۱۶٬۹۱۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
<span id='link25'><span> | <span id='link25'><span> | ||
==آيات ۲۹ - ۴۲ سوره قصص == | ==آيات ۲۹ - ۴۲ سوره قصص == | ||
فَلَمَّا قَضى مُوسى الاَجَلَ وَ سارَ بِأَهْلِهِ | فَلَمَّا قَضى مُوسى الاَجَلَ وَ سارَ بِأَهْلِهِ آنَس مِن جَانِبِ الطورِ نَاراً قَالَ لاَهْلِهِ امْكُثُوا إِنّى آنَستُ نَاراً لَّعَلى آتِيكُم مِّنْهَا بخَبرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِّنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصطلُونَ(۲۹) | ||
فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِى مِن | |||
وَ أَنْ أَلْقِ عَصاك فَلَمَّا | فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِى مِن شاطِى الْوَادِ الاَيْمَنِ فى الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكةِ مِنَ الشجَرَةِ أَن يَا مُوسى إِنى أَنَا اللَّهُ رَبّ الْعَالَمِينَ(۳۰) | ||
اسلُك يَدَك فى جَيْبِك تخْرُجْ بَيْضاءَ مِنْ غَيرِ سوءٍ وَ اضمُمْ إِلَيْك جَنَاحَك مِنَ الرَّهْبِ | |||
قَالَ | وَ أَنْ أَلْقِ عَصاك فَلَمَّا رَآهَا تهْتزُّ كَأَنهَا جَانُّ وَلى مُدْبِراً وَ لَمْ يُعَقِّب يَا مُوسى أَقْبِلْ وَ لا تخَف إِنَّك مِنَ الآمِنِينَ(۳۱) | ||
وَ أَخِى | |||
قَالَ سنَشدُّ عَضدَك بِأَخِيك وَ نجْعَلُ لَكُمَا | اسلُك يَدَك فى جَيْبِك تخْرُجْ بَيْضاءَ مِنْ غَيرِ سوءٍ وَ اضمُمْ إِلَيْك جَنَاحَك مِنَ الرَّهْبِ فَذَانِك بُرْهَانَانِ مِن رَّبِّك إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلايهِ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فَاسِقِينَ(۳۲) | ||
فَلَمَّا جَاءَهُم مُّوسى | |||
وَ قَالَ مُوسى رَبى أَعْلَمُ بِمَن جَاءَ بِالْهُدَى مِنْ عِندِهِ وَ مَن تَكُونُ لَهُ | قَالَ رَبّ إِنّى قَتَلْت مِنْهُمْ نَفْساً فَأَخَاف أَن يَقْتُلُونِ(۳۳) | ||
وَ قَالَ فِرْعَوْنُ | |||
وَ أَخِى هَارُونُ هُوَ أَفْصحُ مِنى لِساناً فَأَرْسِلْهُ مَعِىَ رِدْءاً يُصدِّقُنى إِنى أَخَاف أَن يُكَذِّبُونِ(۳۴) | |||
قَالَ سنَشدُّ عَضدَك بِأَخِيك وَ نجْعَلُ لَكُمَا سلْطاناً فَلا يَصِلُونَ إِلَيْكُمَا بِآيَاتِنَا أَنتُمَا وَ مَنِ اتَّبَعَكُمَا الْغَالِبُونَ(۳۵) | |||
فَلَمَّا جَاءَهُم مُّوسى بِآيَاتِنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلا سِحْرٌ مُّفْترًى وَ مَا سمِعْنَا بِهَذَا فى آبَائنَا الاَوَّلِينَ(۳۶) | |||
وَ قَالَ مُوسى رَبى أَعْلَمُ بِمَن جَاءَ بِالْهُدَى مِنْ عِندِهِ وَ مَن تَكُونُ لَهُ عَاقِبَةُ الدَّارِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظالِمُونَ(۳۷) | |||
وَ قَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلاُ مَا عَلِمْت لَكم مِّنْ إِلَهٍ غَيرِى فَأَوْقِدْ لى يَا هَامَانُ عَلى الطينِ فَاجْعَل لى صرْحاً لَّعَلى أَطلِعُ إِلى إِلَهِ مُوسى وَ إِنّى لاَظنُّهُ مِنَ الْكَاذِبِينَ(۳۸) | |||
وَ استَكْبرَ هُوَ وَ جُنُودُهُ فى الاَرْضِ بِغَيرِ الْحَقِّ وَ ظنُّوا أَنَّهُمْ إِلَيْنَا لا يُرْجَعُونَ(۳۹) | وَ استَكْبرَ هُوَ وَ جُنُودُهُ فى الاَرْضِ بِغَيرِ الْحَقِّ وَ ظنُّوا أَنَّهُمْ إِلَيْنَا لا يُرْجَعُونَ(۳۹) | ||
وَ | فَأَخَذْنَاهُ وَ جُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فى الْيَمِّ فَانظرْ كَيْف كانَ عَاقِبَةُ الظالِمِينَ(۴۰) | ||
وَ | |||
وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئمَّةً يَدْعُونَ إِلى النَّارِ وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ لا يُنصرُونَ(۴۱) | |||
وَ أَتْبَعْنَاهُمْ فى هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ هُم مِّنَ الْمَقْبُوحِينَ(۴۲) | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۴۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۴۲ </center> | ||
