روایت:الکافی جلد ۲ ش ۲۰۸۷
آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء
محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن الحسن بن علي عن اسحاق بن عمار عن ابي عبد الله ع قال :
الکافی جلد ۲ ش ۲۰۸۶ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۲۰۸۸ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۶, ۴۴۹
از امام صادق (ع) فرمود: هر كه صد آيه را در نماز شب بخواند، خدا عز و جل برايش عبادت يك شب را ثبت كند و هر كه ۲۰۰ آيه در جز نماز بخواند، قرآن روز قيامت با او ستيزه نكند، و هر كه در شبانهروز در نماز روز و شب پانصد آيه بخواند، خدا عز و جل در لوح محفوظ براى او يك قنطار حسنه نويسد و هر قنطارى هزار و دويست اوقيه است و هر اوقيه از كوه احُد بزرگتر است.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۴, ۴۲۸
حضرت صادق عليه السلام فرمود: هر كه صد آيه (از قرآن) در شب در نمازى بخواند (يعنى در يكى از نمازهائى كه شب ميخواند و ظاهرا مقصود نمازهاى نافله ايست كه از اول شب تا صبح ميخوانند يا جداگانه دو ركعت نماز بخواند و اين صد آيه را در آن بخواند) خداى عز و جل براى او عبادت يك شب را ثبت كند، و هر كس دويست آيه در غير از نماز بخواند قرآن در روز قيامت با او خصومت نورزد (و در باره ضايع گذاردنش و روى بر تافتن از آن شكايت از او نكند) و هر كه در شبانه روز در نماز روز و شب پانصد آيه بخواند خداى عز و جل براى او در لوح محفوظ يك قنطار حسنه بنويسد و قنطار هزار و دويست اوقيه است و اوقيه بزرگتر از كوه احد است.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۴, ۶۵۷
محمد بن يحيى، از احمد بن محمد، از حسن بن على، از اسحاق بن عمّار، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود: «هر كه صد آيه را بخواند كه در شب به آن نماز كند، خداى عز و جل به آن از برايش عبادت يك شبه را بنويسد، و هر كه دويست آيه را در غير نماز بخواند، قرآن در روز قيامت با او محاجّه و خصومت نكند، و هر كه در روز و شبى، در نمازِ روز و شب، پانصد آيه را بخواند، خداى- تعالى- از برايش در لوح محفوظ قنطارى از حسنات بنويسد» «۱». ( ۱). و قنطار، هزار و دويست وقيه است، و وقيه، از كوه احد بزرگتر است. مترجم گويد كه: در بعضى از نسخ به جاى وقيه، اوقيّهاى- به ضمّ همزه و سكون و او و كسر قاف و ياء مشدّد- است، و هر دو يكى است. و هيچيك از اهل لغت، قنطار و وقيه و قيراط و مثقال كه مذكور شده يا خواهد شد، به آنچه در حديث تفسير شده، تفسير نكردهاند، و ممكن است كه اين معانى از جمله آنها باشد كه اهل لغت بر آنها اطّلاعى به هم نرسانيده باشند، اگرچه غير اين نيز ممكن است، و اين مقام، موضع تحقيق آن نيست، و قنطار و مثقال و قيراط، همه به كسر اوّل است به وزن دينار.( مترجم)