گمنام

تفسیر:المیزان جلد۸ بخش۳۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:
<center> «'''بیان آیات'''» </center>
<center> «'''بیان آیات'''» </center>


در اين آيات چند قسمت ديگر از داستانهاى بنى اسرائيل و نافرمانى هاى ايشان نقل شده كه بخاطر نقض عهدى كه كردند خداوند به عقوبت گرفتارشان كرده است ، و از ستمگران كسانى برايشان مسلط كرده كه شكنجه شان داده اند، اين حال اسلاف ايشان بوده از اين اسلاف و نياكان بنى اسرائيل نسلهايى به وجود آمدند كه آيات خدا را به بهاى اندكى فروخته و در امر دين بى اعتنايى كردند، مگر عده كمى كه از حق نگذشتند.
در اين آيات، چند قسمت ديگر از داستان هاى بنى اسرائيل و نافرمانى هاى ايشان نقل شده، كه به خاطر نقض عهدى كه كردند، خداوند به عقوبت گرفتارشان كرده است، و از ستمگران كسانى بر ايشان مسلط كرده كه شكنجه شان داده اند. اين حال اسلاف ايشان بوده، از اين اسلاف و نياكان بنى اسرائيل نسل هايى به وجود آمدند، كه آيات خدا را به بهاى اندكى فروخته، و در امر دين بى اعتنايى كردند، مگر عده كمى كه از حق نگذشتند.


«'''وَ إِذْ قِيلَ لَهُمُ اسكُنُوا هَذِهِ الْقَرْيَةَ ...'''»:
«'''وَ إِذْ قِيلَ لَهُمُ اسكُنُوا هَذِهِ الْقَرْيَةَ ...'''»:


مقصود از (( قريه (( همان سرزمينى است كه در بيت المقدس واقع بوده و بنى اسرائيل ماءمور شدند تا آن شهر را فتح نموده و با اهل آنجا كه از عمالقه بوده اند جنگيده و ايشان را هزيمت دهند و شهر را تصرف كنند، بنى اسرائيل از اين ماءموريت سر باز زده و در نتيجه به سرگردانى در بيابان (( تيه (( مبتلا شدند، تفصيل اين داستان در سوره (( مائده (( آيه (( ۲۰ - ۲۶(( گذشت .
مقصود از «قريه»، همان سرزمينى است كه در بيت المقدس واقع بوده و بنى اسرائيل مأمور شدند تا آن شهر را فتح نموده و با اهل آن جا، كه از عمالقه بوده اند، جنگيده و ايشان را هزيمت دهند و شهر را تصرف كنند. بنى اسرائيل از اين مأموريت سر باز زده و در نتيجه، به سرگردانى در بيابان «تيه» مبتلا شدند. تفصيل اين داستان در سوره «مائده»، آيه «۲۰ - ۲۶» گذشت.


«'''و قولوا حطة و ادخلوا الباب سجدا...'''» - گفتار در پيرامون نظير اين آيه در سوره (( بقره (( آيه (( ۵۸ - ۵۹(( گذشت ، و جمله (( سنزيد المحسنين (( در موضع جواب از سؤ ال مقدر است ، كانه بعد از آنكه فرمود: (( يغفر لكم خطيئاتكم (( كسى مى پرسد: ديگر چه ؟ مى فرمايد: ما نيكوكاران را زياده مى دهيم .
«'''و قولوا حطة و ادخلوا الباب سجدا...'''» - گفتار در پيرامون نظير اين آيه، در سوره «بقره»، آيه «۵۸ - ۵۹» گذشت. و جمله «سنزيد المحسنين» در موضع جواب از سؤال مقدر است. كأنه بعد از آن كه فرمود: «يغفر لكم خطيئاتكم»، كسى مى پرسد: ديگر چه؟ مى فرمايد: ما نيكوكاران را زياده مى دهيم.


