۱۶٬۸۸۰
ویرایش
(افزودن سال نزول) |
(←تفسیر) برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::السّمَاء|السَّمَاءِ]] [[کلمه غیر ربط::السّمَاء| ]] [[شامل این ریشه::سمو| ]][[ریشه غیر ربط::سمو| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::بَنَاهَا|بَنَاهَا]] [[کلمه غیر ربط::بَنَاهَا| ]] [[شامل این ریشه::بنى| ]][[ریشه غیر ربط::بنى| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[ریشه غیر ربط::ها| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::السّمَاء|السَّمَاءِ]] [[کلمه غیر ربط::السّمَاء| ]] [[شامل این ریشه::سمو| ]][[ریشه غیر ربط::سمو| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::بَنَاهَا|بَنَاهَا]] [[کلمه غیر ربط::بَنَاهَا| ]] [[شامل این ریشه::بنى| ]][[ریشه غیر ربط::بنى| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[ریشه غیر ربط::ها| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|وَ السَّمَاءِ وَ مَا بَنَاهَا | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=سوگند به آسمان و آنچه آن را سازمان و سامان داد. | |-|صادقی تهرانی=سوگند به آسمان و آنچه آن را سازمان و سامان داد. | ||
|-|معزی=و به آسمان و آنچه (یا آنکه) بساختش | |-|معزی=و به آسمان و آنچه (یا آنکه) بساختش | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">And the sky and He who built it.</div> | ||
|-|</tabber> | |||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/091005.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/091005.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره الشمس | نزول = [[نازل شده در سال::1|١ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::5|٥]] | قبلی = الشمس ٤ | بعدی = الشمس ٦ | کلمه = [[تعداد کلمات::5|٥]] | حرف = }} | {{آيه | سوره = سوره الشمس | نزول = [[نازل شده در سال::1|١ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::5|٥]] | قبلی = الشمس ٤ | بعدی = الشمس ٦ | کلمه = [[تعداد کلمات::5|٥]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
خط ۳۲: | خط ۴۰: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۶#link342 | آيات ۱ - | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۶#link342 | آيات ۱ - ۱۵ سوره شمس]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۷#link344 | چند وجه درباره مرجع ضمير در | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۷#link344 | چند وجه درباره مرجع ضمير در «والنّهار إذا جلّها»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۷#link345 | وجه | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۷#link345 | وجه اين كه در آيه: «والسّماء و ما بنيها» از بانى آسمانى تعبير به «ما» شده است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۷#link346 | معناى | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۷#link346 | معناى «فجور» و «تقوى» و مراد از اين كه خداوند فجور و تقواى نفس را به او الهام كرده]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۷#link348 | طغيان قوم ثمود و پى كردن ناقه صالح «ع»، نمونه اى از «و خاب من دسّيها»]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۷#link348 | طغيان قوم ثمود و پى كردن ناقه صالح | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۷#link349 | رواياتى درباره الهام فجور و تقوى و...]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۷#link349 | | |||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۷_بخش۲#link17 | آيه و ترجمه]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۷_بخش۲#link17 | آيه و ترجمه]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۷_بخش۲#link18 | تفسير:]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۷_بخش۲#link18 | تفسير:]] | ||
