گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۱۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۵۸: خط ۱۵۸:
<span id='link99'><span>
<span id='link99'><span>


==مراد از عهد خدا با بنى آدم در آيه: الم اعهد اليكم يا بنى آدم ان لا تعبدوا الشيطان ... ==
و اما آن عهدى كه خداى تعالى، با بنى آدم كرد، كه شيطان را عبادت و پرستش و اطاعت نكنند، همان عهدى است كه به زبان انبياء و رسولان خود، به بشر ابلاغ فرمود، و تهديدشان كرد از اين كه او را پيروى كنند. مانند اين پيام كه فرمود: «يَا بَنِى آدَمَ لا يَفتِنَنَّكُمُ الشّيطَانُ كَمَا أخرَجَ أبَوَيكُم مِنَ الجَنّة». و نيز فرمود: «وَ لا يَصُدَنَّكُمُ الشّيطَانُ إنّهُ لَكُم عَدُوٌّ مُبِين».
و اما آن عهدى كه خداى تعالى با بنى آدم كرد كه شيطان را عبادت و پرستش و اطاعت نكنند، همان عهدى است كه به زبان انبيا و رسولان خود به بشر ابلاغ فرمود و تهديدشان كرد از اينكه او را پيروى كنند، مانند اين پيام كه فرمود: ((يا بنى آدم لا يفتننّكم الشيطان كما اخرج ابويكم من الجنة (( و نيز فرمود ((و لا يصدنكم الشيطان انه لكم عدو مبين((.


ولى بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از عهد مزبور عهدى است كه خداى ت عالى در ((عالم ذر(( از انسانها گرفت و فرمود: ((الست بربكم قالوا بلى (( و ليكن اگر به خاطر داشته باشيد، ما در تفسير آيه ذر گفتيم : عهد ((عالم ذر(( به وجهى عين آن عهدى است كه در دنيا متوجه بشر كرده.
ولى بعضى از مفسران گفته اند: مراد از «عهد مزبور»، عهدى است كه خداى تعالى، در «عالَم ذر»، از انسان ها گرفت و فرمود: «ألَستُ بِرَبّكُم قَالُوا بَلَى»، وليكن اگر به خاطر داشته باشيد، ما در تفسير آيه «ذر»، گفتيم: عهد «عالَم ذر»، به وجهى، عين آن عهدى است كه در دنيا متوجه بشر كرده.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۵۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۵۳ </center>
«'''وَ أَنِ اعْبُدُونى هَذَا صِرَاطٌ مُّستَقِيمٌ'''»:
«'''وَ أَنِ اعْبُدُونى هَذَا صِرَاطٌ مُّستَقِيمٌ'''»:


اين جمله عطف است به جمله قبلش و ما در سابق در تفسير سوره حمد در ذيل آيه ((اهدنا الصراط المستقيم (( تفسير صراط مستقيم را بيان كرديم.
اين جمله، عطف است به جمله قبلش، و ما در سابق، در تفسير سوره «حمد»، در ذيل آيه «إهدِنَا الصّرَاطَ المُستَقِيم»، تفسير صراط مستقيم را بيان كرديم.


«'''وَ لَقَدْ أَضلَّ مِنكمْ جِبِلاًّ كَثِيراً أَفَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ'''»:
«'''وَ لَقَدْ أَضلَّ مِنكُمْ جِبِلاًّ كَثِيراً أَفَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ'''»:


كلمه ((جبل (( - به كسره جيم و باء و تشديد لام - به معناى جماعت است . و بعضى گفته اند: ((به معناى جماعت بسيار است ((. و بناى آيه شريفه بر توبيخ و عتاب به كفار است كه آيا كسى را اطاعت مى كنيد كه قبل از شما جماعت هاى بسيارى را گمراه كرد، آيا نمى خواهيد تعقل كنيد؟
كلمه «جِبِلّ» - به كسره جيم و باء و تشديد لام - به معناى جماعت است. و بعضى گفته اند: «به معناى جماعت بسيار است». و بناى آيه شريفه بر توبيخ و عتاب به كفار است، كه آيا كسى را اطاعت مى كنيد كه قبل از شما، جماعت هاى بسيارى را گمراه كرد، آيا نمى خواهيد تعقل كنيد؟


«'''هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتى كُنتُمْ تُوعَدُونَ'''»:
«'''هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتى كُنتُمْ تُوعَدُونَ'''»:


كلمه ((كنتم (( استمرار را مى رساند و مى فهماند تهديدتان به جهنم يك بار و دو بار نبود، بلكه به زبان انبيا و رسولان (عليهم السلام ) دائما تهديد مى شديد، و اولين بارى كه تهديد شديد، همان روزى بود كه به ابليس فرمود: ((ان عبادى ليس لك عليهم سلطان الا من اتبعك من الغاوين و ان جهنم لموعدهم اجمعين((.
كلمه «كُنتُم»، استمرار را مى رساند و مى فهماند تهديدتان به جهنم، يك بار و دو بار نبود، بلكه به زبان انبياء و رسولان «عليهم السلام»، دائما تهديد مى شديد، و اولين بارى كه تهديد شديد، همان روزى بود كه به ابليس فرمود: «إنّ عِبَادِى لَيسَ لَكَ عَلَيهِم سُلطَانً إلّا مَنِ اتّبَعَكَ مِنَ الغَاوِينَ وَ إنّ جَهَنّمَ لَمَوعِدُهُم أجمَعِين».
و در لفظ آيه اشاره هست به اينكه : در روز قيامت جهنم را حاضر مى كنند.
و در لفظ آيه، اشاره هست به اين كه: در روز قيامت، جهنّم را حاضر مى كنند.


