «وَ لَو شِئنَا لَآتَينَا كُلَّ نَفسٍ هُدَاهَا وَلَكِن حَقَّ القَولُ مِنِّى لَأملَأنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الجِنَّةِ وَ النَّاسِ أجمَعِينَ» مى باشد، و اصل اين كلمه، آن وعده اى است كه خداوند به ابليس ملعون، در جواب او كه گفته بود: «فَبِعِزَّتِكَ لَأُغوِيَنَّهُم أجمَعِينَ إلّا عِبَادَكَ مِنهُمُ المُخلَصِين» داده است، و فرموده: «قَالَ فَالحَقُّ وَ الحَقَّ أقُولُ لَأملَأنَّ جَهَنَّمَ مِنكَ وَ مِمَّن تَبِعَكَ مِنهُم أجمَعِين». پس اين آيات، مضمونش متحد و بعضى، مفسّر بعضى ديگر است.
اين آيه، نظير آيه: «وَ لَو شِئنَا لَآتَينَا كُلَّ نَفسٍ هُدَاهَا وَلَكِن حَقَّ القَولُ مِنِّى لَأملَأنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الجِنَّةِ وَ النَّاسِ أجمَعِينَ» مى باشد، و اصل اين كلمه، آن وعده اى است كه خداوند به ابليس ملعون، در جواب او كه گفته بود: «فَبِعِزَّتِكَ لَأُغوِيَنَّهُم أجمَعِينَ إلّا عِبَادَكَ مِنهُمُ المُخلَصِين» داده است، و فرموده: «قَالَ فَالحَقُّ وَ الحَقَّ أقُولُ لَأملَأنَّ جَهَنَّمَ مِنكَ وَ مِمَّن تَبِعَكَ مِنهُم أجمَعِين». پس اين آيات، مضمونش متحد و بعضى، مفسّر بعضى ديگر است.


==وجوهى كه در معناى دو آيه «و لو شاء ربك...» و «الّا من رحم ربك...» گفته شده ==
==وجوه گفته شده، در معناى دو آيه: «وَ لَو شَاءَ رَبُّك...» و «إلّا مَن رَحِمَ رَبُّك...» ==


اين بود آنچه كه از تدبر در معناى آن دو آيه به دست آمد. . خلاصه اش اين شد كه:
اين بود آنچه كه از تدبر در معناى آن دو آيه، به دست آمد.  


اولا مقصود از جمله «و لو شاء ربك لجعل الناس امة واحدة» متحد ساختن براى از بين بردن تفرقه و اختلاف است. بعضى هم گفته اند كه منظور از آن اجبار كردن نفوس به قبول اسلام است كه بدون اختيار و بطور اتوماتيك اسلام را بپذيرند، و چون با تكليف منافات دارد، چنين كارى را نكرده - نقل از قتاده .
خلاصه اش اين شد كه:
 
اولا، مقصود از جملۀ «وَ لَو شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً»، متحد ساختن براى از بين بردن تفرقه و اختلاف است.  
 
بعضى هم گفته اند كه: منظور از آن، اجبار كردن نفوس به قبول اسلام است كه بدون اختيار و به طور اتوماتيك اسلام را بپذيرند، و چون با تكليف منافات دارد، چنين كارى را نكرده - نقل از قتاده.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۸۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۸۷ </center>
بعضى ديگر گفته اند: معنايش اين است كه اگر خدا بخواهد همه شما را در بهشت جمع مى كند، و ليكن خدا خواسته درجات بهشت متفاوت باشد، و شما با عمل صالح خود در درجه بالاترباشيد - نقل از ابى مسلم . ولى خواننده محترم به خوبى واقف است كه سياق آيات ، مساعد با هيچيك از اين دو معنى نيست.
بعضى ديگر گفته اند: معنايش اين است كه اگر خدا بخواهد، همه شما را در بهشت جمع مى كند، وليكن خدا خواسته درجات بهشت متفاوت باشد، و شما با عمل صالح خود، در درجه بالاتر باشيد - نقل از ابى مسلم. ولى خواننده محترم به خوبى واقف است كه سياق آيات، با هيچ يك از اين دو معنا، مساعد نيست.


و ثانيا معلوم شد كه منظور از جمله «و لايزالون مختلفين» دوام بر اختلاف در دين است ، و معنايش اينست كه دائما از حق متفرقند، و همواره آن را به صورتى باطل و شبيه به حق تصوير مى كنند تا مستور بماند.
و ثانيا، معلوم شد كه: منظور از جملۀ «وَ لَا يَزَالُونَ مُختَلِفِين»، دوام بر اختلاف در دين است، و معنايش اين است كه دائما از حق متفرق اند، و همواره آن را به صورتى باطل و شبيه به حق تصوير مى كنند، تا مستور بماند.


بعضى ديگر از مفسرين گفته اند: مقصود از آن ، اختلاف در ارزاق و احوال و خلاصه اختلاف غير دينى است - نقل از حسن . و بطوريكه براى خواننده معلوم شد اين معنا با سياق آيات قبلى سازگار نيست.
بعضى ديگر از مفسران گفته اند: مقصود از آن، اختلاف در ارزاق و احوال و خلاصه اختلاف غير دينى است - نقل از حسن. و به طوری كه براى خواننده معلوم شد، اين معنا با سياق آيات قبلى سازگار نيست.