خط ۴۷: | خط ۵۶: | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۷_بخش۲#link20 | ۱ - ارتباط سوگندهاى قرآن با نتيجه آن]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۷_بخش۲#link20 | ۱ - ارتباط سوگندهاى قرآن با نتيجه آن]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۷_بخش۲#link21 | ۲ - نقش خورشيد در عالم حيات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۷_بخش۲#link21 | ۲ - نقش خورشيد در عالم حيات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها «1» وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها «2» وَ النَّهارِ إِذا جَلَّاها «3» وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشاها «4» وَ السَّماءِ وَ ما بَناها «5» وَ الْأَرْضِ وَ ما طَحاها «6» وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها «7» فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها «8» | |||
«1» به خورشيد سوگند و گسترش نور آن. «2» به ماه سوگند، آنگاه كه از پى خورشيد در آيد. «3» به روز سوگند آنگاه كه زمين را روشن سازد. «4» به شب سوگند، آنگاه كه زمين را بپوشاند. «5» به آسمان سوگند و آنكه آن را بنا كرد. | |||
«6» به زمين سوگند و آنكه آن را گسترانيد. «7» به نفس سوگند و آنكه آن را سامان داد. «8» پس پليدىها و پاكىهايش را به او الهام كرد. | |||
===نکته ها=== | |||
شايد رمز سوگند به خورشيد و ماه و شب و روز و ... آن است كه آنچه را كه براى آن سوگند ياد شده (تزكيه نفس) به مقدار عظمت خورشيد و ماه ارزش دارد. | |||
ارزش خورشيد و ماه و شب و روز، بر كسى پوشيده نيست. حيات جانداران و پيدايش ابر و بارش باران و رويش گياهان و درختان و تغذيه حيوانات و انسان، همه مرهون تابش خورشيد است. | |||
در قرآن، گاهى به خورشيد بزرگ سوگند ياد شده و گاهى به انجير و زيتون كوچك و اين شايد به خاطر آن باشد كه براى قدرت خداوند فرقى ميان خورشيد و انجير نيست. همانگونه | |||
جلد 10 - صفحه 496 | |||
كه ديدن كاه و كوه براى چشم انسان يكسان است و ديدن كوه براى چشم، زحمتى اضافه بر ديدن كاه ندارد. البتّه بالاترين سوگندها، سوگند به ذات خداوند است، آنهم درباره تسليم بودن مردم در برابر رهبرى آسمانى. «فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ» «1» | |||
پرسوگندترين سورهها، همين سوره شمس است كه طبيعتاً بايد در مورد مهمترين مسائل باشد و آن تزكيه روح از هرگونه پليدى و آلودگى است. شايد اين همه سوگند براى بيان اينكه رستگارى در سايه تهذيب است، به خاطر آن باشد كه خداوند به انسان بفهماند كه من تمام مقدّمات را براى تو آماده كردم، با نور آفتاب و ماه صحنه زندگى را روشن و با گردش شب و روز، زمينه تلاش و استراحت شما را فراهم كردم. زمين را براى شما گستردم و آسمان را برافراشتم و درك خوبىها و بدىها را به روح شما الهام كردم تا به اختيار خود، راه تزكيه نفس را بپيماييد. | |||
ابر و باد و مه و خرشيد و فلك در كارند | |||
تا تو نانى به كف آرى و به غفلت نخورى | |||
همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار | |||
شرط انصاف نباشد كه تو فرمان نبرى | |||
«فجورها» از فجر به معناى شكافتن است. | |||
برافراشتگى آسمانها و گستردگى زمين، با اراده مستقيم الهى يا از طريق نيروها و عوامل طبيعى است و لذا قرآن مىفرمايد: «وَ السَّماءِ وَ ما بَناها» و نفرمود: «من بناها» زيرا كلمه «ما» شامل غير خداوند نيز مىشود. يعنى آنچه آسمان را بنا كرد از نيروها و جاذبهها و دافعههاى طبيعى است كه خداوند حاكم كرده و اگر مراد از كلمه «ما» در «وَ ما بَناها» خداوند باشد، به خاطر آن است كه در لفظ «ما» نوعى ابهام برخاسته از عظمت نهفته و به همين دليل به جاى كلمه «من» كلمه «ما» گفته شده است. (واللّه العالم) | |||
