۱۶٬۲۹۰
ویرایش
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
«'''وَ الَّذِينَ يُصدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ'''»: | «'''وَ الَّذِينَ يُصدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ'''»: | ||
آنچه از سياق شمردن اعمال صالحه بر مى | آنچه از سياق شمردن اعمال صالحه بر مى آيد، اين است كه مراد از «تصديق يومُ الدين»، اين است كه مصلّين، علاوه بر تصديق قلبى روز جزا، عملا هم آن را تصديق مى كنند. به اين معنا كه سيره زندگيشان، سيره كسى است كه معتقد است هر عملى كه انجام دهد، به زودى در مورد آن بازخواست، و بر طبق آن جزا داده مى شود. حال چه اين كه عملى خير باشد و چه شر. اگر خير باشد، جزاى خيرش مى دهند، و اگر شر باشد، جزاى شرش مى دهند. | ||
و تعبير به | و تعبير به جملۀ «يُصَدّقُونَ» دلالت دارد بر اين كه تصديقشان استمرار هم دارد. پس دائما مراقبند در هر عملى كه مى خواهند انجام دهند، خدا را فراموش نكنند. اگر او آن عمل را خواسته انجامش دهند، و اگر نخواسته، تركش كنند. | ||
==توصيف مؤمنانی كه از عذاب پروردگارشان بيمناك اند== | |||
«'''وَ الَّذِينَ هُم مِّنْ عَذَابِ رَبهِم مُّشفِقُونَ'''»: | «'''وَ الَّذِينَ هُم مِّنْ عَذَابِ رَبهِم مُّشفِقُونَ'''»: | ||
و كسانى كه از عذاب پروردگارشان ترسانند، كه آنچه درباره تصديق به | و كسانى كه از عذاب پروردگارشان ترسانند، كه آنچه درباره تصديق به يومُ الدين گفتيم، در اين جا نيز مى آيد. پس هم ترس درونى دارند و هم عملشان، عملى است كه از اين ترس خبر مى دهد. | ||
و | و لازمۀ اشفاقشان از عذاب پروردگار، علاوه بر مداومتشان به اعمال صالحه و مجاهدتشان در راه خدا، اين است كه به اعمال صالحه خود اعتماد ندارند، و از عذاب خدا ايمن نيستند. چون ايمنى از عذاب، با خوف و اشفاق نمى سازد. | ||
و سبب و علت اشفاق از | و سبب و علت اشفاق از عذاب، اين است كه عذاب در مقابل مخالفت است. پس به جز اطاعت درونى، چيزى نيست كه آدمى را از عذاب نجات دهد. از سوى ديگر اطمينانى هم به نفس و درون آدمى نيست. چون ما زورمان به هواى نفسمان نمى رسد، | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۳ </center> | ||
مگر به آن مقدار توانايى كه خداى سبحان به ما داده | مگر به آن مقدار توانايى كه خداى سبحان به ما داده. خدايى كه مالك هر چيز است، و مملوك چيزى نيست، همچنان كه خودش فرمود: «قُل فَمَن يَملِكُ مِنَ اللّه شَيئاً». | ||
علاوه بر | علاوه بر اين، خداى سبحان، هرچند اهل اطاعت را وعده نجات داده، و هرچند خودش فرموده: «خدا، خُلف وعده نمى كند»، ليكن اين هم هست كه وعده، اطلاق قدرت او را مقيد نمى كند. پس او در عين اين كه خُلف وعده نمى كند، به هرچه بخواهد قادر است، و مشيتش نافذ. در نتيجه، در هيچ حالى نمى توان از او ايمن بود. به اين معنا كه چنين نيست كه نسبت به خُلف وعده اش قادر نباشد، و به همين جهت است كه مى بينيم با اين كه ملائكه خود را به عصمت معرفى كرده، به خوف هم توصيفشان نموده، مى فرمايد: «يَخَافُونَ رَبّهُم». و با اين كه انبياى خود را معصوم معرفى نموده، در باره آنان فرموده: «وَ يَخشَونَهُ وَ لا يَخشَونَ أحداً إلّا الله». همين طور در عين اين كه در آخر آيات مورد بحث به طور جزم در باره مؤمنان فرموده: «أُولئكَ فِى جَنّاتٍ مُكرَمُون»، در عين حال، در آيه مورد بحث مى فرمايد: از عذاب خدا، اشفاق و ترس دارند. | ||
«'''إِنَّ | «'''إِنَّ عَذَابَ رَبّهِمْ غَيرُ مَأْمُونٍ'''»: | ||
اين | اين جمله، علت ترس مؤمنان از عذاب پروردگارشان را بيان نموده، روشن مى سازد كه مؤمنان در ترسيدن از عذاب مصاب اند، و وجه آن را بيان كرديم. | ||
«'''وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظونَ ... هُمُ الْعَادُونَ'''»: | «'''وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظونَ ... هُمُ الْعَادُونَ'''»: |
ویرایش