بعضى ديگر گفته اند: معناى اينكه فرمود«يختلفون» اين است كه بعضى بعض ديگر را در تقليد گذشتگان جانشين خود مى كنند، و خلاصه سنت باطل آنان را نسل به نسل و دست به دست مى گردانند. اين معنا نيز مانند معناى قبلى از سياق آيات مخصوصا با در نظر داشتن جمله «و لقد آتينا موسى الكتاب فاختلف فيه...» اجنبى و ناسازگار است.
بعضى ديگر گفته اند: معناى اين كه فرمود: «يَختَلِفُون»، اين است كه: بعضى، بعض ديگر را در تقليد گذشتگان جانشين خود مى كنند، و خلاصه سنت باطل آنان را، نسل به نسل و دست به دست مى گردانند. اين معنا نيز، مانند معناى قبلى، از سياق آيات مخصوصا با در نظر داشتن جملۀ «وَ لَقَد آتَينَا مُوسَى الكِتَابَ فَاختُلِفَ فِيهِ...»، اجنبى و ناسازگار است.


و ثالثا معلوم شد كه منظور از جمله «الا من رحم» اين است كه: «الا كسى كه خداوند او را هدايت كرده باشد».
و ثالثا، معلوم شد كه: منظور از جملۀ «إلّا مَن رَحِمَ»، اين است كه: «مگر كسى كه خداوند او را هدايت كرده باشد».


و رابعا اينكه اشاره «و لذلك خلقهم» اشاره به رحمت است ، و معنايش اينست كه خلايق براى رسيدن به رحمت خلق شده اند، تا بدان وسيله به سعادت خود نايل آيند».
و رابعا، اين كه: اشاره «وَ لِذَلِكَ خَلَقَهُم»، اشاره به رحمت است، و معنايش اين است كه: «خلايق براى رسيدن به رحمت خلق شده اند، تا بدان وسيله به سعادت خود نايل آيند».


بعضى ديگر گفته اند: معنايش اينست كه بشر براى اختلاف خلق شده - نقل از حسن و عطاء - ولى خواننده متوجه شد كه چه اندازه اين راى مردود و غلط است . بله اگر جايز بود ضمير هم را برگردانيم به بقيه مردم بعد از استثناء، آن وقت جايز بود بگوييم غرض از خلقت آنان اختلاف بوده ، و آن وقت مضمون آيه قريب به مضمون آيه «و لقد ذرانا لجهنم كثيرا من الجن و الانس» مى شد.
بعضى ديگر گفته اند: معنايش اين است كه بشر براى اختلاف خلق شده - نقل از حسن و عطاء - ولى خواننده متوجه شد كه چه اندازه اين رأى، مردود و غلط است. بله اگر جايز بود ضمير «هُم» را برگردانيم به بقيه مردم بعد از استثناء، آن وقت جايز بود بگوييم غرض از خلقت آنان اختلاف بوده، و آن وقت مضمون آيه، قريب به مضمون آيه: «وَ لَقَد ذَرَأنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ الجِنِّ وَ الإنس» مى شد.


بعضى هم گفته اند كه : اشاره است به همه مدلول كلام ، و معنايش اين است كه خداوند بشر را خلق كرد در حالى كه مستعد براى اختلاف و تفرقه بود، چه تفرقه در علوم ، چه در معارف و چه در درك و عقايد و چه در توابع آن ، يعنى در اراده و اختيار اعمالشان كه از آن جمله است دين و ايمان ، و اطاعت و عصيان.
بعضى هم گفته اند كه: اشاره است به همه مدلول كلام، و معنايش اين است كه: خداوند، بشر را خلق كرد، در حالى كه مستعد براى اختلاف و تفرقه بود. چه تفرقه در علوم، چه در معارف و چه در درك و عقايد و چه در توابع آن. يعنى در اراده و اختيار اعمالشان كه از آن جمله است دين و ايمان، و اطاعت و عصيان.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۸۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۸۸ </center>
و كوتاه سخن اينكه غايت خلقتشان مطلق اختلاف است ، چه دينى و چه غير دينى.
و كوتاه سخن اين كه: غايت خلقتشان مطلق اختلاف است، چه دينى و چه غير دينى.
 
و بنابر آنچه كه از ابن عباس نقل شده، به او نسبت داده اند كه گفته است: معناى آيه، اين است كه: خداوند، بشر را دو فريق آفريد: يك فريق مشمول رحمت او شدند و در نتيجه اختلاف نكردند، و فريقى كه مشمول رحمتش نشدند، پس اختلاف كردند.  


و بنابر آنچه كه از ابن عباس نقل شده به او نسب ت داده اند كه گفته است : معناى آيه اين است كه خداوند بشر را دو فريق آفريد يك فريق مشمول رحمت او شدند و در نتيجه اختلاف نكردند، و فريقى كه مشمول رحمتش نشدند پس اختلاف كردند. و به مالك بن انس نسبت داده شده كه گفته است : خلقشان كرد تا يك فريق در بهشت باشند و فريق ديگر در جهنم . ولى خواننده محترم فهميد كه چه اشكالاتى به اين وجوه وارد است ، و ديگر تكرار نمى كنيم.
و به مالك بن انس نسبت داده شده كه گفته است: خلقشان كرد تا يك فريق در بهشت باشند و فريق ديگر در جهنم. ولى خواننده محترم فهميد كه چه اشكالاتى به اين وجوه وارد است، و ديگر تكرار نمى كنيم.


و خامسا معلوم شد كه منظور از تمام كردن كلمه ، تحقق بخشيدن آن و مصداق گرفتن براى آن است.
و خامسا، معلوم شد كه: منظور از تمام كردن «كلمه»، تحقق بخشيدن آن و مصداق گرفتن براى آن است.
<span id='link55'><span>
<span id='link55'><span>


۱۶٬۸۸۰

ویرایش