جهان هستى، گويا در ابتدا يك مجموعه متراكم بوده، سپس بخشى برافراشته و آسمان شده و بخشى گسترده و زمين شده است. «بَناها- طَحاها» مؤيد اين سخن آيهاى است كه مىفرمايد: آسمان و زمين رتق بود و فتق كرديم، يعنى بسته بود و بازش كرديم. «رَتْقاً | |||
---- | |||
«1». نساء، 65. | |||
جلد 10 - صفحه 497 | |||
فَفَتَقْناهُما» «1» | |||
بعضى كلمه «طَحاها» را اشاره به حركت زمين دانستهاند، چون يكى از معانى «طحو» راندن و حركت دادن است. | |||
اسلام، فكر انسان مادى را از شكم و شهوت و شمشير و شراب، به تأمّل در عمق آسمانها و زمين و گردش كرات و پيدايش ايام وا داشته است. | |||
در تفاوت ميان وحى و الهام، گفتهاند كه الهام، دركى است كه انسان سرچشمه آن را نمىشناسد، در حالى كه گيرنده وحى، سرچشمه وحى را مىشناسد. «2» | |||
===پیام ها=== | |||
1- بسيارى از موجودات هستى، پديدههايى شگفتانگيز، روشنگر، مقدّس و ارزشمند هستند و مىتوان به آنها سوگند ياد كرد. «وَ الشَّمْسِ- وَ الْقَمَرِ- وَ النَّهارِ» | |||
2- ماه به دنبال خورشيد و تابع آن است. «إِذا تَلاها» | |||
3- اجرام آسمانى با يكديگر پيوند دارند «وَ الشَّمْسِ- وَ الْقَمَرِ- وَ السَّماءِ- وَ الْأَرْضِ» | |||
4- خورشيد و ماه و ستاره را خدا نپنداريد، همه آنها آثار قدرت و تدبير موجود ديگرى هستند. «تَلاها- بَناها- طَحاها» | |||
5- خواستهها و تمايلات و غرايز انسان به طور حكيمانه تعديل شده است. «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها» | |||
6- گناه، نوعى شكافتن پرده عفّت و ديانت است. «فُجُورَها» | |||
7- فهم و درك خوبيها و بديها به صورت فطرى، در عمق روح انسانها نهاده شده است. «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» | |||
8- ابتدا بايد پليدىها را بشناسيم، سپس راه گريز و پرهيز از آنها را. (كلمه «فجور» قبل از «تقوا» آمده است.) «فُجُورَها وَ تَقْواها» | |||
---- | |||
«1». انبياء، 30. | |||
«2». تفسير نمونه. | |||
تفسير نور(10جلدى)، ج10، ص: 498 | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ السَّماءِ وَ ما بَناها «5» | |||
وَ السَّماءِ: و سوگند به آسمان وَ ما بَناها: و آنكه او را بنا نموده و ايجاد نموده به قدرت كامله خود. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ | |||
وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها «1» وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها «2» وَ النَّهارِ إِذا جَلاَّها «3» وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشاها «4» | |||
وَ السَّماءِ وَ ما بَناها «5» وَ الْأَرْضِ وَ ما طَحاها «6» وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها «7» فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها «8» قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها «9» | |||
وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها «10» كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْواها «11» إِذِ انْبَعَثَ أَشْقاها «12» فَقالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ناقَةَ اللَّهِ وَ سُقْياها «13» فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوها فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاها «14» | |||
وَ لا يَخافُ عُقْباها «15» | |||
ترجمه | |||
سوگند بخورشيد و انبساط نورش | |||
و بماه وقتى كه در پى در آيد آنرا | |||
و بروز وقتى كه جلوه دهد آنرا | |||
و بشب وقتى كه بپوشاند آنرا | |||