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | <center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | ||
پس چون موسى مدت را | پس چون موسى مدت را به سر رسانيد، همسر خود را برداشت و به راه افتاد. در راه از سمت طور آتشى از دور ديد. به خانواده اش گفت: من از دور آتشى احساس مى كنم، شما در اين جا باشيد، تا شايد از كنار آن آتش، خبرى كسب نموده و يا از خود آتش، پاره اى بياورم تا شايد خود را گرم كنيد. (۲۹) | ||
ولى همين كه نزديك آتش | ولى همين كه نزديك آتش رسيد، صدايى از كرانه رود، از طرف راست، از درختى كه در قطعه زمينى مبارك واقع بود، برخاست كه: اى موسى! به درستى من خداى ربّ العالمينم. (۳۰) | ||
و اين نيز بگفت كه عصايت | و اين نيز بگفت كه عصايت بينداز. همين كه موسى عصا را ديد كه به سرعت و شدت به حركت آمد كه گويا در جست و خيز، مار سبكبالى است، پشت كرد و بگريخت، به طورى كه ديگر، به پشت سرِ خود نگاه نكرد. خطاب رسيد: اى موسى! بيا و مترس تو از ايمنانى. (۳۱) | ||
دست خود در گريبان ببر و بيرون | دست خود در گريبان ببر و بيرون آور، در حالى كه سفيد و درخشنده است، بدون اين كه درخشندگى اش از بدى باشد و دست بر قلب خود نه، تا از ترس آرام گيرد. اين دو معجزه از پروردگار تو، به سوى فرعون و مردم او است، كه آنان از دير باز مردمى فاسق بودند. (۳۲) | ||
موسى گفت پروردگارا من از آنان كسى را كشته | موسى گفت: پروردگارا! من از آنان كسى را كشته ام، لذا مى ترسم مرا بكشند. (۳۳) | ||
و برادرم | و برادرم هارون، از من فصيح تر است. او را هم با من و به كمك من بفرست، تا مرا تصديق كند كه مى ترسم مرا تكذيب كنند. (۳۴) | ||
گفت به زودى بازويت را به وسيله برادرت قوى مى كنم و به شما سلطنت و قدرتى مى دهم و به خاطر معجزات | گفت: به زودى بازويت را به وسيله برادرت قوى مى كنم و به شما سلطنت و قدرتى مى دهم و به خاطر معجزات من، به شما نرسند. آرى شما و پيروانتان غالبيد. (۳۵) | ||
پس چون موسى با معجزات روشن ما به سوى فرعونيان | پس چون موسى با معجزات روشن ما به سوى فرعونيان آمد، گفتند: اين، جز سحرى كه به خدا بسته است، چيز ديگرى نيست، و ما از نياكان خود، چنين چيزى نشنيده ايم. (۳۶) | ||
موسى گفت : پروردگار | موسى گفت: پروردگار من، به كسى كه به هدايت كردن از ناحيه او آمده، داناتر است، و بهتر مى داند كه خانه آخرت، براى چه كسى است، چون ستمگران رستگار نمى شوند. (۳۷) | ||
فرعون گفت اى بزرگان قوم من غير از | فرعون گفت: اى بزرگان قوم! من غير از خودم، معبودى براى شما نمى شناسم. اى هامان! برايم بر گِل، آتش برافروز و آجر بساز و برجى درست كن، باشد كه از معبود موسى اطلاعى بيابم و من او را از دروغگويان مى دانم. (۳۸) | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۴۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۴۳ </center> | ||
فرعون و لشكريانش در زمين بدون حق سركشى كردند و پنداشتند كه به سوى ما | فرعون و لشكريانش در زمين بدون حق سركشى كردند و پنداشتند كه به سوى ما بر نمى گردند. (۳۹) | ||
پس ما او و لشكريانش را گرفتيم و در دريا ريختيم پس بنگر كه عاقبت ستمگران چگونه بود (۴۰) | پس ما او و لشكريانش را گرفتيم و در دريا ريختيم. پس بنگر كه عاقبت ستمگران چگونه بود. (۴۰) | ||
ما آنان را پيشوايانى كرديم كه مردم را به سوى آتش دعوت مى كردند و روز | ما آنان را پيشوايانى كرديم كه مردم را به سوى آتش دعوت مى كردند و روز قيامت، از آن مردم ياورى نخواهند يافت. (۴۱) | ||
بعد از رفتنشان هم در دنيا لعنت و در قيامت زشت رويى نصيبشان كرديم (۴۲) | بعد از رفتنشان هم در دنيا لعنت و در قيامت زشت رويى نصيبشان كرديم. (۴۲) | ||
<span id='link26'><span> | <span id='link26'><span> | ||
ویرایش