گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۴ بخش۳۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۹۸: خط ۹۸:
<span id='link317'><span>
<span id='link317'><span>


==رواياتى ديگر در ذيل آياتى كه به ايوب ، يونس ، زكريا، و مريم (عليهم السلام )اشاره داشتند ==
و در تفسير قمى، در ذيل آيه: «وَ لِسُلَيمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً» فرموده: باد از هر سو به سرزمين شام و بيت المقدس - كه خدا بركتش داده بود - مى ورزيد.
و در تفسير قمى در ذيل آيه ((و لسليمان الريح عاصفه (( فرموده : باد از هر سو به سرزمين شام و بيت المقدس - كه خدا بركتش داده بود - مى ورزيد.


و نيز در همان كتاب به سند خود از عبد اللّه بن بكير، و ديگران از امام صادق (عليه السلام ) روايت آورده كه در ذيل آيه ((و آتيناه اهله و مثلهم معهم (( فرمود: يعنى خداوند همان فرزندان وى را كه مرده بودند زنده كرد، چه آنهايى كه قبل از بليه مرده بودند، و چه آنها كه در حال بليه از دنيا رفته بودند.
و نيز در همان كتاب، به سند خود، از عبداللّه بن بكير، و ديگران، از امام صادق «عليه السلام» روايت آورده كه در ذيل آيه: «وَ آتَينَاهُ أهلَهُ وَ مِثلَهُم مَعَهُم» فرمود: يعنى خداوند همان فرزندان وى را كه مُرده بودند، زنده كرد. چه آن هايى كه قبل از بليه مُرده بودند، و چه آن ها كه در حال بليه از دنيا رفته بودند.


و نيز در آن كتاب و در روايت ابى الجارود از امام ابى جعفر (عليه السلام ) آمده كه در ذيل آيه ((و ذاالنون اذ ذهب مغاضبا(( فرمود: غضب وى از اعمال مردمش بود ((فظن ان لن نقدر عليه (( فرمود: يونس پنداشت خدا او را به خاطر غضبش عقاب نمى كند.
و نيز در آن كتاب و در روايت ابى الجارود، از امام ابى جعفر «عليه السلام» آمده كه در ذيل آيه: «وَ ذَاالنُّونِ إذ ذَهَبَ مُغَاضِباً» فرمود: غضب وى از اعمال مردمش بود. «فَظَنَّ أن لَن نَقدِرَ عَلَيه»، فرمود: يونس پنداشت خدا او را به خاطر غضبش، عقاب نمى كند.


و در عيون به سند خود از ابى الصلت هروى روايت كرده كه حضرت رضا (عليه السلام ) در گفتگويى كه با ماءمون بر سر عصمت انبيا داشت فرمود: اما اينكه درباره يونس فرموده ((و ذاالنون اذ ذهب مغاضبا فظن ان لن نقدر عليه (( اين ((ظن (( به معناى يقين است ، يعنى يونس اطمينان داشت كه خداوند رزق او را تنگ نمى گيرد، مگر نشنيده اى كلام خداى را كه فرموده : ((و اما اذا ما ابتلاه فقدر عليه رزقه يعنى رزق (( او را تنگ مى گيرد، چون اگر كسى خيال كند كه خدا بر او قدرت ندارد كافر است ، (و انبيا منزه از كفرند)
و در عيون، به سند خود، از ابى الصلت هروى روايت كرده كه حضرت رضا «عليه السلام»، در گفتگويى كه با مأمون بر سر عصمت انبيا داشت، فرمود:  
 
اما اين كه درباره يونس فرموده: «وَ ذَاالنُّونِ إذ ذَهَبَ مُغَاضِباً فَظَنَّ أن لَن نَقدِرَ عَلَيه»، اين «ظن» به معناى يقين است. يعنى يونس اطمينان داشت كه خداوند رزق او را تنگ نمى گيرد. مگر نشنيده اى كلام خداى را كه فرموده: «وَ أمّا إذَا مَا ابتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيهِ رِزقَهُ». يعنى رزق او را تنگ مى گيرد. چون اگر كسى خيال كند كه خدا بر او قدرت ندارد، كافر است، (و انبيا منزه از كفرند).
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۴۵۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۴۵۰ </center>
و در تهذيب به سند خود از زيات ، از مردى از كرام ، از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: چهار چيز براى چهار چيز است - تا آنجا كه فرمود - و چهارم براى هم و غم آيه ((لا اله الا انت سبحانك انى كنت من الظالمين (( است ، زيرا خداى سبحان خودش فرموده : ((فاستجبنا له و نجيناه من الغم و كذلك ننجى المؤ منين - چون يونس آن دعا را كرد ما مستجابش كرديم ، و از غم و اندوه نجاتش داديم ((، و همچنين مؤ منين را نجات مى دهيم ((
و در تهذيب، به سند خود، از زيات، از مردى از كرام، از امام صادق «عليه السلام» روايت كرده كه فرمود: چهار چيز، براى چهار چيز است - تا آن جا كه فرمود - و چهارم براى همّ و غم، آيه: «لَا إلَه إلّا أنتَ سُبحَانَكَ إنِّى كُنتُ مِنَ الظَّالِمِين» است. زيرا خداى سبحان، خودش فرموده: «فَاستَجَبنَا لَهُ وَ نَجَّينَاهُ مِنَ الغَمِّ وَ كَذَلِكَ نُنجِى المُؤمِنِين: چون يونس آن دعا را كرد، ما مستجابش كرديم و از غم و اندوه نجاتش داديم، و همچنين مؤمنان را نجات مى دهيم».
 
