گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۵۶: خط ۱۵۶:
اصلَوْهَا فَاصبرُوا أَوْ لا تَصبرُوا سوَاءٌ عَلَيْكُمْ إِنَّمَا تجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ(۱۶)
اصلَوْهَا فَاصبرُوا أَوْ لا تَصبرُوا سوَاءٌ عَلَيْكُمْ إِنَّمَا تجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ(۱۶)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فى جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ(۱۷)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فى جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ(۱۷)
فَاكِهِينَ بِمَا ءَاتَاهُمْ رَبُّهُمْ وَ وَقَاهُمْ رَبهُمْ عَذَاب الجَْحِيمِ(۱۸)
فَاكِهِينَ بِمَا ءَاتَاهُمْ رَبُّهُمْ وَ وَقَاهُمْ رَبّهُمْ عَذَاب الجَْحِيمِ(۱۸)
كلُوا وَ اشرَبُوا هَنِيئَا بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ(۱۹)
كلُوا وَ اشرَبُوا هَنِيئَا بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ(۱۹)
مُتَّكِئِينَ عَلى سرُرٍ مَّصفُوفَةٍ وَ زَوَّجْنَاهُم بحُورٍ عِينٍ(۲۰)
مُتَّكِئِينَ عَلى سُرُرٍ مَّصفُوفَةٍ وَ زَوَّجْنَاهُم بِحُورٍ عِينٍ(۲۰)
وَ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ اتَّبَعَتهُمْ ذُرِّيَّتهُم بِإِيمَانٍ أَلحَْقْنَا بهِمْ ذُرِّيَّتهُمْ وَ مَا أَلَتْنَاهُم مِّنْ عَمَلِهِم مِّن شىْءٍ كلُّ امْرِى بمَا كَسب رَهِينٌ(۲۱)
وَ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ اتَّبَعَتهُمْ ذُرِّيَّتهُم بِإِيمَانٍ أَلحَْقْنَا بهِمْ ذُرِّيَّتهُمْ وَ مَا أَلَتْنَاهُم مِّنْ عَمَلِهِم مِّن شىْءٍ كلُّ امْرِى بمَا كَسب رَهِينٌ(۲۱)
وَ أَمْدَدْنَاهُم بِفَاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ مِّمَّا يَشتهُونَ(۲۲)
وَ أَمْدَدْنَاهُم بِفَاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ مِّمَّا يَشتهُونَ(۲۲)
يَتَنَزَعُونَ فِيهَا كَأْساً لا لَغْوٌ فِيهَا وَ لا تَأْثِيمٌ(۲۳)
يَتَنَازَعُونَ فِيهَا كَأْساً لا لَغْوٌ فِيهَا وَ لا تَأْثِيمٌ(۲۳)
وَ يَطوف عَلَيهِمْ غِلْمَانٌ لَّهُمْ كَأَنهُمْ لُؤْلُؤٌ مَّكْنُونٌ(۲۴)
وَ يَطُوفُ عَلَيهِمْ غِلْمَانٌ لَّهُمْ كَأَنهُمْ لُؤْلُؤٌ مَّكْنُونٌ(۲۴)
وَ أَقْبَلَ بَعْضهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ(۲۵)
وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ(۲۵)
قَالُوا إِنَّا كنَّا قَبْلُ فى أَهْلِنَا مُشفِقِينَ(۲۶)
قَالُوا إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فى أَهْلِنَا مُشفِقِينَ(۲۶)
فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا وَ وَقَانَا عَذَاب السمُومِ(۲۷)
فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا وَ وَقَانَا عَذَابَ السَّمُومِ(۲۷)
إِنَّا كنَّا مِن قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبرُّ الرَّحِيمُ(۲۸)
إِنَّا كُنَّا مِن قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبرُّ الرَّحِيمُ(۲۸)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۱ </center>
ترجمه آيات  
<center> «'''ترجمه آيات'''» </center>


پس در آن روز واى به حال تكذيب كنندگان (۱۱).
پس در آن روز، واى به حال تكذيب كنندگان (۱۱).


كه هر آيتى روشن را بازيچه و مورد بگو قرار مى دهند (۱۲)
كه هر آيتى روشن را بازيچه و مورد بگو قرار مى دهند (۱۲).


روزى كه آنان به شدتى وصف ناپذير، به سوى جهنم رانده مى شوند (۱۳).
روزى كه آنان به شدتى وصف ناپذير، به سوى جهنم رانده مى شوند (۱۳).


و به ايشان گفته مى شود اين همان آتشى است كه در دنيا همواره آن را تكذيب مى كرديد (۱۴).
و به ايشان گفته مى شود: اين همان آتشى است كه در دنيا همواره آن را تكذيب مى كرديد (۱۴).


