روایت:الکافی جلد ۲ ش ۳۶۶
آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر
محمد بن يحيي عن احمد بن محمد بن عيسي عن عبد الله الحجال عن حفص بن ابي عايشه قال :
الکافی جلد ۲ ش ۳۶۵ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۳۶۷ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۴, ۳۴۱
امام صادق (ع) غلام خود را دنبال كارى فرستاد و دير كرد، و چون دير كرد، امام خود به دنبالش رفت، او را ديد كه خوابيده، بالاى سرش نشست و بادش مىزد تا بيدار شد، چون بيدار شد، امام صادق (ع) به او فرمود: اى فلانى، به خدا حق ندارى كه هم شب را بخوابى و هم روز را، شب از آن تو است و روز از آن ما است.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۳, ۱۷۳
امام صادق عليه السّلام يكى از غلامانش را پى كارى فرستاد، او دير كرد، امام بدنبالش رفت ديد خوابيده است، بالا سرش نشست و بادش ميزد تا بيدار شد، امام صادق عليه السّلام باو فرمود: فلانى بخدا تو اين حق را ندارى كه شب و روز هر دو بخوابى. شبت براى خود و روزت از آن ماست.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۳, ۲۹۹
محمد بن يحيى، از احمد بن محمد بن عيسى، از عبداللَّه حجّال، از حفص بن ابىعايشه روايت كرده است كه گفت: امام جعفر صادق عليه السلام يكى از غلامان خود را در پى كارى فرستاد. و آن غلام دير كرد؛ پس حضرت صادق عليه السلام به دنبال او بيرون رفت، به جهت آنكه دير كرده بود. و او را يافت كه خوابيده و در خواب است. حضرت در نزد سر آن غلام نشست و او را باد مىزد، تا آنكه بيدار شد. و در هنگامى كه بيدار شد، حضرت صادق عليه السلام به او فرمود كه: «اى فلان! به خدا سوگند كه تو را نمىرسد كه چنين كنى و در شب و روز هر دو بخوابى. شب از براى تو است و روز از براى ما است كه از تو منتفع شويم و مشغول خدمت ما باشى».