۱۶٬۳۳۸
ویرایش
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
<span id='link237'><span> | <span id='link237'><span> | ||
«'''وَ الَّذِينَ اتخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلا لِيُقَرِّبُونَا إِلى اللَّهِ زُلْفَى ...'''»: | |||
وَ الَّذِينَ اتخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلا لِيُقَرِّبُونَا إِلى اللَّهِ زُلْفَى ... | |||
در سابق گفتيم كه مسلك وثنيت معتقد است كه خداى سبحان بزرگتر از آن است كه ادراك انسانها محيط بر او شود، نه عقلش مى تواند او را درك كند و نه وهم و حسش . پس او منزه از آن است كه ما، روى عبادت را متوجه او كنيم . | در سابق گفتيم كه مسلك وثنيت معتقد است كه خداى سبحان بزرگتر از آن است كه ادراك انسانها محيط بر او شود، نه عقلش مى تواند او را درك كند و نه وهم و حسش . پس او منزه از آن است كه ما، روى عبادت را متوجه او كنيم . | ||
خط ۸۱: | خط ۸۰: | ||
<span id='link238'><span> | <span id='link238'><span> | ||
لَّوْ أَرَادَ اللَّهُ أَن يَتَّخِذَ وَلَداً لاصطفَى مِمَّا يخْلُقُ مَا يَشاءُ سبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَحِدُ الْقَهَّارُ | «'''لَّوْ أَرَادَ اللَّهُ أَن يَتَّخِذَ وَلَداً لاصطفَى مِمَّا يخْلُقُ مَا يَشاءُ سبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَحِدُ الْقَهَّارُ'''»: | ||
اين آيه شريفه احتجاجى است عليه اين اعتقاد مشركين كه خدا فرزند براى خود گرفته و نيز عليه اين اعتقاد ديگر بعضى از ايشان است كه ملائكه دختران خدايند. | اين آيه شريفه احتجاجى است عليه اين اعتقاد مشركين كه خدا فرزند براى خود گرفته و نيز عليه اين اعتقاد ديگر بعضى از ايشان است كه ملائكه دختران خدايند. | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۳: | ||
البته در اين آيه شريفه توجيهات و بيانات ديگرى نيز هست كه فايده اى در نقل آنها نيست . | البته در اين آيه شريفه توجيهات و بيانات ديگرى نيز هست كه فايده اى در نقل آنها نيست . | ||
خَلَقَ السماوات وَ الاَرْض بِالْحَقِّ ... | «'''خَلَقَ السماوات وَ الاَرْض بِالْحَقِّ ...'''»: | ||
بعيد نيست اشاره اين آيه به مساءله خلقت و تدبير، بيانى باشد براى قهاريت خداى تعالى ، و ليكن اتصال دو آيه و ارتباطشان به يكديگر از نظر مضمون و مخصوصا اينكه آيه دومى با جمله ((ذلكم اللّه ربكم ...(( ختم مى شود، تقريبا صريح در اين است كه آيه مورد بحث مربوط به ما قبل نباشد، و بيانى مستقل و از نو براى احتجاج بر توحيد ربوبيت باشد. | بعيد نيست اشاره اين آيه به مساءله خلقت و تدبير، بيانى باشد براى قهاريت خداى تعالى ، و ليكن اتصال دو آيه و ارتباطشان به يكديگر از نظر مضمون و مخصوصا اينكه آيه دومى با جمله ((ذلكم اللّه ربكم ...(( ختم مى شود، تقريبا صريح در اين است كه آيه مورد بحث مربوط به ما قبل نباشد، و بيانى مستقل و از نو براى احتجاج بر توحيد ربوبيت باشد. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۳۶۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۳۶۱ </center> | ||
<span id='link239'><span> | <span id='link239'><span> | ||
==احتجاج بر وحدت خداوند در الوهيت و ربوبيت ، با بيان انحصار خلق و تدبير در پروردگار== | ==احتجاج بر وحدت خداوند در الوهيت و ربوبيت ، با بيان انحصار خلق و تدبير در پروردگار== | ||
پس اين آيه و آيه بعدش در اين سياق و مقامند كه توحيد در ربوبيت را اثبات كنند. در اين دو آيه بين خلقت و تدبير جمع شده ، و اين بدان جهت است كه همچنان كه - بارها گفته ايم - اثبات وحدت خالق مستلزم ابطال مرام مشركين نيست ، چون مشركين هم خالق را واحد و خلقت و ايجاد را منحصر در خداى تعالى مى دانند، و به همين جهت خداى سبحان در كلام عزيزش هر جا در صدد اثبات توحيد در ربوبيت و الوهيت ، و ابطال مسلك مشركين بر مى آيد، بين خلقت و تدبير جمع مى كند و به اين نكته اشاره مى كند كه تدبير خارج از خلقت نيست ، بلكه به يك معنا همان خلقت است ، همچنان كه خلقت به يك معنا همان تدبير است . و با اين بيان است كه احتجاج عليه شرك تمام مى شود، و به مشركين كه معتقدند تدبير عالم واگذار به ارباب شده مى فهماند كه تدبير نيز مانند خلقت منحصر در خداى تعالى است . | پس اين آيه و آيه بعدش در اين سياق و مقامند كه توحيد در ربوبيت را اثبات كنند. در اين دو آيه بين خلقت و تدبير جمع شده ، و اين بدان جهت است كه همچنان كه - بارها گفته ايم - اثبات وحدت خالق مستلزم ابطال مرام مشركين نيست ، چون مشركين هم خالق را واحد و خلقت و ايجاد را منحصر در خداى تعالى مى دانند، و به همين جهت خداى سبحان در كلام عزيزش هر جا در صدد اثبات توحيد در ربوبيت و الوهيت ، و ابطال مسلك مشركين بر مى آيد، بين خلقت و تدبير جمع مى كند و به اين نكته اشاره مى كند كه تدبير خارج از خلقت نيست ، بلكه به يك معنا همان خلقت است ، همچنان كه خلقت به يك معنا همان تدبير است . و با اين بيان است كه احتجاج عليه شرك تمام مى شود، و به مشركين كه معتقدند تدبير عالم واگذار به ارباب شده مى فهماند كه تدبير نيز مانند خلقت منحصر در خداى تعالى است . |
ویرایش