۱۶٬۸۸۹
ویرایش
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۷: | ||
<span id='link35'><span> | <span id='link35'><span> | ||
==شكوه حضرت نوح «ع»، از نافرمانى قومش و پیروی آنان از | ==شكوه حضرت نوح «ع»، از نافرمانى قومش و پیروی آنان از توانگران عیاش جامعه== | ||
قَالَ نُوحٌ | «'''قَالَ نُوحٌ رَبِّ إنّهُمْ عَصَوْنى وَ اتَّبَعُوا مَن لَّمْ يَزِدْهُ مَالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلا خَساراً'''»: | ||
در اين | در اين جا، نوح «عليه السلام» به شكايتى كه قبلا از قوم خود مى كرد، برگشته. قبلا به طور تفصيل گفته بود كه: من چگونه قومم را دعوت كردم و به آنان چه مطالبى گفتم. گاهى به بانگ بلند، گاهى آهسته، (تا آخر آيات)؛ و قبل از اين تفصيل، به طور اجمال هم شكايت كرده و گفته بود كه: «رَبّ إنّى دَعَوتُ قَومِى لَيلاً وَ نَهاراً فَلَم يَزِدهمُ دُعَائِى إلّا فِراراً». | ||
پس | پس اين كه دوباره به طور اجمال شكوه كرد، خواسته است بفهماند: بزرگان قومش و توانگران عياش، مردم را عليه او مى شورانند، و بر مخالفت و آزار او تحريك مى كنند. و معناى اين كه گفت: «مَن لَم يَزِدهُ مَالُهُ وَ وَلَدُهُ إلّا خَساراً»، و در آن، «مال» و «وَلَد» را مايه خسران شمرد - با اين كه قبلا آن دو را از نعمت ها شمرده بود - اين است كه آن مال و وَلَدى كه از نعمت توست و واجب است شكرش به جا آورده شود، در اين گونه، افراد جز زيادتر شدن كفر ثمره اى نبخشيد و به همين جهت، مستوجب خسران از رحمت تو شدند. | ||
وَ مَكَرُوا مَكْراً | «'''وَ مَكَرُوا مَكْراً كُبَّاراً'''»: | ||
كلمه | كلمه «كُبّار»، اسم مبالغه از كبر است. يعنى مكر كردند، مكرى بسيار بزرگ. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۵۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۵۱ </center> | ||
وَ قَالُوا لا تَذَرُنَّ ءَالِهَتَكمْ وَ لا تَذَرُنَّ وَدًّا وَ لا | «'''وَ قَالُوا لا تَذَرُنَّ ءَالِهَتَكمْ وَ لا تَذَرُنَّ وَدًّا وَ لا سُوَاعاً وَ لا يَغُوث وَ يَعُوقَ وَ نَسراً'''»: | ||
سفارش همان بزرگان قوم به مردم | سفارش همان بزرگان قوم به مردم است، كه خدايان خود را از دست ندهيد، و به خاطر نوح، دست از عبادت آن ها بر نداريد. | ||
و اسامى نامبرده در | و اسامى نامبرده در آيه، يعنى: «وَدّ» و «سُواع» و «يَغُوث» و «يَعُوق» و «نَسر»، نام پنج بت از بت هاى آنان است كه از ساير بت ها، مورد احترام بيشترى بوده، و به پرستش آن ها اهتمام بيشتر مى ورزيدند. و به همين جهت، بعد از سفارش به تمسك به همۀ آلهه، نام خصوص اين پنج بت را بردند. و بعيد نيست اين كه اول نام «وَدّ» را بردند و بعدا «سُوَاع» و «يَغُوث» را با «لا» ى تأكيد نفى ذكر كردند، بدين جهت بوده كه «وَدّ»، نزد آنان از ساير نامبرده ها مهمتر بوده - و خدا داناتر است. | ||
وَ قَدْ أَضلُّوا كَثِيراً وَ لا تَزِدِ | «'''وَ قَدْ أَضلُّوا كَثِيراً وَ لا تَزِدِ الظالِمِينَ إلّا ضلَالاً'''»: | ||
ضمير در | ضمير در «أضَلّوا» به همان رؤسا بر مى گردد، كه قوم از آنان پيروى مى كردند. و همين معنا اين احتمال را تأييد مى كند كه در جمله «وَ مَكَرُوا» و جمله «وَ قَالُوا لا تَذَرُنّ آلِهَتَكُم» نيز، ضمير به آنان بر مى گردد. ولى بعضى از مفسران گفته اند: ضمير مذكور به «اصنام» - كه مايه گمراهى مردم بودند - بر مى گردد، ليكن اين احتمال خالى از بُعد نيست. | ||
و جمله | و جمله «وَ لا تَزِدِ الظّالِمِينَ إلّا ضَلالاً»، نفرين نوح «عليه السلام» به آنان است. از خدا مى خواهد گمراهی شان را بيشتر كند. البته اين گمراهى ابتدايى نيست، بلكه مجازاتى است. پس آن جناب در اين نفرين خود، از خدا مى خواهد كفار را به جرم كفر و فسقشان مجازات كند. البته اين، غير آن نفرينى است كه در آيات بعد كرده و از خدا هلاكتشان را خواسته. | ||
==بحث روایی: (روایاتی در بارۀ برخی از آیات سوره نوح)== | |||
در نهج البلاغه آمده كه : خداى سبحان استغفار را باعث فراوانى رزق و مايه رحمت به خلق قرار داده و فرموده : «'''استغفروا ربكم انه كان غفارا يرسل السماء عليكم مدرارا و يمددكم باموال و بنين '''». | در نهج البلاغه آمده كه : خداى سبحان استغفار را باعث فراوانى رزق و مايه رحمت به خلق قرار داده و فرموده : «'''استغفروا ربكم انه كان غفارا يرسل السماء عليكم مدرارا و يمددكم باموال و بنين '''». |
ویرایش