۱۶٬۳۱۲
ویرایش
خط ۲۵۸: | خط ۲۵۸: | ||
* ۱۰ - اين كه: | * ۱۰ - اين كه: | ||
منظور از | منظور از جملۀ «إلّا مَا شَاءَ رَبُّك»، اين است كه خداوند از ايشان درگذرد و داخل آتششان نكند. پس استثناء، مربوط به ضميرى است كه به جملۀ «الَّذِينَ شَقُوا» بر مى گردد، و تقديرش اين است: كسانى كه شقاوتمند شدند، در آتش خواهند بود، مگر آن كس كه خدايت بخواهد. | ||
و ظاهرا قائل به اين وجه، همين حرف را در ناحيه استثناى بعدى مربوط به اهل بهشت مى زند و مى گويد معناى: «وَ أمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا - تا جملۀ - إلّا مَا شَاءَ رَبُّك»، اين است كه سُعداء در بهشت جاويدانند، مگر آن عدّه از اهل توحيد كه مرتكب فسق شده اند، كه مدتى در آتش معذب شده، سپس بيرون آمده، داخل بهشت مى شوند. اين وجه را به «ابو مجلز» نسبت داده اند. | |||
اشكال اين | اشكال اين وجه، اين است كه: اين وجه در استثناء اولى جريان دارد و اما استثناى دومى، لابد بايد به وجه ديگرى توجيه شود و آن وجه ديگر، هرچه باشد، به خاطر اين كه غير از وجه اولى است، باعث مى شود وحدت سياق از بين برود. | ||
علاوه بر | علاوه بر اين كه خداوند از گنهكاران مؤمنان در مى گذرد و در نتيجه داخل آتش نمى شوند و اين عفو خداوند، گزاف نيست، بلكه به خاطر اعمال صالحى است كه انجام داده اند، و يا به خاطر شفاعت است كه در زمره سعادتمندان درآمده اند. | ||
پس اين دسته مشمول آيه | پس اين دسته مشمول آيه دوم اند كه مى فرمايد: «وَ أمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِى الجَنَّة...»، نه اين كه نخست در زمره اشقياء باشند، يعنى مشمول جمله مستثنا منه باشند و بعد به خاطر اين كه در آتش در نمى آيند، استثناء شده باشند. | ||
و كوتاه سخن: اين دسته اصلا جزء اشقياء | و كوتاه سخن: اين دسته اصلا جزء اشقياء نيستند، تا با استثناء، اخراج شوند، بلكه از سُعَداء هستند و از ابتدا داخل بهشت مى شوند. | ||
و | و اين كه فرمود: «إنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِمَا يُرِيدُ»، تعليل استثناء و هم ثبوت قدرت على الاطلاق است و خلاصه مى فهماند كه خداى تعالى، در عين اين كه عملى را انجام مى دهد، قدرت بر خلاف آن را نيز دارد، چنانچه تفصيلش گذشت. | ||
ویرایش