۱۷٬۰۰۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
از اين جا استفاده مى شود كه اصحاب كهف، هفت نفر يا بيشتر بوده اند، نه كمتر. زيرا در حكايت گفتگوى ايشان، يك جا تعبير به «قال» آمده، و دو جا: «قَالُوا»، و چون كمترين عدد جمع سه است، نتيجتا عددشان از هفت نفر كمتر نبوده و حداقل سه نفر سؤال كرده اند و حداقل سه نفر جواب داده اند، و يك نفر هم صاحب كلامى است كه كلمه «قَالَ» در آغازش آمده. | از اين جا استفاده مى شود كه اصحاب كهف، هفت نفر يا بيشتر بوده اند، نه كمتر. زيرا در حكايت گفتگوى ايشان، يك جا تعبير به «قال» آمده، و دو جا: «قَالُوا»، و چون كمترين عدد جمع سه است، نتيجتا عددشان از هفت نفر كمتر نبوده و حداقل سه نفر سؤال كرده اند و حداقل سه نفر جواب داده اند، و يك نفر هم صاحب كلامى است كه كلمه «قَالَ» در آغازش آمده. | ||
<span id='link240'><span> | <span id='link240'><span> | ||
==گفتگوى اصحاب كهف بعد از بيدار | ==گفتگوى اصحاب كهف بعد از بيدار شدن، درباره رفتن به شهر == | ||
«''' | «'''فَابعَثُوا أحَدَكُم بِوَرَقِكُم هَذِهِ إلَى المَدِينَةِ فَليَنظُر أيُّهَا أزكَى طَعَاماً فَليَأتِكُم بِرِزقٍ مِنهُ'''» - اين جمله نيز تتمه محاوره و گفتگوى ايشان است، كه پيشنهاد مى كند يك نفر را به شهر بفرستند تا طعامى برايشان بخرد و غذايى تهيه كند. | ||
ضمير در كلمۀ «أيُّهَا» به مدينه بر مى گردد، و مقصود اهل مدينه است. يعنى: كدام يك از اهل شهر طعام بهترى دارد، از او بخرد و بياورد، و اين قسم اضمار را «استخدام» گويند. | |||
ضمير در | كلمۀ «أزكَى: پاكيزه تر»، از ماده «زكات» است، و زكات، طعام پاكيزه آن است. بعضى گفته اند: يعنى حلال تر آن. بعضى ديگر گفته اند: يعنى پاك تر آن، وليكن اين كه كلمه را به صيغه افعل تفصيل (أزكَى) آورده، خالى از اين إشعار و اشاره نيست كه مقصود از كلمه مذكور، همان معناى اول باشد. | ||
ضمير در «مِنهُ» به طعامى بر مى گردد كه از جملۀ «أزكَى طَعَاماً» استفاده مى شود، بعضى گفته اند به كلمۀ «أزكَى طَعَاماً» بر مى گردد، و كلمۀ «مِن» در «مِنهُ» براى ابتداء و يا تبعيض است، كه اگر تبعيض باشد، معناى جمله اين مى شود كه: «يكى را بفرستيد در شهر بگردد و ببيند كداميك از فروشگاه ها، جنس پاكيزه تر مى فروشد و مقدارى از آن برايتان خريدارى كند تا با آن ارتزاق كنيد». | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه :۳۶۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه :۳۶۲ </center> | ||
بعضى ديگر گفته اند ضمير به | بعضى ديگر گفته اند: ضمير به كلمۀ «وَرَق» بر مى گردد. آنگاه حرف «مِن» را بدلى گرفته و گفته اند: معناى آيه اين است كه: «بياورد رزقى بدل از پول»، ولى اين احتمال بعيد است. چون مستلزم تقدير گرفتن ضمير ديگرى است كه به جملۀ قبلى برگردد. | ||
علاوه بر اين كه ضمير مورد گفتگو، ضمير مذكر است، و اگر به «ورق» بر مى گشت، بايد مؤنث آورده مى شد، به شهادت اين كه خود آيه، قبلا «ورق» را مؤنث دانسته، در باره اش اشاره مؤنث به كار برده و فرموده: «وَرَقِكُم هَذِهِ» «وَليَتَلَطَّف وَ لَا يُشعِرَنَّ بِكُم أحَداً» - «تلطّف»، به معناى اعمال لطف و رفق و اظهار مدارات است. | |||
پس اين كه فرمود: «وَ لَا يُشعِرُونَ بِكُم أحَداً»، عطفى است تفسيرى، كه مى خواهد همان جمله قبلى را معنا كند، و مقصود از اين كلام، به طورى كه از سياق بر مى آيد، اين است كه بايد اين شخص كه مى فرستيد، در اعمال نازك كارى و لطف با اهل شهر در رفتن و برگشتن و معامله كردن خيلى سعى كند، تا مبادا خصومتى يا نزاعى واقع شود، كه نتيجه اش اين شود كه مردم از راز و حال ما سر در آورند. | |||
بعضى ديگر | بعضى ديگر اين طور معنا كرده اند كه: در معامله، بسيار نازك كارى به خرج دهد. ولى كلام مطلق است و قيدى براى خصوص معامله در آن نيست. | ||
<span id='link241'><span> | <span id='link241'><span> | ||
==نگرانى اصحاب كهف از فاش شدن رازشان و دست يافتن كفار به آنان == | ==نگرانى اصحاب كهف از فاش شدن رازشان و دست يافتن كفار به آنان == | ||
«'''إِنهُمْ إِن يَظهَرُوا عَلَيْكمْ يَرْجُمُوكمْ أَوْ يُعِيدُوكمْ فى مِلَّتِهِمْ وَ لَن تُفْلِحُوا إِذاً أَبَداً'''»: | «'''إِنهُمْ إِن يَظهَرُوا عَلَيْكمْ يَرْجُمُوكمْ أَوْ يُعِيدُوكمْ فى مِلَّتِهِمْ وَ لَن تُفْلِحُوا إِذاً أَبَداً'''»: |
ویرایش