حال آيا باز هم اين آتش سحر است ؟ (همچنان كه در دنيا سحرش مى خوامدند) يا امرى است ديدنى ولى شما بينايى نداريد؟ (۱۵).
حال، آيا باز هم اين آتش سحر است؟ (همچنان كه در دنيا سحرش مى خواندند)، يا امرى است ديدنى، ولى شما بينايى نداريد؟ (۱۵).


بچشيد سوزش آن را چه صبر بكنيد و چه نكنيد برايتان يكسان است ، چون جزايى كه به شما داده مى شود همان اعمالى است كه مى كرديد (۱۶).
بچشيد سوزش آن را، چه صبر بكنيد و چه نكنيد، برايتان يكسان است، چون جزايى كه به شما داده مى شود، همان اعمالى است كه مى كرديد (۱۶).


به درستى كه مردم با تقوا در بهشت ها و در نعيمند (۱۷).
به درستى كه مردم با تقوا در بهشت ها و در نعيم اند (۱۷).


در حالى كه با يكديگر درباره آنچه پروردگارشان به آنان داده گفتگو مى كنند و لذت مى برند، و پروردگارشان از عذاب دوزخ محفوظشان داشت (۱۸).
در حالى كه با يكديگر درباره آنچه پروردگارشان به آنان داده، گفتگو مى كنند و لذت مى برند، و پروردگارشان از عذاب دوزخ محفوظشان داشت (۱۸).


و به ايشان گفته مى شود بخوريد و بنوشيد، گوارايتان باد به خاطر آن اعمال خيرى كه مى كرديد (۱۹).
و به ايشان گفته مى شود: بخوريد و بنوشيد، گوارايتان باد، به خاطر آن اعمال خيرى كه مى كرديد (۱۹).


بهشتيان در حالى مى خورند و مى نوشند كه بر كرسى هاى بهم پيوسته تكيه داده اند، و ما ايشان را با حورالعين تزويج كرده ايم (۲۰).
بهشتيان در حالى مى خورند و مى نوشند كه بر كرسى هاى به هم پيوسته تكيه داده اند، و ما ايشان را با حورالعين تزويج كرده ايم (۲۰).


و كسانى كه ايمان آوردند و ذريه شاءن هم با ايمان خود - هر چند ضعيف از ايمان پدران شاءن باشد - ملحق به ايشان شدند، ما نيز ذريه شاءن را ايشان ملحق نموده ، چيزى از پاداش آنان كم نمى كنيم، براى اين كه هر كس در گرو عملى است كه كرده (۲۱).


در بهشت آنچه از ميوه و گوشت كه هوس كنند پى در پى در اختيارشان قرار مى دهيم (۲۲).
و كسانى كه ايمان آوردند و ذرّيه شان هم با ايمان خود - هرچند ضعيف از ايمان پدران شان باشد - ملحق به ايشان شدند، ما نيز ذرّيه شان را به ايشان ملحق نموده، چيزى از پاداش آنان كم نمى كنيم، براى اين كه هر كس، در گروِ عملى است كه كرده (۲۱).


قدح شراب در بينشان دست به دست مى گردد، شرابى كه نه مانند شراب دنيا لغوى در آن است و نه گناه (۲۳).
در بهشت آنچه از ميوه و گوشت كه هوس كنند، پى در پى، در اختيارشان قرار مى دهيم (۲۲).


و غلامان بهشتى كه در حسن و صفا چون لولو دست نخورده اند پيرامون ايشان و در خدمتگزاريشان آمد و شد دارند (۲۴).
قدح شراب در بينشان دست به دست مى گردد، شرابى كه نه مانند شراب دنيا، لغوى در آن است و نه گناه (۲۳).


و بهشتيان به يكديگر روى آورده احوال هم را مى پرسند (۲۵).
و غلامان بهشتى كه در حُسن و صفا چون لؤلؤ دست نخورده اند، پيرامون ايشان و در خدمتگزاری شان، آمد و شد دارند (۲۴).


مى گويند: ما قبل از اين كه در دنيا بوديم نسبت به خويشاوندان خود خيرخواه بوديم ، و از خطر هلاكت زنهارشان مى داديم (۲۶).
و بهشتيان به يكديگر روى آورده، احوال هم را مى پرسند (۲۵).


به خاطر همين خيرخواهى ) خداى تعالى بر ما منت نهاد، و از عذاب درون سوز جهنم ، حفظمان فرمود (۲۷).
مى گويند: ما قبل از اين كه در دنيا بوديم، نسبت به خويشاوندان خود خيرخواه بوديم، و از خطر هلاكت زنهارشان مى داديم (۲۶).


آرى روش ما قبل از اين چنين بود كه همواره او را مى خوانديم ، چون مى دانستيم كه او نيكوكار مهربان است (۲۸).
(و به خاطر همين خيرخواهى)، خداى تعالى بر ما منت نهاد، و از عذاب درون سوز جهنم، حفظمان فرمود(۲۷).
 
