گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:
<span id='link15'><span>
<span id='link15'><span>


==مقصود از مراعات امانات و عهد و مراد از محافظت بر صلوة ==
==مقصود از مراعات امانات و عهد و مراد از محافظت بر نماز ==
وَ الَّذِينَ هُمْ لاَمَنَتهِمْ وَ عَهْدِهِمْ رَعُونَ
وَ الَّذِينَ هُمْ لاَمَانَتهِمْ وَ عَهْدِهِمْ رَاعُونَ
آنچه از كلمه «'''امانات '''» زودتر از هر معنايى به ذهن مى رسد، انواع امانتهايى است كه مردم به يكديگر اعتماد نموده ، و هر يك به ديگرى مى سپارد، از قبيل مال و جان و عرض ، و شخص امين رعايت آن را نموده در حفظش مى كوشد و به آن خيانت نمى كند، و به قول بعضى از مفسرين به صيغه جمع آمدنش به اعتبار انواع آن است ، به خلاف عهد كه چون انواع مختلفى ندارد مفرد آمده .
 
آنچه از كلمه «'''امانات '''» زودتر از هر معنايى به ذهن مى رسد، انواع امانتهايى است كه مردم به يكديگر اعتماد نموده ، و هر يك به ديگرى مى سپارد، از قبيل مال و جان و عرض ، و شخص امين رعايت آن را نموده در حفظش مى كوشد و به آن خيانت نمى كند، و به قول بعضى از مفسرين به صيغه جمع آمدنش به اعتبار انواع آن است ، به خلاف عهد كه چون انواع مختلفى ندارد مفرد آمده.
 
ولى بعضى گفته اند: منظور تنها مال و جان و عرض نيست ، بلكه مطلق وظايف اعتقادى و عملى است ،
ولى بعضى گفته اند: منظور تنها مال و جان و عرض نيست ، بلكه مطلق وظايف اعتقادى و عملى است ،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۴ </center>
كه خدا به عهده آنان گذاشته ، در نتيجه آيه شريفه شامل همه حقوق چه حق اللّه و چه حق الناس مى شود، و اگر يكى از آن حقوق را تضييع كنند، به خداى تعالى خيانت كرده اند.
كه خدا به عهده آنان گذاشته ، در نتيجه آيه شريفه شامل همه حقوق چه حق اللّه و چه حق الناس مى شود، و اگر يكى از آن حقوق را تضييع كنند، به خداى تعالى خيانت كرده اند.
بعضى ديگر گفته اند: هر نعمتى كه خداى تعالى در اختيار بنده اش قرار داده ، امانت خدا به دست اوست ، چه اعضاى بدنش ، و چه چيرهاى ديگر، در نتيجه اگر كسى اين نعمتها را در غير آن مواردى كه خدا براى آنها خلق كرده ، و اجازه مصرف در آن را داده استعمال كند، به خدا كه صاحب نعمت و امانت است خيانت كرده است .
بعضى ديگر گفته اند: هر نعمتى كه خداى تعالى در اختيار بنده اش قرار داده ، امانت خدا به دست اوست ، چه اعضاى بدنش ، و چه چيرهاى ديگر، در نتيجه اگر كسى اين نعمتها را در غير آن مواردى كه خدا براى آنها خلق كرده ، و اجازه مصرف در آن را داده استعمال كند، به خدا كه صاحب نعمت و امانت است خيانت كرده است .
و ظاهرا مراد از كلمه «'''عهد'''» در آيه مورد بحث قراردادهاى زبانى و عملى است كه انسان با غير مى بندد، كه فلان عمل را انجام و يا فلان امر را رعايت و حفظ كند، و بدون مجوز آن قرارداد را نقض ننمايد. بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از عهد تنها اين نيست ، بلكه تمامى قرارهايى است كه انسان ملتزم به آن باشد، حتى ايمان بنده خدا به خدا هم عهدى است كه او با پروردگارش بسته ، و قرار گذاشته آنچه خدا تكليفش ‍ مى كند اطاعت نمايد، پس اگر بنده اى به يكى از اوامر و يا نواهى خدا عمل نكند، و خدا را در آن نافرمانى كند، عهد خدا را شكسته است .
و ظاهرا مراد از كلمه «'''عهد'''» در آيه مورد بحث قراردادهاى زبانى و عملى است كه انسان با غير مى بندد، كه فلان عمل را انجام و يا فلان امر را رعايت و حفظ كند، و بدون مجوز آن قرارداد را نقض ننمايد. بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از عهد تنها اين نيست ، بلكه تمامى قرارهايى است كه انسان ملتزم به آن باشد، حتى ايمان بنده خدا به خدا هم عهدى است كه او با پروردگارش بسته ، و قرار گذاشته آنچه خدا تكليفش ‍ مى كند اطاعت نمايد، پس اگر بنده اى به يكى از اوامر و يا نواهى خدا عمل نكند، و خدا را در آن نافرمانى كند، عهد خدا را شكسته است .
وَ الَّذِينَ هُم بِشهَدَتهِمْ قَائمُونَ
 