و بآسمان و آنكه بنا نموده آنرا | |||
و بزمين و آنكه گسترده آنرا | |||
و بجان آدمى و آنكه راست و درست نمود او را | |||
پس الهام نمود باو كارهاى بد او و پرهيزكارى او را | |||
بتحقيق رستگار شد كسيكه پاك كرد آنرا | |||
و بتحقيق بىبهره ماند كسيكه آلوده كرد آنرا | |||
تكذيب نمودند قوم ثمود براى طغيانشان | |||
در وقتى كه برانگيخته شد بدبختترين آنها | |||
پس گفت بآنها پيغمبر خدا واگذاريد شتر خدا و آبخورش را | |||
پس تكذيب نمودند او را پس پى نمودند آنرا پس فرو پوشاند بر آنها عذاب را پروردگارشان براى گناهشان پس با خاك يكسان نمود آنها را | |||
و نميترسد از عاقبت كار خود. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال در اين سوره مباركه قسم ياد فرموده بآفتاب عالمتاب و امتداد شعاع و انبساط نورش و قبلا گوشزد شد كه خداوند بهر چه خواسته باشد قسم ياد ميفرمايد ولى بندگان بايد بنام خدا قسم بخورند و البتّه آنچه خداوند بآن قسم ياد ميفرمايد شريف و محترم است و نيز سوگند ياد فرموده بماه منير وقتى كه در پى در آيد آفتاب را بطلوعش بعد از غروب آن و اكتسابش از نور آن و نيز قسم ياد نموده بروز وقتى كه جلوه دهد و آشكارا نمايد قرص خورشيد را به | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 394 | |||
انبساط خود و ارتفاع آن و بشب وقتى كه بپوشاند بخورشيد لباس سياه تاريكى را و بآسمان و قدرت قادريكه بنا نموده است آنرا با اين عظمت و بزمين و اراده صانعى كه گسترده است آنرا با اين وسعت و بجان آدمى و امر خداوندى كه تسويه و تعديل نموده قوى و اجزاء او را و متناسب و متعادل قرار داده اعضاء و جوارح و اندام او را و منقوش و مزيّن فرموده صورت او را پس الهام و اعلام فرموده باو بتوسط عقل و شرع محرّمات و واجبات او را كه كارهاى بد و كارهاى خوب است و اين يازده قسم براى آنست كه بنده بداند بتحقيق رستگار شده و بسعادت ابدى رسيده كسيكه پاك نموده نفس و جان خود را از عقائد فاسده و اخلاق رذيله و آثار اعمال قبيحه و بتحقيق محروم از خير و سعادت شده و بىبهره مانده كسيكه جان خود را غرق در شهوات و پنهان در كثافات عقائد و اخلاق فاسده نموده و در حديثى از امام صادق عليه السّلام از براى من زكّيها بامير المؤمنين عليه السّلام مثال آورده شده و از براى من دسّيها باوّلى و دوّمى در بيعت با آن حضرت و لامى كه معمولا در جواب قسم ميآورند براى طول كلام حذف شده و بعضى جواب قسم را مقدّر دانستهاند براى دلالت معامله خداوند با قوم ثمود بر معامله او با كفّار مكّه چون هر دو قوم تكذيب پيغمبر مرسل بر خودشان را نمودند و بنظر حقير خلاف ظاهر است با آنكه اصل عدم تقدير است و در هر حال قوم ثمود تكذيب نمودند پيغمبر خودشان را كه حضرت صالح بوده است براى تجاوز و طغيان از حدّ خودشان وقتى كه منبعث شد به بعث آنها و برخاست شقىترين آن قوم كه قدّار نام داشت براى عقر ناقهاى كه حضرت صالح از كوه به اعجاز براى آنها بيرون آورده بود و شرح آن در سور سابقه مفصّلا گذشته است و در روايت نبوى عاقر ناقه معرّفى به اشقى الاوّلين شده و ابن ملجم مرادى قاتل امير المؤمنين عليه السّلام باشقى الاخرين پس حضرت صالح بآنها فرمود بگذاريد بحال خود شتر خدا را و تعدّى ننمائيد بنوبتى كه براى آن از رودخانه مقرّر شده بامر خداوند و در صورت تخلّف بدانيد كه عذاب بر شما نازل خواهد شد و اضافه آن بخدا ظاهرا تشريفى باشد چون بامر خداوند بدون اسباب ظاهرى بوجود آمده بود و آيت بزرگى بوده از آيات الهى براى قوم پس باور نكردند | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 395 | |||
