گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۲۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۹: خط ۲۹:


==فرمايشات امام رضا«ع» در رد موهومات نسبت داده شده به داود«ع» ==
==فرمايشات امام رضا«ع» در رد موهومات نسبت داده شده به داود«ع» ==
و در كتاب عيون است كه - در باب مجلس رضا (عليه السلام ) نزد ماءمون و مباحثه اش با ارباب ملل و مقالات - امام رضا (عليه السلام ) به ابن جهم فرمود: بگو ببينم پدران شما درباره داوود چه گفته اند؟ ابن جهم عرضه داشت : مى گويند او در محرابش مشغول نماز بود كه ابليس ‍ به صورت مرغى در برابرش ممثل شد، مرغى كه زيباتر از آن تصور نداشت . پس داوود نماز خود را شكست و برخاست تا آن مرغ را بگيرد. مرغ پريد و داوود آن را دنبال كرد، مرغ بالاى بام رفت ، داوود هم به دنبالش به بام رفت ، مرغ به داخل خانه اوريا فرزند حيان شد، داوود به دنبالش رفت ، و ناگهان زنى زيبا ديد كه مشغول آب تنى است .
و در كتاب عيون است كه - در باب مجلس رضا «عليه السلام» نزد مأمون و مباحثه اش با ارباب ملل و مقالات - امام رضا «عليه السلام»، به ابن جهم فرمود: بگو ببينم، پدران شما درباره داوود چه گفته اند؟  


داوود عاشق زن شد، و اتفاقا همسر او يعنى اوريا را قبلا به ماءموريت جنگى روانه كرده بود، پس به امير لشكر خود نوشت كه اوريا را پيشاپيش تابوت قرار بده ، و او هم چنين كرد، اما به جاى اينكه كشته شود، بر مشركين غلبه كرد. و داوود از شنيدن قصه ناراحت شد، دوباره به امير لشكرش نوشت او را همچنان جلو تابوت قرار بده ! امير چنان كرد و اوريا كشته شد، و داوود با همسر وى ازدواج كرد.
ابن جهم عرضه داشت: مى گويند: او، در محرابش مشغول نماز بود، كه ابليس به صورت مرغى در برابرش ممثّل شد. مرغى كه زيباتر از آن تصور نداشت. پس داوود نماز خود را شكست و برخاست تا آن مرغ را بگيرد. مرغ پريد و داوود آن را دنبال كرد. مرغ بالاى بام رفت. داوود هم به دنبالش به بام رفت. مرغ به داخل خانه «اوريا»، فرزند «حيان» شد. داوود به دنبالش رفت، و ناگهان زنى زيبا ديد كه مشغول آب تنى است.


راوى مى گويد: حضرت رضا (عليه السلام ) دست به پيشانى خود زد و فرمود ((انا لله و انا اليه راجعون (( آيا به يكى از انبياى خدا نسبت مى دهيد كه نماز را سبك شمرده و آن را شكست ، و به دنبال مرغ به خانه مردم درآمده ، و به زن مردم نگاه كرده و عاشق شده ، و شوهر او را متعمدا كشته است ؟
داوود عاشق زن شد، و اتفاقا همسر او، يعنى «اوريا» را قبلا به مأموريت جنگى روانه كرده بود. پس به امير لشكر خود نوشت كه «اوريا» را پيشاپيش تابوت قرار بده، و او هم، چنين كرد. اما به جاى اين كه كشته شود، بر مشركان غلبه كرد. و داوود، از شنيدن قصه ناراحت شد. دوباره به امير لشكرش نوشت: او را همچنان جلو تابوت قرار بده! امير چنان كرد و «اوريا» كشته شد، و داوود با همسر وى ازدواج كرد.
 
راوى مى گويد: حضرت رضا «عليه السلام»، دست به پيشانى خود زد و فرمود: «إنّا لِلهِ وَ إنّا إلَيهِ رَاجِعُون». آيا به يكى از انبياى خدا نسبت مى دهيد كه نماز را سبك شمرده و آن را شكست، و به دنبال مرغ، به خانۀ مردم در آمده، و به زن مردم نگاه كرده و عاشق شده، و شوهر او را متعمداً كشته است؟
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۳۰۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۳۰۴ </center>
ابن جهم پرسيد: يا بن رسول اللّه پس گناه داوود در داستان دو متخاصم چه بود؟ فرمود واى بر تو خطاى داوود از اين قرار بود كه او در دل خود گمان كرد كه خدا هيچ خلقى داناتر از او نيافريده ، خداى تعالى (براى تربيت او، و دور نگه داشتن او از عجب ) دو فرشته نزد وى فرستاد تا از ديوار محرابش بالا روند، يكى گفت ما دو خصم هستيم ، كه يكى به ديگرى ستم كرده ، تو بين ما به حق داورى كن و از راه حق منحرف مشو، و ما را به راه عدل رهنمون شو. اين آقا برادر من نود و نه ميش دارد و من يك ميش دارم ، به من مى گويد اين يك ميش خودت را در اختيار من بگذار و اين سخن را طورى مى گويد كه مرا زبون مى كند، داوود بدون اينكه از طرف مقابل بپرسد: تو چه مى گويى ؟ و يا از مدعى مطالبه شاهد كند در قضاوت عجله كرد و عليه آن طرف و به نفع صاحب يك ميش ‍ حكم كرد، و گفت : او كه از تو مى خواهد يك ميشت را هم در اختيارش ‍ بگذارى به تو ظلم كرده . خطاى داوود در همين بوده كه از رسم داورى تجاوز كرده ، نه آنكه شما مى گوييد، مگر نشنيدهاى كه خداى عزّوجلّ مى فرمايد: ((يا داود انا جعلناك خليفة فى الاءرض فاحكم بين الناس ‍ بالحق ...((
ابن جهم پرسيد: يابن رسول اللّه! پس گناه داوود در داستان دو متخاصم چه بود؟  
 
