۱۶٬۲۹۰
ویرایش
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
«'''وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِك وَ لَا تُخَافِت بهَا وَ ابْتَغ بَينَ ذَلِك سَبِيلاً'''»: | «'''وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِك وَ لَا تُخَافِت بهَا وَ ابْتَغ بَينَ ذَلِك سَبِيلاً'''»: | ||
«جَهر» و «إخفات»، دو صفت متقابل هم اند، كه صداها را با آن دو توصيف مى كنند، و چه بسا در وسط آن دو، صفت ديگرى را هم معتبر بشمارند كه نسبت به «جهر»، إخفات باشد و نسبت به «إخفات»، جهر باشد. (مانند آب ملايم كه نسبت به آب داغ، خنك و نسبت به آب يخ، داغ است). و در اين صورت، «جهر»، به معناى مبالغه در بلند كردن آواز و «إخفات»، به معناى مبالغه در آهسته سخن گفتن، و حدّ وسط آن دو، معتدل حرف زدن مى شود. | |||
بنابراين، معناى آيه اين مى شود كه: در نماز صدايت را خيلى بلند مكن و خيلى هم آهسته مخوان، حدّ وسط را رعايت نما. و اگر اين حدّ وسط را «سبيل» خوانده، از اين رو بوده كه مى خواسته اين طور نماز خواندن در ميان همه مسلمين، رسم و سنّت شود، تا همه گروندگان به دين اسلام، اين گونه نماز بخوانند. | |||
البته اين در صورتى است كه مراد از | البته اين در صورتى است كه مراد از «بِصَلَاتِكَ»، تك تك نمازها به طور استغراق باشد، و اما اگر مراد از آن، مجموع نمازها (و شايد هم اين ظاهرتر است) باشد، در اين صورت، معناى آيه اين خواهد شد كه: در همه نمازها، جهر مخوان و در همه آن ها، إخفات مكن، بلكه راه ميانه را اتخاذ كن، كه در بعضى «جهر»، و در بعضى «إخفات» كنى. و اين احتمال با آنچه در سنّت اثبات شده، كه نماز صبح و مغرب و عشاء بلند، و ظهر و عصر آهسته خوانده شود، مناسب تر است. | ||
و بعيد نيست كه اين | و بعيد نيست كه اين وجه، با در نظر گرفتن اتصال ذيل آيه به صدر آن، وجه موافق ترى باشد. چون در صدر آيه مى فرمود: به هر اسمى مى توانى خدا را بخوانى، و در اين ذيل مى فرمايد: بلند كردن صدا در نماز، معنايش متعالى بودن و بالا بودن خدا است و آهسته خواندن آن، معنايش نزديك بودن او است، حتى نزديك تر از رگ قلب. پس به هر دو قسم، نماز خواندن، اداء حق همه اسماء خدا است. | ||
«'''وَ قُلِ الحَْمْدُ للَّهِ الَّذِى لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ يَكُن لَّهُ شرِيكٌ فى الْمُلْكِ وَ لَمْ يَكُن لَّهُ وَلىُّ مِّنَ الذُّلِّ وَ | «'''وَ قُلِ الحَْمْدُ للَّهِ الَّذِى لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ يَكُن لَّهُ شرِيكٌ فى الْمُلْكِ وَ لَمْ يَكُن لَّهُ وَلىُّ مِّنَ الذُّلِّ وَ كَبِّرْهُ تَكْبِيرَا'''»: | ||
اين | اين آيه، عطف است بر جملۀ «قُل ادعُوا اللّهَ أو ادعُوا الرَّحمَن» كه در آيه قبل بود، و حاصل كلام اين مى شود كه: اى پيغمبر! به ايشان بگو اسمائى كه مى خوانيد و خيال مى كنيد كه معبودهاى شما هستند، تنها اسمائى مى باشند كه مملوك خدايند، نه مالك نفس خودند و نه صاحب چيزى از آنچه در اختيار دارند. پس خواندن آن ها، خواندن خدا است، از اين جهت، در هر حال او، معبود است. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۳۱۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۳۱۳ </center> | ||
<span id='link206'><span> | <span id='link206'><span> |
ویرایش