آرى، روش ما، قبل از اين چنين بود كه همواره او را مى خوانديم، چون مى دانستيم كه او نيكوكار مهربان است (۲۸).
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۲ </center>
بيان آيات
<center> «''' بیان آيات'''» </center>
 
اين آيات نشانه كسانى را كه اين عذاب بر سرشان مى آيد بيان مى كند، عذابى كه در آن و در وقوعش هيچ شكى نمى توان كرد، و حال آن اشخاص را در آن روز بيان مى كند، و غرض اصلى اين سوره همين است - همچنان كه قبلا هم خاطر نشان كرديم - اما اين كه در اين ميان نامى هم از متقين مى برد و شرح حالى از آنان بيان مى كند از باب تطفل است ، و مى خواهد انذار و تهديد كفار را تاءكيد كند.
اين آيات، نشانه كسانى را كه اين عذاب بر سرشان مى آيد، بيان مى كند. عذابى كه در آن و در وقوعش هيچ شكى نمى توان كرد و حالِ آن اشخاص را در آن روز بيان مى كند. و غرض اصلى اين سوره همين است - همچنان كه قبلا هم خاطرنشان كرديم - اما اين كه در اين ميان نامى هم از متقين مى برد و شرح حالى از آنان بيان مى كند، از باب تطفّل است، و مى خواهد انذار و تهديد كفار را تأكيد كند.
 
«'''فَوَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ'''»:


فَوَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ
اين جمله، تفريع و نتيجه گيرى از آيات قبل است كه از وقوع حتمى عذاب قيامت سخن مى گفت، مى فرمايد: وقتى مطلب از اين قرار بود، و هيچ مفرّى از وقوع عذاب نبود، پس واى به حال كسى كه اين عذاب بر سرش آيد که مسلّم آن ها دروغگويانند. يعنى واى به حال كسى كه آيات خداى را تكذيب مى كند، كه قدر متيقن از جهنّميان، همين ها هستند.


اين جمله تفريع و نتيجه گيرى از آيات قبل است كه از وقوع حتمى عذاب قيامت سخن مى گفت ، مى فرمايد: وقتى مطلب از اين قرار بود، و هيچ مفرى از وقوع عذاب نبود، پس واى به حال كسى كه اين عذاب برسرش آيد مسلم آنها دروغگويانند يعنى واى به حال كسى كه آيات خداى را تكذيب مى كند، كه قدر متيقن از جهنميان ، همين ها هستند. پس ، اين جمله به دلالت التزامى دلالت دارد بر اين كه معذب هاى روز قيامت مكذبين در دنيا هستند، و به دلالت مطابقى دلالت دارد بر اين كه حال آن روزشان وا ويلاست . (به عبارت ساده تر اين كه آيه شريفه صريحا نمى فرمايد مكذبين داخل آتش مى شوند، ليكن چيزى درباره آنان مى گويد كه لازمه اش دخول در آتش است ، و آن اين است كه واى به حال مكذبين).
پس اين جمله، به دلالت التزامى دلالت دارد بر اين كه معذّب هاى روز قيامت، «مكذّبين» در دنيا هستند، و به دلالت مطابقى دلالت دارد بر اين كه حال آن روزشان واويلا است. (به عبارت ساده تر، اين كه آيه شريفه صريحا نمى فرمايد مكذّبين داخل آتش مى شوند، ليكن چيزى درباره آنان مى گويد كه لازمه اش دخول در آتش است و آن، اين است كه واى به حال مكذّبين).


ممكن هم هست تقدير كلام را اينطور بگيريم كه وقتى مسلم شد كه عذاب واقع شدنى است ، و مسلم نخست شامل حال مكذبين مى شود، چون آنها هستند كه به خدا كفر مى ورزند و روز قيامت را تكذيب مى كنند، پس واى به حال ايشان از آن روز، در نتيجه جمله اى كه دلالت مى كند بر عذاب مكذبين جمله «'''عذاب ربك '''» است ، براى اينكه عذاب خدا كسى را مى گيرد كه خدا او را دعوت كند، و او اجابت ننمايد و دعوتش را تكذيب كند.
ممكن هم هست تقدير كلام را اين طور بگيريم كه وقتى مسلّم شد كه عذاب واقع شدنى است، و مسلّم نخست شامل حال مكذّبين مى شود، چون آن ها هستند كه به خدا كفر مى ورزند و روز قيامت را تكذيب مى كنند. پس واى به حال ايشان از آن روز. در نتيجه، جمله اى كه دلالت مى كند بر عذاب مكذّبين، جملۀ «عَذَاب رَبّك» است. براى اين كه عذاب خدا كسى را مى گيرد كه خدا او را دعوت كند، و او اجابت ننمايد و دعوتش را تكذيب كند.