«'''اصلَوْهَا الْيَوْمَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ'''»:
«'''اصلَوْهَا الْيَوْمَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ'''»:


كلمه ((صلا(( به معناى ملازمت و پيروى كردن است . و بعضى گفته اند: به معناى ت حمل و چشيدن حرارت است . و از جمله ((بما كنتم تكفرون (( برمى آيد كه خطاب آيه به كفار است . پس معلوم مى شود، مراد از مجرمين در چند آيه قبل هم همان كفارند.
كلمه «صلا»، به معناى ملازمت و پيروى كردن است. و بعضى گفته اند: به معناى تحمل و چشيدن حرارت است. و از جمله «بِمَا كُنتُم تَكفُرُون»، بر مى آيد كه خطاب آيه، به كفار است. پس معلوم مى شود، مراد از مجرمان در چند آيه قبل هم، همان كفارند.


«'''الْيَوْمَ نخْتِمُ عَلى أَفْوَاهِهِمْ وَ تُكلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَ تَشهَدُ أَرْجُلُهُم بِمَا كانُوا يَكْسِبُونَ'''»:
«'''الْيَوْمَ نخْتِمُ عَلى أَفْوَاهِهِمْ وَ تُكلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَ تَشهَدُ أَرْجُلُهُم بِمَا كانُوا يَكْسِبُونَ'''»:


يعنى هر يك از دست و پاهايشان شهادت مى دهد به آن كارهايى كه به وسيله آن عضو انجام داده اند؛
يعنى: هر يك از دست و پاهايشان، شهادت مى دهد به آن كارهايى كه به وسيلۀ آن عضو انجام داده اند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۴ </center>
مثلا دستها به آن گناهانى شهادت مى دهد كه صاحب دست به وسيله آن مرتكب شده ، (سيلى هايى كه به ناحق به مردم زده ، اموالى كه به ناحق تصرف كرده ، شهادتهايى كه به ناحق نوشته و امثال آن )، و پاها به خصوص آن گناهانى شهادت مى دهند كه صاحب آن با خصوص آنها انجام داده (لگدهايى كه به ناحق به مردم زده ، قدم هايى كه به سوى خيانت و ظلم و سعايت و فتنه انگيزى و امثال آن برداشته).
مثلا دست ها به آن گناهانى شهادت مى دهد كه صاحب دست، به وسيله آن، مرتكب شده. (سيلى هايى كه به ناحق به مردم زده، اموالى كه به ناحق تصرف كرده، شهادت هايى كه به ناحق نوشته و امثال آن). و پاها به خصوص آن گناهانى شهادت مى دهند، كه صاحب آن، با خصوص آن ها انجام داده. (لگدهايى كه به ناحق به مردم زده، قدم هايى كه به سوى خيانت و ظلم و سعايت و فتنه انگيزى و امثال آن برداشته).


و از همين جا روشن مى گردد كه هر عضوى به عمل مخصوص به خود شهادت مى دهد و گويا مى گردد. و نام دست و پا در آيه شريفه از باب ذكر نمونه است (و گرنه چشم و گوش و زبان و دندان ، و هر عضو ديگر نيز به كارهايى كه به وسيله آنها انجام شده ، شهادت مى دهند). و لذا مى بينيم كه در جاى ديگر قرآن نام گو ش و چشم و قلب را برده ، و فرموده : ((انّ السمع و البصر و الفواد كل اولئك كان عنه مسئولا و در سوره حم سجده ، آيه ۲۰ نام پوست بدن را آورده كه ان شاءاللّه تعالى به زودى در تفسير سوره حم سجده مطالبى مربوط به اين بحث خواهد آمد.
و از همين جا روشن مى گردد كه هر عضوى، به عمل مخصوص به خود، شهادت مى دهد و گويا مى گردد. و نام دست و پا در آيه شريفه، از باب ذكر نمونه است. گرنه، چشم و گوش و زبان و دندان، و هر عضو ديگر نيز، به كارهايى كه به وسيلۀ آن ها انجام شده، شهادت مى دهند).  
 
و لذا مى بينيم كه در جاى ديگر، قرآن، نام گوش و چشم و قلب را برده، و فرموده: «إنّ السّمعَ وَ البَصَرَ وَ الفُؤادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنهُ مَسئُولاً». و در سوره «حم سجده»، آيه ،۲۰ نام پوست بدن را آورده، كه إن شاء اللّه تعالى، به زودى، در تفسير سوره «حم سجده»، مطالبى مربوط به اين بحث خواهد آمد.
<span id='link100'><span>
<span id='link100'><span>
<center> «'''بحث روایتی'''» </center>


==رواياتى راجع به قيام قيامت واحوال دوزخيان و بهشتيان و... ==
==رواياتى راجع به قيام قيامت واحوال دوزخيان و بهشتيان و... ==
۱۶٬۲۸۸

ویرایش