گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۱۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۶۸: خط ۱۶۸:
علاوه بر اين، لازمۀ اين حرف كه منظور از برهان چيزى باشد كه به يوسف بفهماند كه اگر زليخا را بزنى، هم تو را مى كشند و هم رسوايت مى كنند و منظور از سوء كشتن و منظور از «فحشاء»، تهمت زدن باشد، معنايى است كه به طور قطع خلاف آن چيزی است كه از سياق آيه استفاده مى شود.
علاوه بر اين، لازمۀ اين حرف كه منظور از برهان چيزى باشد كه به يوسف بفهماند كه اگر زليخا را بزنى، هم تو را مى كشند و هم رسوايت مى كنند و منظور از سوء كشتن و منظور از «فحشاء»، تهمت زدن باشد، معنايى است كه به طور قطع خلاف آن چيزی است كه از سياق آيه استفاده مى شود.


و اما اين كه در مجمع البيان گفته: نمى توانيم هر دو «هَمَّ» را با هم به معناى مخالطت بگيريم، و خلاصه اش اين كه: «هَمَّ» انسان به كسى تعلق مى گيرد كه آن كس، براى صاحب همّ در آنچه كه مى خواهد، منقاد و رام نباشد، و وقتى فرض شود كه يكى از دو طرف، معناى «هَمّ» در باره اش تحقق يافت، ديگر معنا ندارد از آن طرف ديگر نيز «هَمّى» تحقق پذيرد. چون معقول نيست كه اراده من به كسى تعلق بگيرد كه او خودش مرا اراده كرده، و طلب من متوجه كسى شود كه خود طالب من است، و تحريك من به كسى تعلق بگيرد كه او خود در صدد تحريك من است.
و اما اين كه در مجمع البيان گفته: نمى توانيم هر دو «هَمَّ» را با هم به معناى مخالطت بگيريم، و خلاصه اش اين كه: «هَمَّ» انسان به كسى تعلق مى گيرد كه آن كس، براى صاحب «همّ» در آنچه كه مى خواهد، منقاد و رام نباشد، و وقتى فرض شود كه يكى از دو طرف، معناى «هَمّ» در باره اش تحقق يافت، ديگر معنا ندارد از آن طرف ديگر نيز «هَمّى» تحقق پذيرد. چون معقول نيست كه اراده من به كسى تعلق بگيرد كه او خودش مرا اراده كرده، و طلب من متوجه كسى شود كه خود طالب من است، و تحريك من به كسى تعلق بگيرد كه او خود در صدد تحريك من است.


و اين حرف صحيح نيست. زيرا ممكن است از دو طرف مشاجره، معناى «هَمّ» تحقق بيابد. البته در صورتى كه يك دفعه و بدون پس و پيش باشد، و يا عنايت زائده اى در كار بيايد. مانند دو نفر كه مى خواهند به هم نزديك و با هم جمع شوند. گاهى يكى از آن دو مى ايستد، ديگرى نزديكش مى رود، و گاهى هر دو با هم و به سوى هم حركت مى كنند، و به هم نزديك مى شوند. و نيز دو جسمى كه با مغناطيس مى خواهند يكديگر را جذب كنند و متصل شوند، گاهى يكى جذب مى كند و ديگرى جذب به سوى آن مى شود، و گاهى يكديگر را جذب مى كنند، و به هم مى چسبند.
و اين حرف صحيح نيست. زيرا ممكن است از دو طرف مشاجره، معناى «هَمّ» تحقق بيابد. البته در صورتى كه يك دفعه و بدون پس و پيش باشد، و يا عنايت زائده اى در كار بيايد. مانند دو نفر كه مى خواهند به هم نزديك و با هم جمع شوند. گاهى يكى از آن دو مى ايستد، ديگرى نزديكش مى رود، و گاهى هر دو با هم و به سوى هم حركت مى كنند، و به هم نزديك مى شوند. و نيز دو جسمى كه با مغناطيس مى خواهند يكديگر را جذب كنند و متصل شوند، گاهى يكى جذب مى كند و ديگرى جذب به سوى آن مى شود، و گاهى يكديگر را جذب مى كنند، و به هم مى چسبند.
۱۶٬۹۰۷

ویرایش