۱۶٬۹۰۷
ویرایش
خط ۶: | خط ۶: | ||
<span id='link67'><span> | <span id='link67'><span> | ||
==وجوهى كه در معناى جواب قارون، گفته شده است == | ==وجوهى كه در معناى جواب قارون، گفته شده است == | ||
اين آن معنايى است كه از سياق آيه به دست مى | اين آن معنايى است كه از سياق آيه به دست مى آيد، ولى مفسران، معانى ديگرى براى آن ذكر كرده اند. | ||
مثلا بعضى گفته اند: | مثلا بعضى گفته اند: «مراد از علم در جملۀ «إنَّمَا أُوتِيتَهَ عَلَى عِلمٍ عِندِى»، علم تورات است. چون قارون از همه بنى اسرائيل، به تورات عالم تر بود». | ||
بعضى ديگر گفته اند: | بعضى ديگر گفته اند: «مراد علم كيميا بوده. چون قارون كيميا را از موسى و يوشع بن نون و كالب بن يوحنا فرا گرفته بود. و منظور از اين كه گفت: «عَلَى عِلمٍ عِندِى: با علمى كه نزد من است»، اين بوده كه علم كيميا مخصوص او بوده، و ساير مردم آن را نمى دانستند، و با اين علم، مقدار زيادى طلا درست كرده بود». | ||
بعضى ديگر گفته اند: | بعضى ديگر گفته اند: «مراد از «علم»، علم استخراج گنجينه ها و دفينه ها است. چون قارون اين علم را داشته، و به وسيله آن، دفينه هاى بسيارى استخراج كرده بود». | ||
بعضى ديگر گفته اند: | بعضى ديگر گفته اند: «مراد از «علم»، علم خداى تعالى است، و معنايش اين است كه: به نظر من، خداى تعالى مرا به علم تحصيل ثروت اختصاص داده، و منظورش از كلمۀ «عِندِى»، اين بوده كه مطلب به نظر من چنين است». | ||
بعضى ديگر گفته اند: | بعضى ديگر گفته اند: «مراد از «علم»، همان علم خداست كه در وجه قبلى گذشت، وليكن علم به معناى معلوم است، و معناى جمله، اين است كه: اين اموال را كه خدا به من داده، به وسيله معلوماتى داده كه آن را به من تعليم فرموده». | ||
و | و كلمۀ «عَلَى»، در همۀ اين اقوال، براى استعلا است. البته بعضى گفته اند: «ممكن هم هست كه براى تعليل بوده باشد». | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۱۱۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۱۱۶ </center> | ||
بعضى گفته اند: | بعضى گفته اند: «مراد از سؤال در جملۀ «وَ لَا يُسئَلُ عَن ذُنُوبِهِمُ المُجرِمُون»، سؤال در روز قيامت است، و آن سؤالى كه نفى شده، سؤال استعلام و خبرگيرى است، نه سؤال توبيخ. چون خداى تعالى، از خود مجرمان، داناتر، و باخبرتر از خود آنان به گناهان آنان است، و احتياج ندارد كه از ايشان بپرسد چه گناهى مرتكب شده اند. | ||
و نيز بعضى از | علاوه بر اين، ملائكه نيز گناهان ايشان را از نامه هاى اعمال آنان مى فهمند، و مجرمان را از سيماى آنان مى شناسند. به خلاف آيه: «وَ قِفُوهُم إنَّهُم مَسئُولُون»، كه سؤال در آن، سؤال توبيخ است، نه استعلام و خبرگيرى. | ||
ممكن هم هست سؤال در هر دو آيه، به يك معنا باشد. و اگر در يكى نفى و در يكى اثبات شده، به خاطر اختلاف مواقف روز قيامت است. چون در موقفى سؤال نمى شوند و در موقفى ديگر، سؤال مى شوند. پس تناقضى در آيات نيست. | |||
و نيز بعضى از مفسران گفته اند: «ضمير جمع در جملۀ «عَن ذُنُوبِهِم»، به - «مَن هُوَ أشَدّ: كسانى كه از قارون نيرومندتر بودند» بر مى گردد. و مراد از مجرمان، غير ايشان است، و معناى آيه، اين است كه: ساير مجرمان از گناهان اقوام گذشته كه خدا هلاكشان كرده، پرسش و بازخواست نمى شوند». | |||
اين بود آن وجوهى كه گفتيم مفسران در تفسير آيه آورده اند، و هيچ يك از آن ها با سياق سازگار نيست. | |||
فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ فى زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَوةَ الدُّنْيَا يَلَيْت لَنَا مِثْلَ مَا أُوتىَ قَرُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍ عَظِيمٍ | فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ فى زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَوةَ الدُّنْيَا يَلَيْت لَنَا مِثْلَ مَا أُوتىَ قَرُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍ عَظِيمٍ | ||
كلمه ((حظ(( به معناى بهره آدمى از سعادت و بخت است | كلمه ((حظ(( به معناى بهره آدمى از سعادت و بخت است |
ویرایش