الَّذِينَ هُمْ فى خَوْضٍ يَلْعَبُونَ
«'''الَّذِينَ هُمْ فى خَوْضٍ يَلْعَبُونَ'''»:


كلمه «'''خوض '''» به معناى دخول در سخن باطل است . راغب مى گويد: خوض عبارت است از ورود در آب و عبور كردن در آن ، ولى به طور استعاره در ورود در امور و كارها نيز استعمال مى شود،
كلمه «'''خوض '''» به معناى دخول در سخن باطل است . راغب مى گويد: خوض عبارت است از ورود در آب و عبور كردن در آن ، ولى به طور استعاره در ورود در امور و كارها نيز استعمال مى شود،
خط ۲۲۶: خط ۲۲۹:
و معناى جمله اين است كه : «'''آنهايى كه به طور مستمر در خوضى عجيب بازى مى كنند، و سرگرم مجادله در آيات خدا و انكار آن و استهزاى به آن هستند، ويل بر آنان باد'''».
و معناى جمله اين است كه : «'''آنهايى كه به طور مستمر در خوضى عجيب بازى مى كنند، و سرگرم مجادله در آيات خدا و انكار آن و استهزاى به آن هستند، ويل بر آنان باد'''».


يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلى نَارِ جَهَنَّمَ دَعاًّ
«'''يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلى نَارِ جَهَنَّمَ دَعاًّ'''»:


كلمه «'''دع '''» - با تشديد عين - به معناى دفع و پرت كردن به شدت است ، و ظاهرا كلمه «'''يوم '''» بيان باشد براى كلمه «'''يومئذ'''».
كلمه «'''دع '''» - با تشديد عين - به معناى دفع و پرت كردن به شدت است ، و ظاهرا كلمه «'''يوم '''» بيان باشد براى كلمه «'''يومئذ'''».


هَذِهِ النَّارُ الَّتى كُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ
«'''هَذِهِ النَّارُ الَّتى كُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ'''»:


يعنى به ايشان گفته مى شود: اين همان آتشى است كه به آن تكذيب مى كرديد، كه البته منظور از تكذيب آتش ، تكذيب خبرهايى است كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) به وحى الهى از وجود آن خبر مى داده و مى فرموده: به زودى مجرمين با آن آتش معذب مى شوند.
يعنى به ايشان گفته مى شود: اين همان آتشى است كه به آن تكذيب مى كرديد، كه البته منظور از تكذيب آتش ، تكذيب خبرهايى است كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) به وحى الهى از وجود آن خبر مى داده و مى فرموده: به زودى مجرمين با آن آتش معذب مى شوند.
خط ۲۳۶: خط ۲۳۹:
و خلاصه ، معناى آيه اين است كه : مى بينيد مصداق همان آتشى است انبياء از وجودش خبر مى دادند، و شما تكذيبشان مى كرديد، (و يا آن آتش را تكذيب مى كرديد).
و خلاصه ، معناى آيه اين است كه : مى بينيد مصداق همان آتشى است انبياء از وجودش خبر مى دادند، و شما تكذيبشان مى كرديد، (و يا آن آتش را تكذيب مى كرديد).


أَ فَسِحْرٌ هَذَا أَمْ أَنتُمْ لا تُبْصِرُونَ
«'''أَ فَسِحْرٌ هَذَا أَمْ أَنتُمْ لا تُبْصِرُونَ'''»:


اين جمله ، تفريع و نتيجه گيرى از آيه قبل است ، و استفهام در آن استفهام انكارى است ، استفهامى است به منظور تفريع و سرزنش آنان ، و معنايش اين است كه : وقتى اين آتش همان آتش است كه تكذيبش ‍ مى كرديد، پس ديگر اين خبرى كه قرآن مى دهد نمى تواند سحر باشد، همچنان كه شما پنداشته ايد و اخبار انبيا را سحر خوانديد. و نيز نمى تواند امرى موهوم و خرافى باشد، آنطور كه شما بدان تفوّه مى كرديد و به زبان مى آورديد،
اين جمله ، تفريع و نتيجه گيرى از آيه قبل است ، و استفهام در آن استفهام انكارى است ، استفهامى است به منظور تفريع و سرزنش آنان ، و معنايش اين است كه : وقتى اين آتش همان آتش است كه تكذيبش ‍ مى كرديد، پس ديگر اين خبرى كه قرآن مى دهد نمى تواند سحر باشد، همچنان كه شما پنداشته ايد و اخبار انبيا را سحر خوانديد. و نيز نمى تواند امرى موهوم و خرافى باشد، آنطور كه شما بدان تفوّه مى كرديد و به زبان مى آورديد،
۱۶٬۳۳۸

ویرایش