۱۶٬۲۹۰
ویرایش
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۱: | ||
==مقصود از مراعات امانات و عهد و مراد از محافظت بر نماز == | ==مقصود از مراعات امانات و عهد و مراد از محافظت بر نماز == | ||
وَ الَّذِينَ هُمْ | «'''وَ الَّذِينَ هُمْ لاَمَانَاتهِمْ وَ عَهْدِهِمْ رَاعُونَ'''»: | ||
آنچه از كلمه | آنچه از كلمه «امانات» زودتر از هر معنايى به ذهن مى رسد، انواع امانت هايى است كه مردم به يكديگر اعتماد نموده، و هر يك به ديگرى مى سپارد. از قبيل: مال و جان و عِرض، و شخص امين رعايت آن را نموده، در حفظش مى كوشد و به آن خيانت نمى كند. و به قول بعضى از مفسران، به صيغه جمع آمدنش به اعتبار انواع آن است، به خلاف عهد كه چون انواع مختلفى ندارد، مفرد آمده. | ||
ولى بعضى گفته اند: منظور تنها مال و جان و | ولى بعضى گفته اند: منظور تنها مال و جان و عِرض نيست، بلكه مطلق وظايف اعتقادى و عملى است، | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۴ </center> | ||
كه خدا به عهده آنان گذاشته | كه خدا به عهده آنان گذاشته. در نتيجه، آيه شريفه شامل همه حقوق، چه حقّ اللّه و چه حقّ الناس مى شود، و اگر يكى از آن حقوق را تضييع كنند، به خداى تعالى خيانت كرده اند. | ||
بعضى ديگر گفته اند: هر نعمتى كه خداى تعالى در اختيار بنده اش قرار | بعضى ديگر گفته اند: هر نعمتى كه خداى تعالى در اختيار بنده اش قرار داده، امانت خدا به دست اوست. چه اعضاى بدنش، و چه چيزهاى ديگر. در نتيجه، اگر كسى اين نعمت ها را در غير آن مواردى كه خدا براى آن ها خلق كرده، و اجازه مصرف در آن را داده استعمال كند، به خدا - كه صاحب نعمت و امانت است - خيانت كرده است. | ||
و ظاهرا مراد از كلمه | و ظاهرا مراد از كلمه «عَهد» در آيه مورد بحث، قراردادهاى زبانى و عملى است كه انسان با غير مى بندد، كه فلان عمل را انجام و يا فلان امر را رعايت و حفظ كند، و بدون مجوز، آن قرارداد را نقض ننمايد. | ||
بعضى از مفسران گفته اند: مراد از «عهد» تنها اين نيست، بلكه تمامى قرارهايى است كه انسان ملتزم به آن باشد. حتى ايمان بنده خدا به خدا هم، عهدى است كه او با پروردگارش بسته، و قرار گذاشته آنچه خدا تكليفش مى كند، اطاعت نمايد. پس اگر بنده اى به يكى از اوامر و يا نواهى خدا عمل نكند، و خدا را در آن نافرمانى كند، عهد خدا را شكسته است. | |||
«'''وَ الَّذِينَ هُم بِشهَادَاتهِمْ قَائمُونَ'''»: | |||
معناى شهادت معلوم و معروف است، و قائم بودن به شهادت، به معناى اين است كه از تحمل و اداى آنچه تحمل كرده، استنكاف نورزد. اوّلا وقتى او را شاهد مى گيرند، شهادت را تحمل كند. و ثانيا وقتى براى اداى شهادت دعوت مى شود، استنكاف نورزد، و بدون هيچ كم و زيادى آنچه ديده بگويد، و آيات قرآن در اين باره بسيار است. | |||
«'''وَ الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلاتهِمْ يُحَافِظونَ'''»: | |||
منظور از «محافظت بر صلاة»، اين است كه صفات كمال نماز را رعايت كند، و آن طور كه شرع دستور داده، نماز بخواند. بعضى از مفسران گفته اند: محافظت بر نماز، غير مداومت بر آن است. چون «دوام» مربوط به خود نماز و نفسِ عمل است، و اما «محافظت»، مربوط به كيفيت آن است. پس آيه: «الّذِين هُم عَلى صَلاتِهِم يُحافِظُون» بعد از آيه: «الّذِينَ هُم عَلى صَلاتِهِم دَائِمُون»، تكرار يك مطلب نيست. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۵ </center> | ||
أُولَئك فى جَنَّاتٍ مُّكْرَمُونَ | «'''أُولَئك فى جَنَّاتٍ مُّكْرَمُونَ'''»: | ||
كلمه | كلمه «أُولئكَ» اشاره است به «المُصَلّين». و اگر كلمۀ «جَنّات» را نكره و بدون الف و لام آورده، براى بزرگداشت آن جنّات است. و جملۀ «فِى جَنّات» خبر، و جملۀ «مُكرَمُون»، خبر بعد از خبر است؛ و يا جمله «فِى جَنّات» ظرف است براى «مُكرَمُون». بنابر احتمال اول، معنا چنين مى شود: «ايشان در بهشت هايند و محترم اند». و بنابر احتمال دوم، چنين مى شود: «ايشان در بهشت ها، محترم اند». | ||
<span id='link16'><span> | <span id='link16'><span> |
ویرایش