۱۷٬۰۰۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
عرض كردم: من همواره به حفصه سفارش كردم سر به سر رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» مگذار، و از او چيزى درخواست مكن. هرچه خواستى، به خود من بگو تا برايت فراهم كنم. و اگر هوويت از تو قشنگ تر بود، و نزد رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» محبوب تر بود، تحريك نشوى. رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، بار ديگر تبسم كرد. | عرض كردم: من همواره به حفصه سفارش كردم سر به سر رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» مگذار، و از او چيزى درخواست مكن. هرچه خواستى، به خود من بگو تا برايت فراهم كنم. و اگر هوويت از تو قشنگ تر بود، و نزد رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» محبوب تر بود، تحريك نشوى. رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، بار ديگر تبسم كرد. | ||
(من چون آن جناب را خوشحال ديدم)، عرض كردم: اجازه مى دهى خودمانى و آزاد بنشينم؟ فرمود: بله. همين كه اجازه داد، سرم را بلند كردم و نگاهى به اطراف خانه افكندم. به جز سه قطع پوست دباغى نشده، چيزى نيافتم. عرض كردم: يا رسول اللّه! دعا بفرما و از خدا وسعتى براى امتت درخواست كن. مردم فارس و روم با اين كه خدا را نمى پرستند، چه زندگى مرفه و گشاده اى دارند. تا اين را گفتم، رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» برخاست و نشست. آنگاه فرمود: اى پسر خطّاب! آيا (از دارايى روم و فارس و تهىدستى من و امتم نسبت به حقانيت دين من) به شك افتادى؟ آخر آن ها مردمى كافرند و خداى تعالى، هر سهمى كه از خوشى زندگى داشته اند، همه را در دنيا به آنان داده. و رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» (در همان ايام) سوگند ياد كرده بود كه به خانه همسران خود نرود، و خدا او را در اين باب مورد عتاب قرار داده، و برايش كفاره سوگند را واجب كرده بود. | (من چون آن جناب را خوشحال ديدم)، عرض كردم: اجازه مى دهى خودمانى و آزاد بنشينم؟ فرمود: بله. همين كه اجازه داد، سرم را بلند كردم و نگاهى به اطراف خانه افكندم. به جز سه قطع پوست دباغى نشده، چيزى نيافتم. عرض كردم: يا رسول اللّه! دعا بفرما و از خدا وسعتى براى امتت درخواست كن. مردم فارس و روم با اين كه خدا را نمى پرستند، چه زندگى مرفه و گشاده اى دارند. تا اين را گفتم، رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» برخاست و نشست. آنگاه فرمود: | ||
اى پسر خطّاب! آيا (از دارايى روم و فارس و تهىدستى من و امتم نسبت به حقانيت دين من) به شك افتادى؟ آخر آن ها مردمى كافرند و خداى تعالى، هر سهمى كه از خوشى زندگى داشته اند، همه را در دنيا به آنان داده. و رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» (در همان ايام) سوگند ياد كرده بود كه به خانه همسران خود نرود، و خدا او را در اين باب مورد عتاب قرار داده، و برايش كفاره سوگند را واجب كرده بود. | |||
مؤلف: اين داستان از عُمَر بن خطّاب، به طور مختصر و مفصل به چند طريق نقل شده - وليكن به طورى كه ملاحظه مى كنيد - اين روايت، هيچ سخنى درباره اين كه سرّى كه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» به بعضى از همسرانش سپرده بود، چه بوده، ندارد. و نيز در آن نيامده كه آنچه افشا كرد، چه بوده و آنچه از افشايش اعراض فرمود، چه بوده، با اين كه مهم به دست آوردن اين معانى است. | مؤلف: اين داستان از عُمَر بن خطّاب، به طور مختصر و مفصل به چند طريق نقل شده - وليكن به طورى كه ملاحظه مى كنيد - اين روايت، هيچ سخنى درباره اين كه سرّى كه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» به بعضى از همسرانش سپرده بود، چه بوده، ندارد. و نيز در آن نيامده كه آنچه افشا كرد، چه بوده و آنچه از افشايش اعراض فرمود، چه بوده، با اين كه مهم به دست آوردن اين معانى است. | ||
و در عين حال، از ظاهر اين روايت بر مى آيد كه مراد از «تحريم حلال» در آيه شريفه، اين است كه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، تمامى زنان خود را بر خود حرام كرده بوده، با اين كه آيه شريفه غير اين را مى فرمايد. چون آيه شريفه دلالت دارد بر اين كه: آن جناب، در صدد تحصيل رضاى | و در عين حال، از ظاهر اين روايت بر مى آيد كه مراد از «تحريم حلال» در آيه شريفه، اين است كه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، تمامى زنان خود را بر خود حرام كرده بوده، با اين كه آيه شريفه غير اين را مى فرمايد. چون آيه شريفه دلالت دارد بر اين كه: آن جناب، در صدد تحصيل رضاى | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۷۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۷۲ </center> | ||
بوده، و به خاطر دلخوشى آنان، چيزى را بر خود حرام كرده. علاوه بر اين، در اين روايات نيامده كه چرا مسأله توبه را به دو نفر از زنان آن حضرت اختصاص داد و فرمود: «إن تَتُوبَا إلَى اللّه فَقَد صَغَت قُلُوبُكُما وَ إن تَظَاهَرَا عَلَيهِ...». | همسرانش بوده، و به خاطر دلخوشى آنان، چيزى را بر خود حرام كرده. علاوه بر اين، در اين روايات نيامده كه چرا مسأله توبه را به دو نفر از زنان آن حضرت اختصاص داد و فرمود: «إن تَتُوبَا إلَى اللّه فَقَد صَغَت قُلُوبُكُما وَ إن تَظَاهَرَا عَلَيهِ...». | ||
==رواياتى در توضیح معنای عبارت: «صَالِحُ المُؤمِنين»== | ==رواياتى در توضیح معنای عبارت: «صَالِحُ المُؤمِنين»== |
ویرایش