۱۷٬۲۳۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴: | خط ۴: | ||
معناى | معناى اين كه درباره كسى كه اعمالش سبك است فرمود: «'''فأمّه هاوية'''»: | ||
وَ أَمَّا مَنْ خَفَّت | |||
ظاهرا مراد از «''' | «'''وَ أَمَّا مَنْ خَفَّت مَوَازِينُهُ فَأُمُّهُ هَاوِيَةٌ'''»: | ||
ظاهرا مراد از «'''هاوية'''» جهنم است، و نامگذارى جهنم به «هاويه» از اين جهت باشد كه اين كلمه از ماده «'''هوى'''» گرفته شده، كه به معناى سقوط است. مى فرمايد: كسى كه ميزانش سبك باشد، سرانجامش سقوط به سوى اسفل سافلين است. همچنان كه در جاى ديگر فرمود: «'''ثُمّ رددناه أسفل سافلين إلّا الّذين آمنوا'''». | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۵۹۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۵۹۷ </center> | ||
پس | پس اين كه آتش دوزخ را توصيف كرده به «هاويه» و حال آن كه «آتش سقوط نمى كند، آتشيان سقوط مى كنند»، از باب مجاز عقلى است. همان طور كه راضى دانستن عيش نيز، از اين باب بود، و اگر «هاويه» را مادر دوزخيان خوانده، از اين باب بوده كه مادر، مأواى فرزند و مرجع اوست، به هر طرف كه برود، دوباره به دامن مادر بر مى گردد. جهنّم هم، براى دوزخيان چنين مرجع و سرانجامى است. | ||
ولى بعضى آيه را طورى ديگر معنا كرده و گفته اند: منظور از | |||
ولى اين حرف درست نيست | ولى بعضى آيه را طورى ديگر معنا كرده و گفته اند: منظور از كلمۀ «'''أمّه'''»، «'''أمّ رأسه'''» است. چون كلمۀ «'''أُمّ'''»، وقتى در مورد سر استعمال مى شود، معناى فرق سر را مى دهد. مى فرمايد: كسى كه ميزانش سبك باشد، فرق سرش هاويه است. يعنى با فرق سر به سوى هاويه سقوط مى كند. چون اهل دوزخ وقتى قرار شد داخل دوزخ شوند، با فرق سر مى افتند. | ||
وَ مَا أَدْرَاك مَا هِيَهْ | |||
ضمير «'''هيه '''» به | ولى اين حرف درست نيست. براى اين كه اگر اين طور معنا كنيم، ضمير در كلمۀ «ماهيه» بدون مرجع مى ماند. | ||
نَارٌ حَامِيَةُ | |||
يعنى آتشى است سوزنده و شديد | «'''وَ مَا أَدْرَاك مَا هِيَهْ'''»: | ||
بحث | |||
معناى | ضمير «'''هيه'''» به كلمۀ «'''هاويه'''» بر مى گردد، و «'''هاء'''» زيادى كه در آخرش آمده، هاء وقف است. و جملۀ مورد بحث، تفسيرى است كه عظمت و فخامت امر آن آتش را بيان مى كند. | ||
در تفسير | |||
«'''نَارٌ حَامِيَةُ'''»: | |||
يعنى آتشى است سوزنده و شديد الحراره، اين جمله، پاسخ استفهام در آيه قبل است، و آن را تفسير مى كند. | |||
* «'''بحث روایى'''»: | |||
معناى اين كه درباره كسى كه اعمالش سبك است، فرمود: «'''فأمّه هاوية'''»: | |||
در تفسير قمى، در ذيل آيه «'''كالعهن المنفوش'''» آمده: «'''عِهن '''» به معناى پشم است. و در ذيل جملۀ «'''و أمّا من خفّت موازينه'''» فرموده : يعنى از حسنات سبك باشد. و در ذيل جملۀ «'''فأمّه هاوية'''» فرمود: از فرق سرش به طرف آتش پرتاب مى شود. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۵۹۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۵۹۸ </center> | ||
و در | و در الدرّ المنثور است كه: ابن مردويه، از ابوايّوب انصارى روايت كرده كه گفت: رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» فرمود: وقتى جان مؤمن از كالبدش در مى آيد، از بندگان خدا - آن ها كه اهل رحمت اند و قبل از وى، مُرده بودند - به ديدنش مى روند، و بشير - كه از دنيا با او آمده - به اهل رحمت مى گويد: مهلت دهيد تا خستگى در آورد، او تازه از حال سكرات راحت شده. بعد از رفع خستگى، از او مى پرسند: فلانى چطور شد، فلانى خانم چه كرد؟ آيا ازدواج كرد، يا نه؟ به اين گونه احوالپرسى ها مى پردازند. وقتى احوال مردى را بپرسند كه قبل از تازه وارد مُرده باشد، در پاسخ مى گويد: هيهات، او خيلى وقت است كه مُرده، او قبل از من مُرد، مى گويند: «'''إنّا لله و إنّا إليه راجعون'''»، به نظر ما، او را به دوزخ نزد مادرش هاويه بردند، چه بد مادرى و چه بد مربيّه اى! | ||
مؤلّف: اين معنا را، از أنس بن مالك و از حسن و أشعث بن عبد اللّه اعمى، از رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» روايت كرده. | |||
سوره تكاثر | |||
* «'''سوره تكاثر'''»: | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۵۹۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۵۹۹ </center> | ||
<span id='link415'><span> | <span id='link415'><span> |
ویرایش