۱۶٬۳۲۱
ویرایش
خط ۲۰۰: | خط ۲۰۰: | ||
و در شأن او گفتند: | و در شأن او گفتند: | ||
عَمرُو بنُ عبدٍ، كَانَ أوّلُ فَارِسٍ * جَزعَ المَذَادُ وَ كَانَ فَارِسُ يَليَلٍ | '''عَمرُو بنُ عبدٍ، كَانَ أوّلُ فَارِسٍ * جَزعَ المَذَادُ وَ كَانَ فَارِسُ يَليَلٍ''' | ||
يعنى: «عَمرو»، پسر «عبد»، اولين سواره اى بود كه از «مذاد» گذشت، و همو بود كه در واقعۀ «يَليَل»، يكه سوار بود. | يعنى: «عَمرو»، پسر «عبد»، اولين سواره اى بود كه از «مذاد» گذشت، و همو بود كه در واقعۀ «يَليَل»، يكه سوار بود. | ||
خط ۲۱۶: | خط ۲۱۶: | ||
بارِ سوم، «عَمرو بن عبدود، اين رجز را خواند: | بارِ سوم، «عَمرو بن عبدود، اين رجز را خواند: | ||
وَ لَقَد بَحَحتُ عَنِ النِّدَاء * بِجَمعِكُم هَل مِن مُبَارِزٍ | '''وَ لَقَد بَحَحتُ عَنِ النِّدَاء * بِجَمعِكُم هَل مِن مُبَارِزٍ''' | ||
وَ وَقَفتُ إذ جبن المُشَجَّعُ * مَوقَفِ البَطَلِ المَنَاجِزِ | '''وَ وَقَفتُ إذ جبن المُشَجَّعُ * مَوقَفِ البَطَلِ المَنَاجِزِ''' | ||
إنَّ السَّمَاحَةَ وَ الشَّجَاعَةَ * فِى الفَتَى خَيرُ الغَرَائِزِ | '''إنَّ السَّمَاحَةَ وَ الشَّجَاعَةَ * فِى الفَتَى خَيرُ الغَرَائِزِ''' | ||
من از بس، رو در روى جمع شما، فرياد «هَل مِن مُبَارِز» زدم، صداى خود را خشن ساختم، و كسى پاسخم نگفت. و من همچنان در موقفى كه شجاعان هم در آن موقف دچار وحشت مى شوند، با كمال جرأت ايستاده، آماده جنگم. راستى كه سخاوت و شجاعت در جوانمرد، بهترين غريزه ها است! | من از بس، رو در روى جمع شما، فرياد «هَل مِن مُبَارِز» زدم، صداى خود را خشن ساختم، و كسى پاسخم نگفت. و من همچنان در موقفى كه شجاعان هم در آن موقف دچار وحشت مى شوند، با كمال جرأت ايستاده، آماده جنگم. راستى كه سخاوت و شجاعت در جوانمرد، بهترين غريزه ها است! | ||
خط ۲۲۸: | خط ۲۲۸: | ||
ابن اسحاق مى گويد: على «عليه السلام»، وقتى به طرف «عَمرو» مى رفت، اين رجز را مى خواند: | ابن اسحاق مى گويد: على «عليه السلام»، وقتى به طرف «عَمرو» مى رفت، اين رجز را مى خواند: | ||
لَا تَعجِلَنَّ فَقَد أتَا * كَ مُجِيبُ صَوتِكَ غَيرَ عَاجِزٍ | '''لَا تَعجِلَنَّ فَقَد أتَا * كَ مُجِيبُ صَوتِكَ غَيرَ عَاجِزٍ''' | ||
ذُو نِيَّةٍ وَ بَصِيرَةٍ * وَ الصِّدقُ مُنجِى كُلِّ فَائِزٍ | '''ذُو نِيَّةٍ وَ بَصِيرَةٍ * وَ الصِّدقُ مُنجِى كُلِّ فَائِزٍ''' | ||
إنّى لَأرجُوا أن أُقِيمَ * عَلَيكَ نَائِحَة الجَنَائِزٍ | '''إنّى لَأرجُوا أن أُقِيمَ * عَلَيكَ نَائِحَة الجَنَائِزٍ''' | ||
مِن ضَربَةٍ نَجلاء يَبقَى * ذِكرُهَا عِندَ | '''مِن ضَربَةٍ نَجلاء يَبقَى * ذِكرُهَا عِندَ الهَزَاهِزِ''' | ||
يعنى: عجله مكن، كه پاسخگوى فريادت، مردى آمد كه هرگز زبون نمى شود. | يعنى: عجله مكن، كه پاسخگوى فريادت، مردى آمد كه هرگز زبون نمى شود. |
ویرایش