مؤلف: اين معنا، در كتاب خصال، بدون ذكر سند روايت شده است.
 
و در الدر المنثور است كه ابن جرير، از سعد روايت كرده كه گفت: از رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» شنيدم كه فرمود: آن اسم از اسامى خدا كه اگر كسى او را با آن بخواند، اجابتش مى كند، و هرچه بخواهد مى دهد، همان اسمى است كه يونس فرزند متى خواند.


مؤ لف : اين معنا در كتاب خصال بدون ذكر سند روايت شده است .
عرضه داشتم: يا رسول اللّه! آن اسم مخصوص يونس بود، يا براى همه مسلمين؟


و در الدر المنثور است كه ابن جرير از سعد روايت كرده كه گفت : از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) شنيدم كه فرمود: آن اسم از اسامى خدا كه اگر كسى او را با آن بخواند اجابتش مى كند، و هر چه بخواهد مى دهد، همان اسمى است كه يونس فرزند متى خواند. عرضه داشتم يا رسول اللّه ! آن اسم مخصوص يونس بود، يا براى همه مسلمين ؟ فرمود مخصوص يونس و مؤمنين است كه اگر خداى را با آن بخوانند مستجاب مى كند. مگر نشنيده اى كه خداى تعالى مى فرمايد: ((و كذلك ننجى المؤ منين (( پس ايمان شرطى است كه خدا آن را در دعاى دعا كننده شرط كرده است .
فرمود: مخصوص يونس و مؤمنان است، كه اگر خداى را با آن بخوانند، مستجاب مى كند. مگر نشنيده اى كه خداى تعالى مى فرمايد: «وَ كَذَلِكَ نُنجِى المُؤمِنِين». پس ايمان شرطى است كه خدا آن را در دعاى دعا كننده، شرط كرده است.


و در تفسير قمى در ذيل جمله ((و اصلحنا له زوجه (( فرموده : همسرش حيض نمى شد، و از آن پس شد.
و در تفسير قمى، در ذيل جملۀ «وَ أصلَحنَا لَهُ زَوجَهُ» فرموده: همسرش حيض نمى شد، و از آن پس شد.


و در كتاب معانى الاخبار به سندى كه به على بن جعفر دارد از برادرش موسى بن جعفر (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: ((رغبت (( آن است كه آدمى كف دست و صورت خود را به آسمان كند، و ((رهبت (( آن است كه پشت هر دو دست را به طرف صورت كرده تا برابر صورت بلند كنى .
و در كتاب معانى الاخبار، به سندى كه به على بن جعفر دارد، از برادرش موسى بن جعفر «عليه السلام» روايت كرده كه فرمود: «رغبت»، آن است كه آدمى كف دست و صورت خود را به آسمان كند، و «رهبت»، آن است كه پشت هر دو دست را به طرف صورت كرده، تا برابر صورت بلند كنى.


مؤ لف : نظير اين روايت در كافى به سندى كه دارد از ابى اسحاق از امام صادق (عليه السلام ) آمده ، و عبارت آن چنين است : ((رغبت (( آن است كه كف دست ها را به طرف آسمان بلند كنى ، و ((رهبت (( آن است كه پشت دستها را به طرف آسمان بلند كنى .
مؤلف: نظير اين روايت، در كافى، به سندى كه دارد، از ابى اسحاق، از امام صادق «عليه السلام» آمده، و عبارت آن، چنين است: «رغبت»، آن است كه كف دست ها را به طرف آسمان بلند كنى، و «رهبت»، آن است كه پشت دست ها را به طرف آسمان بلند كنى.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۴۵۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۴۵۱ </center>
و در تفسير قمى روايت كرده كه در ذيل جمله ((يد عوننا رغبا و رهبا(( فرمود: يعنى راغبين و راهبين . و در ذيل جمله ((التى احصنت فرجها(( فرمود: مريم آنچنان عفيف بود كه احدى او را نديد. و در ذيل ((جمله فنفخنا فيها من روحنا(( فرمود: روح مخلوق خدا است ، يعنى روحى از امرمان .
و در تفسير قمى روايت كرده كه در ذيل جملۀ «يَدعُونَنَا رَغَباً وَ رَهَباً» فرمود: يعنى راغبين و راهبين. و در ذيل جملۀ «الَّتِى أحصَنَت فَرجَهَا» فرمود: مريم آن چنان عفيف بود كه احدى او را نديد. و در ذيل جملۀ «فَنَفَخنَا فِيهَا مِن رُوحِنَا» فرمود: روح مخلوق خدا است، يعنى روحى از امرمان.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۴۵۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۴۵۲ </center>
<span id='link318'><span>
<span id='link318'><span>
==آيات ۹۲ - ۱۱۲ سوره انبياء ==
==آيات ۹۲ - ۱۱۲ سوره انبياء ==
إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكمْ فَاعْبُدُونِ(۹۲)
إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكمْ فَاعْبُدُونِ(۹۲)
۱۶٬۳۳۸

ویرایش