روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۵۰۹
آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر
علي بن ابراهيم عن ابيه و عده من اصحابنا عن سهل بن زياد جميعا عن ابن محبوب عن ابي حمزه عن ابي جعفر ع قال :
الکافی جلد ۲ ش ۱۵۰۸ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۱۵۱۰ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۵, ۵۱۷
از ابى حمزه، از امام باقر (ع) فرمود: راستى خدا عز و جل به داود (ع) وحى كرد كه نزد بنده ام دانيال برو و به او بگو كه: تو مرا نافرمانى كردى و من تو را آمرزيدم و اگر در بار چهارم، مرا نافرمانى كنى، تو را نيامرزم. داود نزد او آمد و گفت: اى دانيال! من فرستاده خدايم به سوى تو و خدا به تو مىفرمايد كه: تو مرا نافرمانى كردى و تو را آمرزيدم، و نافرمانى كردى و تو را آمرزيدم، و نافرمانى كردى و تو تو را آمرزيدم، و اگر بار چهارم نافرمانى كنى تو را نيامرزم. دانيال به او گفت: هر آينه پيغام خدا را به من رسانيدى اى پيغمبر خدا، و چون هنگام سحر شد، دانيال برخاست و با پروردگار خود راز گفت و چنين گفت: پروردگارا! به راستى داود پيغمبرت از سوى تو به من گزارش داده كه من تو را نافرمانى كردم و تو مرا آمرزيدى و به من گزارش داده از سوى تو كه: اگر بار چهارم تو را نافرمانى كنم، مرا نمىآمرزى، به عزّتت سوگند اگر تو مرا نگاه ندارى و معصوم نسازى هر آينه تو را نافرمانى كنم و سپس نافرمانى كنم و باز هم نافرمانى كنم.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۴, ۱۶۸
حضرت باقر عليه السّلام فرمود: خداى عز و جل بداود عليه السّلام وحى فرمود: كه نزد بندهام دانيال برو و بگو: همانا تو مرا نافرمانى كردى و من آمرزيدمت، و نافرمانى كردى و تو را آمرزيدم، و نافرمانى كردى و تو را آمرزيدم، و اگر دربار چهارم نافرمانى مرا كنى تو را نيامرزم؟ پس داود عليه السّلام نزدش آمد و فرمود: اى دانيال من فرستاده خدايم بسوى تو، و او بتو فرمايد: تو مرا نافرمانى كردى پس من آمرزيدم، و نافرمانى مرا كردى و من تو را آمرزيدم، و نافرمانى مرا كردى و تو را آمرزيدم، پس اگر براى چهارمين بار مرا نافرمانى كنى تو را نيامرزم، دانيال بوى گفت: اى پيامبر خدا پيام خود را رساندى، و همين كه وقت سحر شد دانيال برخاست و با پروردگار خود مناجات كرد و عرضكرد: پروردگارا همانا پيغمبر تو داود از سوى تو مرا خبر داد كه هر آينه من تو را نافرمانى كردم و تو آمرزيدى، و نافرمانيت كردم و تو آمرزيدى، و نافرمانيت كردم و تو آمرزيدى، و بمن خبر داد از سوى تو كه اگر من در بار چهارم تو را نافرمانى كنم مرا نيامرزى، پس بعزتت سوگند اگر تو مرا نگاه ندارى (و از نافرمانى كردن مرا حفظ نكنى) هر آينه تو را نافرمانى كنم، و سپس نيز نافرمانى كنم، و باز هم نافرمانى كنم.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۴, ۲۳۱
على بن ابراهيم روايت كرده است، از پدرش و چند نفر از اصحاب ما، از سهل بن زياد و هر دو، از ابن محبوب، از ابو حمزه، از امام محمد باقر عليه السلام كه فرمود: «به درستى كه خداى عز و جل به سوى داود عليه السلام وحى فرمود كه: بيا بنده من دانيال را (يعنى به سوى او توجّه كن) و به او بگو كه: مرا نافرمانى كردى و تو را آمرزيدم، و باز مرا نافرمانى كردى و تو را آمرزيدم، و ديگر مرا نافرمانى كردى و تو را آمرزيدم؛ پس اگر در مرتبه چهارم مرا نافرمانى كنى، تو را نمىآمرزم؛ پس داود عليه السلام به نزد دانيال آمد و به او گفت كه: اى دانيال! به درستى كه من فرستاده خدايم به سوى تو، و آن جناب به تو مىفرمايد كه: مرا نافرمانى كردى و تو را آمرزيدم، و باز مرا نافرمانى كردى و تو را آمرزيدم، و ديگر مرا نافرمانى كردى و تو را آمرزيدم؛ پس اگر در مرتبه چهارم مرا نافرمانى كنى، تو را نمىآمرزم. دانيال به آن حضرت عرض كرد كه: اى پيغمبر خدا! آنچه بر تو بود، رسانيدى و تبليغ رسالت خدا كردى؛ پس چون وقت سحر شد، دانيال برخاست و با پروردگار خويش مناجات كرد و عرض كرد كه: اى پروردگار من! به درستى كه پيغمبرت داود، مرا خبر داد از جانب تو، كه من تو را نافرمانى كردهام و تو مرا آمرزيدهاى، و باز تو را نافرمانى كردهام و مرا آمرزيدهاى، و باز تو را نافرمانى كردهام و مرا آمرزيدهاى. و مرا از جانب تو خبر داد كه: اگر تو را در مرتبه چهارم نافرمانى كنم، مرا نمىآمرزى؛ پس سوگند ياد مىكنم به عزّت تو، كه اگر مرا نگاه ندارى، هر آينه تو را نافرمانى مىكنم، بعد از آن، تو را نافرمانى مىكنم، بعد از آن، تو را نافرمانى مىكنم».