قول آنحضرت را و تكذيب نمودند وعده نزول عذاب را پس پى نمودند و كشتند آن حيوان پر خير و بركت را پس فرود آورد و احاطه داد بر آنها عذاب را پروردگارشان براى گناهشان پس يكسان نمود صغير و كبيرشان را در شمول عذاب و احدى را از آنها باقى نگذارد يا همه را با خاك يكسان فرمود و خدا از عاقبت معاملهاى كه با قومى ميكند نميترسد و باكى ندارد چون ميداند كسى قدرت معارضه با او را ندارد و قمى ره نقل فرموده كه مراد آنست كه كسيكه بعد از اين قوم هلاك شده ميباشد از عاقبت آنها نميترسد و آنكه فلا يخاف عقبيها قرائت شده و در مجمع آنرا از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و بمصاحف اهل مدينه و شام نسبت داده است و بنابر اين ظاهرا مراد بعضى از كفّار جسور مكه باشند كه از وعده عذاب خدا نميترسيدند در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسى كه زياد قرائت نمايد سوره الشمس و اللّيل و الضّحى و الم نشرح را در روز يا شب هر چه نزد او باشد و تمام اعضاء و جوارح آن حتّى مو و پوست و گوشت و خون و عروق و اعصاب و استخوانهايش شهادت ميدهند براى او در روز قيامت و خدا ميفرمايد قبول نمودم شهادت شما را براى بنده خود و مؤثر كردم آنرا براى او و ميفرمايد ببريد او را ببهشت من هر جا ميخواهد اختيار نمايد بدون منّت بمقتضاى فضل و رحمت من و گوارا باد آن بر بنده من و الحمد للّه ربّ العالمين و الصلوة و السّلام على سيّدنا محمد و آله الطاهرين. | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 396 | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ السَّماءِ وَ ما بَناها «5» | |||
و قسم بآسمان و آنچه بنا فرموده. اما سماء خداوند متعال هفت طبقه آسمانها را روي يكديگر در فضاي عالم بدون ستون قرار داده و فوق آنها كرسي را که ميفرمايد: اللّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبعَ سَماواتٍ طلاق آيه 12. و ميفرمايد: وَسِعَ كُرسِيُّهُ السَّماواتِ وَ الأَرضَ بقره آيه 255. و فوق كرسي عرش را آفريد. | |||
(وَ ما بَناها) بعضي گفتند: استحكام آنها، و بعضي گفتند: و آنكه بنا نموده لكن ظاهر اينکه است آنچه در آسمانها خلق فرموده از اينکه كرات جويه و كواكب و بيت- العمور و سدرة المنتهي و غير اينها که لا يعلمها الا هو. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 5)- در ششمین و هفتمین سوگند به سراغ آسمان و خالق آسمان میرود، و میافزاید: «و قسم به آسمان و کسی که آسمان را بنا کرده» (و السماء و ما بناها). | |||
اصل خلقت آسمان با آن عظمت خیره کننده از شگفتیهای بزرگ خلقت است، و بنا و پیدایش این همه کواکب و اجرام آسمانی و نظامات حاکم بر آنها شگفتی دیگر، و از آن مهمتر خالق این آسمان است. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۸۳: | خط ۲۷۶: | ||
[[رده:عظمت آسمان]][[رده:عظمت خلقت آسمان]][[رده:نشانه هاى عظمت خدا]][[رده:سوگند به آسمان]][[رده:سوگند به بناى آسمان]][[رده:سوگند به خالق آسمان]][[رده:سوگند به خدا]][[رده:سوگند به خلقت آسمان]][[رده:سوگندهاى قرآن]] | [[رده:عظمت آسمان]][[رده:عظمت خلقت آسمان]][[رده:نشانه هاى عظمت خدا]][[رده:سوگند به آسمان]][[رده:سوگند به بناى آسمان]][[رده:سوگند به خالق آسمان]][[رده:سوگند به خدا]][[رده:سوگند به خلقت آسمان]][[رده:سوگندهاى قرآن]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الشمس ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الشمس ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 5 سوره شمس | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 5 سوره شمس,شمس 5,وَ السَّمَاءِ وَ مَا بَنَاهَا,عظمت آسمان,عظمت خلقت آسمان,نشانه هاى عظمت خدا,سوگند به آسمان,سوگند به بناى آسمان,سوگند به خالق آسمان,سوگند به خدا,سوگند به خلقت آسمان,سوگندهاى قرآن,آیات قرآن سوره الشمس | |||
|description=وَ السَّمَاءِ وَ مَا بَنَاهَا | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
ویرایش