۱۶٬۲۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
اين سوره به شهادت مضامين آياتش در مدينه نازل شده ، به استثناى آيه ((يا ايها الناس انا خلقناكم من ذكر و انثى ...(( كه بعضى در باره مدنى بودن آن حرف دارند، كه به زودى خواهد آمد. | اين سوره به شهادت مضامين آياتش در مدينه نازل شده ، به استثناى آيه ((يا ايها الناس انا خلقناكم من ذكر و انثى ...(( كه بعضى در باره مدنى بودن آن حرف دارند، كه به زودى خواهد آمد. | ||
«'''يَا أَيُِهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَينَ يَدَىِ اللَّهِ وَ رَسولِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سمِيعٌ عَلِيمٌ'''»: | |||
كلمه ((بين يدى (( در باره هر چيز استعمال شود، به معناى جلوى آن چيز است ، و اين استعمالى است شايع ، چيزى كه هست يا مجازى است و يا استعاره اى . و اينكه اين كلمه را هم به خدا نسبت داده و هم به رسول خدا، خود دليل بر اين است كه منظور از آن ، جلو چيزيست مشترك بين خدا و رسول و آن مقام حكمرانى است ، كه مختص است به خداى سبحان و - با اذنش - به رسول او همچنان كه در جاى ديگر فرموده : ((ان الحكم الا لله ((، و نيز فرموده : ((و ما ارسلنا من رسول الا ليطاع باذن اللّه ((. | كلمه ((بين يدى (( در باره هر چيز استعمال شود، به معناى جلوى آن چيز است ، و اين استعمالى است شايع ، چيزى كه هست يا مجازى است و يا استعاره اى . و اينكه اين كلمه را هم به خدا نسبت داده و هم به رسول خدا، خود دليل بر اين است كه منظور از آن ، جلو چيزيست مشترك بين خدا و رسول و آن مقام حكمرانى است ، كه مختص است به خداى سبحان و - با اذنش - به رسول او همچنان كه در جاى ديگر فرموده : ((ان الحكم الا لله ((، و نيز فرموده : ((و ما ارسلنا من رسول الا ليطاع باذن اللّه ((. | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
توضيح معناى جمله : ((لا تقدموا بين يدى الله و رسوله (( و بيان اينكه مفاد آن اين است كه هيچ حكمى را بر حكم خدا و رسول مقدم مداريد | توضيح معناى جمله : ((لا تقدموا بين يدى الله و رسوله (( و بيان اينكه مفاد آن اين است كه هيچ حكمى را بر حكم خدا و رسول مقدم مداريد | ||
با اين تقريب روشن گرديد كه مراد از ((لا تقدموا(( هم اين است كه هيچ حكمى را بر حكم خدا و رسولش مقدم مداريد، حال يا مراد اين است كه قبل از گرفتن كلام و دستور خدا و رسول در باره حكم چيزى سخنى نگوييد، و يا قبل از گرفتن دستور خدا عملى را انجام ندهيد. ليكن از اينكه به دنبال كلام مى فرمايد: ((ان اللّه سميع عليم : خدا شنوا و داناست (( مثل اينكه برمى آيد مراد تقديم قول است، نه تقديم فعل و نه اعم از آن دو، كه هم شامل قول شود و هم فعل ، و گر نه اگر مراد قول و فعل هر دو بود، مى فرمود: ((ان اللّه سميع بصير: خدا شنوا و بينا است (( هم سخن شما را مى شنود، و هم عمل شما را مى بيند، همچنانكه در بسيارى از موارد كه پاى فعل در كار است كلمه ((بصير(( را آورده، مثلا مى فرمايد: ((و اللّه بما تعملون بصير((. پس حاصل معناى آيه اين شد: اى كسانى كه ايمان آورده ايد، در جايى كه خدا و رسول او حكمى دارند، شما حكم نكنيد - يعنى حكمى نكنيد مگر به حكم خدا و رسول او - و بايد كه همواره اين خصيصه در شما باشد، كه پيرو و گوش به فرمان خدا و رسول باشيد. | با اين تقريب روشن گرديد كه مراد از ((لا تقدموا(( هم اين است كه هيچ حكمى را بر حكم خدا و رسولش مقدم مداريد، حال يا مراد اين است كه قبل از گرفتن كلام و دستور خدا و رسول در باره حكم چيزى سخنى نگوييد، و يا قبل از گرفتن دستور خدا عملى را انجام ندهيد. ليكن از اينكه به دنبال كلام مى فرمايد: ((ان اللّه سميع عليم : خدا شنوا و داناست (( مثل اينكه برمى آيد مراد تقديم قول است، نه تقديم فعل و نه اعم از آن دو، كه هم شامل قول شود و هم فعل ، و گر نه اگر مراد قول و فعل هر دو بود، مى فرمود: ((ان اللّه سميع بصير: خدا شنوا و بينا است (( هم سخن شما را مى شنود، و هم عمل شما را مى بيند، همچنانكه در بسيارى از موارد كه پاى فعل در كار است كلمه ((بصير(( را آورده، مثلا مى فرمايد: ((و اللّه بما تعملون بصير((. | ||
پس حاصل معناى آيه اين شد: اى كسانى كه ايمان آورده ايد، در جايى كه خدا و رسول او حكمى دارند، شما حكم نكنيد - يعنى حكمى نكنيد مگر به حكم خدا و رسول او - و بايد كه همواره اين خصيصه در شما باشد، كه پيرو و گوش به فرمان خدا و رسول باشيد. | |||
و ليكن از آنجايى كه هر فعل و ترك فعلى كه آدمى دارد، بدون حكم نمى تواند باشد. و همچنين هر تصميم و اراده اى كه نسبت به فعل و يا ترك فعلى دارد آن اراده نيز خالى از حكم نيست ، در نتيجه مى توان گفت كه مؤ من نه تنها در فعل و ترك فعلش بايد گوش به فرمان خدا باشد، بلكه در اراده و تصميمش هم بايد پيرو حكم خدا باشد. و نهى در آيه شريفه ما را نهى مى كند از اينكه هم به سخنى اقدام كنيم كه از خدا و رسول نشنيده ايم و هم به فعلى و يا ترك فعلى اقدام كنيم كه حكمش را از خدا و رسول نشنيده ايم ، و هم نسبت به عملى اراده كنيم كه حكم آن اراده را از خدا و رسولش نشنيده ايم . | و ليكن از آنجايى كه هر فعل و ترك فعلى كه آدمى دارد، بدون حكم نمى تواند باشد. و همچنين هر تصميم و اراده اى كه نسبت به فعل و يا ترك فعلى دارد آن اراده نيز خالى از حكم نيست ، در نتيجه مى توان گفت كه مؤ من نه تنها در فعل و ترك فعلش بايد گوش به فرمان خدا باشد، بلكه در اراده و تصميمش هم بايد پيرو حكم خدا باشد. و نهى در آيه شريفه ما را نهى مى كند از اينكه هم به سخنى اقدام كنيم كه از خدا و رسول نشنيده ايم و هم به فعلى و يا ترك فعلى اقدام كنيم كه حكمش را از خدا و رسول نشنيده ايم ، و هم نسبت به عملى اراده كنيم كه حكم آن اراده را از خدا و رسولش نشنيده ايم . |
ویرایش