۱۶٬۲۹۳
ویرایش
خط ۱۷۰: | خط ۱۷۰: | ||
==بحث روايتى (چند روايت درباره رؤياى يوسف «ع»)== | ==بحث روايتى (چند روايت درباره رؤياى يوسف «ع»)== | ||
قمى در تفسير خود گفته : و در روايت ابى | قمى در تفسير خود گفته: و در روايت ابى الجارود، از ابى جعفر «عليه السلام» آمده كه فرمود: تأويل اين رؤيا، اين است كه به زودى پادشاه مصر مى شود و پدر و مادر و برادرانش بر او وارد مى شوند. شمس، مادر يوسف «راحيل» است، و قمر، يعقوب، و يازده ستاره، يازده برادران اويند. وقتى بر او وارد شدند و او را ديدند، خدا را از روى شكر سجده كردند، و اين سجده براى خدا بود. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۱۱۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۱۱۵ </center> | ||
و در الدّرالمنثور است كه ابن | و در الدّرالمنثور است كه ابن منذر، از ابن عباس، در ذيل جملۀ «أحَدَ عَشَرَ كَوكَباً» آورده كه گفت: اين يازده كوكب، برادران وى و شمس مادرش، و قمر پدرش بود، و مادر او «راحيل»، يك سوم زيبايى را داشت. | ||
مؤلف: اين دو روايت، به طورى كه ملاحظه مى كنيد، «شمس» را به مادر يوسف تفسير مى كنند و «قمر» را به پدرش، و اين خالى از ضعف نيست. و چه بسا روايت شده كه آن زنى كه با يعقوب وارد مصر شد، خاله يوسف بود، نه مادرش. چون مادرش قبلا از دنيا رفته بود، در تورات هم همين طور آمده. | |||
و در تفسير | و در تفسير قمى، از امام باقر «عليه السلام» روايت آورده كه فرمود: يوسف يازده برادر داشت، و تنها برادرى كه از يك مادر بودند، شخصى به نام «بنيامين» بود. آنگاه فرمود: يوسف در سن نُه سالگى، اين خواب را ديد و براى پدرش نقل كرد، و پدر سفارش كرد كه خواب خود را نقل نكند. | ||
مؤلف : و در بعضى روايات آمده كه او در آن روز هفت ساله | مؤلف: و در بعضى روايات آمده كه او در آن روز هفت ساله بوده، در تورات دارد كه شانزده ساله بوده، ولى بعيد است. | ||
و در داستان | و در داستان رؤياى يوسف، روايات ديگرى نيز هست كه پاره اى از آن ها، در بحث روايتى آينده خواهد آمد - إن شاء الله. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۱۱۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۱۱۶ </center> | ||
<span id='link79'><span> | <span id='link79'><span> |
ویرایش