«'''وَ سئَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتى كانَت حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فى السبْتِ ...'''»:
«'''وَ سئَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتى كانَت حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فى السبْتِ ...'''»:


يعنى از بنى اسرائيل حال اهل آن قريه اى را كه در ساحل دريا قرار داشت بپرس . مقصود از (( حاضر دريا بودن (( در نزديكى دريا و مشرف به آن قرار داشتن است . (( يعدون (( از (( تعدى (( و در اينجا مقصود تجاوز از آن حدود و مقرراتى است كه خداوند براى روز شنبه يهود جعل فرموده بود، و آن اين بود كه بخاطر بزرگداشت اين روز شكار ماهى را ترك كنند.  
يعنى: از بنى اسرائيل، حال اهل آن قريه اى را كه در ساحل دريا قرار داشت، بپرس. مقصود از «حاضر دريا بودن»، در نزديكى دريا و مشرف به آن قرار داشتن است. «يعدون» از «تعدى»، و در اين جا مقصود تجاوز از آن حدود و مقرراتى است كه خداوند براى روز شنبه يهود جعل فرموده بود، و آن، اين بود كه: به خاطر بزرگداشت اين روز، شكار ماهى را ترك كنند.  


(( اذ تاتيهم حيتانهم (( مقصود از (( ماهى هاى ايشان (( ماهى هاى سمت ايشان است.  
«'''إذ تأتيهم حيتانهم'''» - مقصود از «ماهى هاى ايشان»، ماهى هاى سمت ايشان است.  


(( يوم سبتهم شرعا(( كلمه (( شرع (( جمع (( شارع (( است كه به معناى ظاهر و آشكار است ، يعنى روزهاى شنبه ماهى هاى سمت ايشان خود را آشكار مى كردند و روى آب پيدا مى شدند.  
«'''يوم سبتهم شرعا'''» - كلمه «شرع» جمع «شارع» است، كه به معناى ظاهر و آشكار است. يعنى روزهاى شنبه، ماهى هاى سمت ايشان خود را آشكار مى كردند و روى آب پيدا مى شدند.  


(( و يوم لا يسبتون لا تاتيهم (( يعنى تجاوزشان از حدود خدايى روز شنبه بود كه ماهى ها روى آب آشكار مى شدند و ايشان ممنوع از صيد بودند، و اما بعد از روز شنبه كه مجاز در صيد بودند ماهى ها نزديك نمى آمدند،
«'''و يوم لا يسبتون لا تأتيهم'''» - يعنى تجاوزشان از حدود خدايى روز شنبه بود، كه ماهى ها روى آب آشكار مى شدند و ايشان ممنوع از صيد بودند، و اما بعد از روز شنبه، كه مجاز در صيد بودند، ماهى ها نزديك نمى آمدند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۳۸۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۳۸۴ </center>
و اين خود يك امتحانى بوده از خداى تعالى ، و خداوند به اين جهت ايشان را به چنين امتحانى مبتلا كرد كه فسق و فجور در ميان ايشان رواج يافته بود، و حرص بر اين اعمال ، ايشان را وادار به مخالف ت امر خدا و صيد ماهى و بدست آوردن هزينه فسق و فجورشان مى كرد، و تقوائى كه ايشان را از مخالفت باز بدارد نداشتند لذا فرمود: (( و كذلك نبلوهم (( يعنى اينچنين ما ايشان را مى آزماييم (( بما كانوا يفسقون (( بخاطر فسقى كه مرتكب مى شدند.
و اين، خود يك امتحانى بوده از خداى تعالى، و خداوند به اين جهت، ايشان را به چنين امتحانى مبتلا كرد كه فسق و فجور در ميان ايشان رواج يافته بود، و حرص بر اين اعمال، ايشان را وادار به مخالفت امر خدا و صيد ماهى و به دست آوردن هزينه فسق و فجورشان مى كرد، و تقوایى كه ايشان را از مخالفت باز بدارد، نداشتند. لذا فرمود: «و كذلك نبلوهم». يعنى: اين چنين ما ايشان را مى آزماييم. «بما كانوا يفسقون»: به خاطر فسقى كه مرتكب مى شدند.
<span id='link243'><span>
<span id='link243'><span>


۱۷٬۰۰۸

ویرایش