فرمود: واى بر تو، خطاى داوود از اين قرار بود كه او در دل خود گمان كرد كه خدا هيچ خلقى داناتر از او نيافريده. خداى تعالى (براى تربيت او، و دور نگه داشتن او از عجب)، دو فرشته نزد وى فرستاد، تا از ديوار محرابش بالا روند. يكى گفت: ما دو خصم هستيم، كه يكى به ديگرى ستم كرده. تو، بين ما به حق داورى كن و از راه حق منحرف مشو، و ما را به راه عدل رهنمون شو. اين آقا، برادر من، نود و نُه ميش دارد و من يك ميش دارم. به من مى گويد: اين يك ميش خودت را در اختيار من بگذار و اين سخن را طورى مى گويد كه مرا زبون مى كند. داوود، بدون اين كه از طرف مقابل بپرسد: تو، چه مى گويى؟ و يا از مدعى، مطالبۀ شاهد كند، در قضاوت عجله كرد و عليه آن طرف و به نفع صاحب يك ميش، حكم كرد، و گفت: او كه از تو مى خواهد يك ميشت را هم در اختيارش بگذارى، به تو ظلم كرده. خطاى داوود در همين بوده كه از رسم داورى تجاوز كرده، نه آن كه شما مى گوييد، مگر نشنيده اى كه خداى عزّوجلّ مى فرمايد: «يَا دَاوُدُ إنّا جَعَلنَاكَ خَلِيفَةً فِى الأرضِ فَاحكُم بَينَ النّاسِ بِالحَقّ...».
 
ابن جهم عرضه داشت: يابن رسول اللّه! پس داستان داوود با «اوريا» چه بوده؟


ابن جهم عرضه داشت : يا بن رسول اللّه پس داستان داوود با اوريا چه بوده ؟ حضرت رضا (عليه السلام ) فرمود: در عصر داوود حكم چنين بود كه اگر زنى شوهرش مى مرد و يا كشته مى شد، ديگر حق نداشت شوهرى ديگر اختيار كند، و اولين كسى كه خدا اين حكم را برايش برداشت و به او اجازه داد تا با زن شوهر مرده ازدواج كند، داوود (عليه السلام ) بود كه با همسر اوريا بعد از كشته شدن او و گذشتن عده ازدواج كرد، و اين بر مردم آن روز گران آمد.
حضرت رضا «عليه السلام» فرمود: در عصر داوود، حكم چنين بود كه اگر زنى، شوهرش مى مُرد و يا كشته مى شد، ديگر حق نداشت شوهرى ديگر اختيار كند، و اولين كسى كه خدا اين حكم را برايش برداشت و به او اجازه داد تا با زن شوهر مُرده ازدواج كند، داوود «عليه السلام» بود، كه با همسر «اوريا»، بعد از كشته شدن او و گذشتن عدّه ازدواج كرد، و اين، بر مردم آن روز گران آمد.


و در امالى صدوق به سند خود از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه به علقمه فرمود: انسان نمى تواند رضايت همه مردم را به دست آورد و نيز نميتواند زبان آنان را كنترل كند همين مردم بودند كه به داوود (عليه السلام ) نسبت دادند كه : مرغى را دنبال كرد تا جايى كه نگاهش به همسر اوريا افتاد و عاشق او شد و براى رسيدن به آن زن ، اوريا را به جنگ فرستاد، آن هم در پيشاپيش تابوت قرارش داد تا كشته شود، و او بتواند با همسر وى ازدواج كند...
و در امالى صدوق، به سند خود، از امام صادق «عليه السلام» روايت كرده كه به علقمه فرمود: انسان نمى تواند رضايت همۀ مردم را به دست آورد و نيز نمی تواند زبان آنان را كنترل كند. همين مردم بودند كه به داوود «عليه السلام» نسبت دادند كه: مرغى را دنبال كرد تا جايى كه نگاهش به همسر «اوريا» افتاد و عاشق او شد و براى رسيدن به آن زن، «اوريا» را به جنگ فرستاد. آن هم، در پيشاپيش تابوت قرارش داد تا كشته شود، و او بتواند با همسر وى ازدواج كند...
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۳۰۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۳۰۵ </center>
<span id='link196'><span>
<span id='link196'><span>
==آنچه درباره شخصيت و سرگذشت داوود «ع» در قرآن آمده است ==
==آنچه درباره شخصيت و سرگذشت داوود «ع» در قرآن آمده است ==
گفتارى در چند فصل پيرامون سرگذشت داوود (عليه السلام)
گفتارى در چند فصل پيرامون سرگذشت داوود (عليه السلام)
۱۶٬۳۴۰

ویرایش