گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۳۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۲۲: خط ۲۲۲:
بر سرِ راه زندگى بشر، آيات بسيارى آسمانى و زمينى وجود دارد كه با وجود خود و نظام بديعى كه در آن ها جارى است، دلالت بر توحيد پروردگارشان مى كند، و اين مردم، اين آيات را، يكى پس از ديگرى مى بينند، و ديدن آن ها برايشان مكرر است، و در عين حال از آن ها اعراض نموده، متنبه نمى شوند.
بر سرِ راه زندگى بشر، آيات بسيارى آسمانى و زمينى وجود دارد كه با وجود خود و نظام بديعى كه در آن ها جارى است، دلالت بر توحيد پروردگارشان مى كند، و اين مردم، اين آيات را، يكى پس از ديگرى مى بينند، و ديدن آن ها برايشان مكرر است، و در عين حال از آن ها اعراض نموده، متنبه نمى شوند.


==دلالت جملۀ: «يَمُرُّونَ عَلَيهَا»، بر حركت زمين==
و اگر جملۀ «يَمُرُّونَ عَلَيهَا» را حمل بر تصريح (و مرور معمولى) كنيم، نه كنايه از ديدن و اعراض كردن، در آن صورت جمله مذكور، از ادلۀ فرضيه هيئت جديد خواهد شد، كه مى گويد:
 
و اگر جمله «'''يمرون عليها'''» را حمل بر تصريح (و مرور معمولى ) كنيم ، نه كنايه از ديدن و اعراض كردن ، در آنصورت جمله مذكور از ادله فرضيه هيئت جديد خواهد شد، كه مى گويد:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۳۷۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۳۷۶ </center>
مى گويد: زمين داراى حركت وضعى و انتقالى است ، زيرا از آن استفاده مى شود كه بشر بوسيله حركت انتقالى و وضعى زمين از اجرام آسمانى عبور مى كند و مى گذرد، نه آن طور كه حس ما مى پندارد كه زمين ما ايستاده و اجرام بر ما مى گذرند.
زمين، داراى حركت «وضعى» و «انتقالى» است. زيرا از آن استفاده مى شود كه بشر، به وسيله حركت انتقالى و وضعى زمين، از اجرام آسمانى عبور مى كند و مى گذرد، نه آن طور كه حس ما مى پندارد كه زمين ما ايستاده و اجرام بر ما مى گذرند.


«'''وَ مَا يُؤْمِنُ أَكثرُهُم بِاللَّهِ إِلا وَ هُم مُّشرِكُونَ'''»:
«'''وَ مَا يُؤْمِنُ أَكثرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَ هُم مُّشرِكُونَ'''»:


ضمير در «'''اكثرهم '''» به «'''ناس '''» برمى گردد، به اعتبار ايمانشان ، به اين معنا كه اكثر مردم ايمان آور نيستند هر چند تو از ايشان مزدى نخواهى ، و هر چند بر آيات آسمانى و زمينى با همه زياديش مرور كنند، و آنهايى كه از ايشان ايمان آوردند (كه همان اقليت باشند) اكثر ايشان ايمانشان آميخته به شرك است .
ضمير در «أكثَرُهُم» به «ناس» بر مى گردد، به اعتبار ايمانشان. به اين معنا كه اكثر مردم ايمان آور نيستند، هر چند تو از ايشان مزدى نخواهى، و هر چند بر آيات آسمانى و زمينى با همه زيادی اش مرور كنند، و آن هايى كه از ايشان ايمان آوردند (كه همان اقليت باشند)، اكثر ايشان، ايمانشان آميخته به شرك است.
<span id='link260'><span>
<span id='link260'><span>


۱۶٬۹۰۷

ویرایش