گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۳۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۹۸: خط ۹۸:


==رواياتى در ذيل برخى آيات سوره طارق==
==رواياتى در ذيل برخى آيات سوره طارق==
در تفسير قمى در ذيل جمله «'''ان كل نفس لما عليها حافظ'''» آمده كه منظور از «'''حافظ'''»، ملائكه است .
در تفسير قمى در ذيل جملۀ «إن كُلُّ نَفسٍ لَمّا عَلَيها حَافِظ» آمده كه: منظور از «حافظ»، ملائكه است.
و در همان كتاب در ذيل آيه «'''خلق من ماء دافق '''» آمده كه : منظور نطفه است ، كه با قوت خارج مى شود. و در ذيل آيه «'''يخرج من بين الصلب و الترائب '''» آمده : يعنى صلب مرد، و ترائب زن كه همان سينه او است .
 
مؤ لف : اين روايت صرفنظر از اينكه شخص امام را معرفى نكرده ، و تنها گفته است : «'''فرمود'''»، و صرفنظر از اينكه سندش افتاده ، خود مضمونش هم خالى از اشكال نيست .
و در همان كتاب، در ذيل آيه «خُلِقَ مِن مَاءٍ دَافِق» آمده كه: منظور «نطفه» است، كه با قوت خارج مى شود. و در ذيل آيه «يَخرُجُ مِن بَينِ الصُّلبِ وَ التَّرَائِب» آمده: يعنى صُلب مرد، و ترائب زن، كه همان سينۀ اوست.
و نيز در تفسير قمى در ذيل آيه «'''يوم تبلى السرائر'''» فرموده يعنى «'''ظاهر مى شود از سريره ها'''».
 
و در مجمع البيان آمده كه روايتى با حذف اواخر سند از ابى درداء رسيده كه گفت : رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) فرمود: خداى تعالى چهار چيز را براى خلقش ضمانت كرده ، كه هدر نرود، و آن اثر نماز و زكات و روزه رمضان و غسل جنابت است ، و همين است سرائرى كه خداى تعالى درباره اش فرمود: «'''يوم تبلى السرائر'''».
مؤلّف: اين روايت، صرفنظر از اين كه شخص امام را معرفى نكرده، و تنها گفته است: «فرمود»، و صرفنظر از اين كه سندش افتاده، خود مضمونش هم خالى از اشكال نيست.
 
و نيز در تفسير قمى، در ذيل آيه «يَومَ تُبلَى السّرائِر'''» فرموده: يعنى «ظاهر مى شود از سريره ها».
 
و در مجمع البيان آمده كه روايتى با حذف اواخر سند، از ابى درداء رسيده كه گفت: رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» فرمود: خداى تعالى، چهار چيز را براى خلقش ضمانت كرده كه هدر نرود و آن، اثر نماز و زكات و روزه رمضان و غسل جنابت است، و همين است سرائرى كه خداى تعالى درباره اش فرمود: «يَومَ تُبلَى السّرائِر».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۳۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۳۵ </center>
مؤ لف : و شايد اين از قبيل ذكر بعضى از مصاديق است ، همچنان كه روايت بعدى اين احتمال را تاءييد مى كند.
مؤلّف: و شايد اين از قبيل ذكر بعضى از مصاديق است، همچنان كه روايت بعدى، اين احتمال را تأييد مى كند.
و در همان كتاب از معاذ بن جبل روايت شده كه گفت : از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) پرسيدم : منظور از اين سرائر كه خداى تعالى بندگان خود را با آن ابتلاء مى كند چيست ؟ فرمود: سرائر شما همان اعمال شما است از نماز و روزه و زكات و وضو و غسل جنابت ، و هر واجب ديگر (پس ذكر شده هاى در روايت قبلى عنوان مثال را دارد)، براى اينكه همه اعمال شما سرائر و پنهانى است ، چون هر كسى مى تواند بگويد نماز خوانده ام در حالى كه نخوانده باشد، و اگر بخواهد مى تواند بگويد وضو گرفته ام در حالى كه نگرفته باشد، پس همه اعمال شما نزد خدا محفوظ و خدا ضامن آن است ، و روز تبلى السرائر واقعيت آنها آشكار مى گردد.
 
و در تفسير قمى در ذيل آيه «'''فما له من قوه و لا ناصر'''» آمده : يعنى هيچ نيرويى ندارد كه با آن به سوى خالقش نزديك شود، و هيچ ناصرى ندارد كه اگر خدا عذاب او را بخواهد او را يارى كند.
و در همان كتاب، از معاذ بن جبل روايت شده كه گفت: از رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» پرسيدم: منظور از اين سرائر، كه خداى تعالى بندگان خود را با آن ابتلاء مى كند، چيست؟ فرمود: سرائر شما، همان اعمال شماست؛ از نماز و روزه و زكات و وضو و غسل جنابت، و هر واجب ديگر. (پس ذكر شده هاى در روايت قبلى، عنوان مثال را دارد)، براى اين كه همۀ اعمال شما، سرائر و پنهانى است. چون هر كسى مى تواند بگويد نماز خوانده ام، در حالى كه نخوانده باشد. و اگر بخواهد مى تواند بگويد وضو گرفته ام، در حالى كه نگرفته باشد. پس همۀ اعمال شما، نزد خدا محفوظ و خدا ضامن آن است، و روز «تبلى السرائر»، واقعيت آن ها آشكار مى گردد.
و باز در همان كتاب است كه در ذيل جمله «'''و السماء ذات الرجع '''» فرمود: يعنى داراى باران و «'''و الارض ذات الصدع '''» يعنى داراى گياه .
 