معناى شهادت معلوم و معروف است و قائم بودن به شهادت به معناى اين است كه از تحمل و اداى آنچه تحمل كرده استنكاف نورزد، اولا وقتى او را شاهد مى گيرند شهادت را تحمل كند، و ثانيا وقتى براى اداى شهادت دعوت مى شود استنكاف نورزد، و بدون هيچ كم و زيادى آنچه ديده بگويد، و آيات قرآن در اين باره بسيار است .
وَ الَّذِينَ هُم بِشهَادَاتهِمْ قَائمُونَ
 
معناى شهادت معلوم و معروف است و قائم بودن به شهادت به معناى اين است كه از تحمل و اداى آنچه تحمل كرده استنكاف نورزد، اولا وقتى او را شاهد مى گيرند شهادت را تحمل كند، و ثانيا وقتى براى اداى شهادت دعوت مى شود استنكاف نورزد، و بدون هيچ كم و زيادى آنچه ديده بگويد، و آيات قرآن در اين باره بسيار است.
 
وَ الَّذِينَ هُمْ عَلى صلاتهِمْ يحَافِظونَ
وَ الَّذِينَ هُمْ عَلى صلاتهِمْ يحَافِظونَ
منظور از «'''محافظت بر صلاه '''» اين است كه صفات كمال نماز را رعايت كند، و آنطور كه شرع دستور داده نماز بخواند. بعضى از مفسرين گفته اند: محافظت بر نماز، غير مداومت بر آن است ، چون دوام مربوط به خود نماز و نفس عمل است ، و اما محافظت مربوط به كيفيت آن است ، پس آيه «'''الذين هم على صلاتهم يحافظون '''» بعد از آيه «'''الذين هم على صلاتهم دائمون '''» تكرار يك مطلب نيست .
منظور از «'''محافظت بر صلاه '''» اين است كه صفات كمال نماز را رعايت كند، و آنطور كه شرع دستور داده نماز بخواند. بعضى از مفسرين گفته اند: محافظت بر نماز، غير مداومت بر آن است ، چون دوام مربوط به خود نماز و نفس عمل است ، و اما محافظت مربوط به كيفيت آن است ، پس آيه «'''الذين هم على صلاتهم يحافظون '''» بعد از آيه «'''الذين هم على صلاتهم دائمون '''» تكرار يك مطلب نيست .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۵ </center>
أُولَئك فى جَنَّتٍ مُّكْرَمُونَ
أُولَئك فى جَنَّاتٍ مُّكْرَمُونَ
 
كلمه «'''اولئك '''» اشاره است به «'''المصلين '''»، و اگر كلمه «'''جنات '''» را نكره و بدون الف و لام آورده براى بزرگداشت آن جنات است ، و جمله «'''فى جنات '''» خبر، و جمله «'''مكرمون '''» خبر بعد از خبر است ، و يا جمله «'''فى جنات '''» ظرف است براى «'''مكرمون '''». بنابر احتمال اول معنا چنين مى شود: «'''ايشان در بهشتهايند و محترمند'''»، و بنا بر احتمال دوم چنين مى شود: «'''ايشان در بهشتها محترمند'''».
كلمه «'''اولئك '''» اشاره است به «'''المصلين '''»، و اگر كلمه «'''جنات '''» را نكره و بدون الف و لام آورده براى بزرگداشت آن جنات است ، و جمله «'''فى جنات '''» خبر، و جمله «'''مكرمون '''» خبر بعد از خبر است ، و يا جمله «'''فى جنات '''» ظرف است براى «'''مكرمون '''». بنابر احتمال اول معنا چنين مى شود: «'''ايشان در بهشتهايند و محترمند'''»، و بنا بر احتمال دوم چنين مى شود: «'''ايشان در بهشتها محترمند'''».
بحث روائى
 
<span id='link16'><span>
<span id='link16'><span>
<center> «'''بحث روایی'''» </center>
==(رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته راجع به نماز، حقسائل و محروم و...) ==
==(رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته راجع به نماز، حقسائل و محروم و...) ==
در تفسير قمى در ذيل آيه «'''اذا مسه الشر جزوعا'''»، فرموده : شر عبارت است از فقر و فاقه ، و خير در جمله «'''و اذا مسه الخير منوعا'''» عبارت است از غنا و وسعت .
در تفسير قمى در ذيل آيه «'''اذا مسه الشر جزوعا'''»، فرموده : شر عبارت است از فقر و فاقه ، و خير در جمله «'''و اذا مسه الخير منوعا'''» عبارت است از غنا و وسعت .
۱۶٬۳۰۱

ویرایش