گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
 
خط ۱۷۸: خط ۱۷۸:
راغب در مفردات گفته: كلمۀ «خلود»، به معناى برائت و دورى هر چيز از معرضيت براى فساد و باقى ماندنش بر صفت و حالتى است كه دارد. عرب هر چيزى را كه زود فاسد نمى شود، با كلمه «خلود» وصف مى كند. مثلا سنگ هاى يك پايه را كه اسم اصلی اش، «اثافى» است، «خوالد» می خوانند.
راغب در مفردات گفته: كلمۀ «خلود»، به معناى برائت و دورى هر چيز از معرضيت براى فساد و باقى ماندنش بر صفت و حالتى است كه دارد. عرب هر چيزى را كه زود فاسد نمى شود، با كلمه «خلود» وصف مى كند. مثلا سنگ هاى يك پايه را كه اسم اصلی اش، «اثافى» است، «خوالد» می خوانند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۲۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۲۸ </center>
چون به طور مسلّم، يك پايه خالد و جاودان نيست و اين تعبير، به خاطر اين است كه سنگ مذكور، سنگ محكمى است كه دير از بين مى رود. و اين كلمه، از باب «خلد، يخلد، خُلُوداً» است، همچنان كه در قرآن فرموده: «لَعَلَّكُم تَخلُدُونَ».  
چون به طور مسلّم، يك پايه، خالد و جاودان نيست و اين تعبير، به خاطر اين است كه سنگ مذكور، سنگ محكمى است كه دير از بين مى رود. و اين كلمه، از باب «خلد، يخلد، خُلُوداً» است، همچنان كه در قرآن فرموده: «لَعَلَّكُم تَخلُدُونَ».  


و «خَلد»، - به فتح «خ» و سكون «لام» - به معناى آن جزئى است كه تا آخرين دقايق زندگی اش، به حالت خود مى ماند، و مانند ساير اعضاى دچار دگرگونى نمى شود.
و «خَلد»، - به فتح «خ» و سكون «لام» - به معناى آن جزئى است كه تا آخرين دقايق زندگی اش، به حالت خود مى ماند، و مانند ساير اعضاى دچار دگرگونى نمى شود.
۱۶٬۲۸۸

ویرایش