و در مجمع البيان در ذيل جمله «'''انه لقول فصل '''» آمده يعنى قرآن بين حق و باطل را از راه روشنگرى هر يك جدايى مى اندازد، و اين معنا از امام صادق (عليه السلام ) روايت شده .
و در تفسير قمى، در ذيل آيه «فَما لَهُ مِن قُوّة و لا ناصر» آمده: يعنى هيچ نيرويى ندارد كه با آن به سوى خالقش نزديك شود، و هيچ ناصرى ندارد كه اگر خدا عذاب او را بخواهد، او را يارى كند.
و در الدر المنثور است كه ابن ابى شيبه ، دارمى ، ترمذى ، محمد بن نصر، و ابن انبارى (در كتاب مصاحف )، از حارث اعور روايت كرده اند كه گفت : داخل مسجد شدم و ديدم كه مردم دچار ورطه بگومگوها شده اند، نزد على شدم و جريان را باز گفتم ، از در تعجب پرسيد راستى آنچه نبايد مى كردند كردند؟!
 
آنگاه فرمود: من از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) شنيدم مى فرمود به زودى فتنه اى به پا مى شود عرضه داشتم چاره خلاصى از آن چيست يا رسول الله ؟ فرمود: تمسك به كتاب خدا، كه در آن خبر امت هاى قبل از شما و مردم بعد از شما و حكم در ما بين شما است ،
و باز در همان كتاب است كه در ذيل جملۀ «وَ السَّماء ذَاتِ الرَّجع» فرمود: يعنى داراى باران و «وَ الأرض ذَات الصَّدع»، يعنى داراى گياه.
 
و در مجمع البيان، در ذيل جملۀ «إنّهُ لَقَولٌ فَصل» آمده: يعنى قرآن، بين حق و باطل را از راه روشنگرى هر يك جدايى مى اندازد، و اين معنا از امام صادق «عليه السلام» روايت شده.
 
و در الدرّ المنثور است كه ابن ابى شيبه، دارمى، ترمذى، محمد بن نصر، و ابن انبارى (در كتاب مصاحف)، از حارث اعور روايت كرده اند كه گفت: داخل مسجد شدم و ديدم كه مردم دچار ورطۀ بگومگوها شده اند. نزد على شدم و جريان را باز گفتم. از درِ تعجب پرسيد: راستى آنچه نبايد مى كردند، كردند؟!
 
آنگاه فرمود: من از رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» شنيدم مى فرمود: به زودى، فتنه اى به پا مى شود. عرضه داشتم: چاره خلاصى از آن چيست يا رسول الله؟ فرمود: تمسك به كتاب خدا، كه در آن خبر امّت هاى قبل از شما و مردم بعد از شما و حَكَم در ما بين شماست،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۳۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۳۶ </center>
كتاب خدا كه جدا ساز حق از باطل است ، همه اش حق است و جدى ، نه شوخى ، هر جبارى كه كتاب خدا را پشت سر اندازد خدا كمرش را مى شكند، و هر كس به پيروى هواى نفسش به دنبال غير قرآن رود خدا گمراهش مى سازد، كتاب خدا حبل متين خدا و ذكر حكيم و صراط مستقيم است ، كتاب خدا بازيچه هواها نمى شود، و دانشمندان از معارفش سير نمى گردند گرونده به آن از هر زبانى كه باشد درباره آن دچار اشتباه نمى شود، و از اينكه دشمنان آن را رد كنند كهنه نمى گردد، و عجائبش تمام شدنى نيست ، قرآن همان كتابى است كه وقتى جن آن را شنيد چاره اى جز اين نديد كه بگويد: «'''انا سمعنا قرانا عجبا يهدى الى الرشد'''»، هر كس به حكم قرآن سخن گويد راست گفته ، و هر كس به حكم آن حكم كند عدالت ورزيده ، و هر كس به دستوراتش عمل كند پاداش داده مى شود، و هر كس را به سوى قرآنش بخوانند به صراط مستقيمش هدايت كرده اند.
كتاب خدا كه جدا ساز حق از باطل است. همه اش حق است و جدّى، نه شوخى. هر جبّارى كه كتاب خدا را پشت سر اندازد، خدا كمرش را مى شكند، و هر كس به پيروى هواى نفسش، به دنبال غير قرآن رود، خدا گمراهش مى سازد. كتاب خدا، حبل متين خدا و ذكر حكيم و صراط مستقيم است. كتاب خدا، بازيچۀ هواها نمى شود و دانشمندان، از معارفش سير نمى گردند. گروندۀ به آن، از هر زبانى كه باشد، درباره آن دچار اشتباه نمى شود، و از اين كه دشمنان آن را رد كنند، كهنه نمى گردد، و عجائبش تمام شدنى نيست. قرآن، همان كتابى است كه وقتى جن آن را شنيد، چاره اى جز اين نديد كه بگويد: «إنّا سَمِعنَا قُرآناً عَجَباً يَهدِى إلَى الرُّشد». هر كس به حكم قرآن سخن گويد، راست گفته؛ و هر كس به حكم آن حكم كند، عدالت ورزيده؛ و هر كس به دستوراتش عمل كند، پاداش داده مى شود؛ و هر كس را به سوى قرآنش بخوانند، به صراط مستقيمش هدايت كرده اند.
مؤ لف : قريب به اين معنا از معاذ بن جبل از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) و مختصر آن از ابن مردويه از على (عليه السلام ) نقل شده .
 
مؤلّف: قريب به اين معنا، از معاذ بن جبل، از رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» و مختصر آن، از ابن مردويه، از على «عليه السلام» نقل شده.
<center> ''' * * * ''' </center>
<center> ''' * * * ''' </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۳۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۳۷ </center>
۱۶٬۳۳۸

ویرایش