بِجَنَاحَيْه

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

بال. راغب گويد: جناح، بال پرنده است [انعام:38] و نه پرنده‏اى كه به دو بالش پرواز مى‏كند. و دو طرف شى‏ء را دو جناح آن گويند مثل دو جناح كشتى، دو جناح لشگر، دو جناح صحرا و دو جناح (جانب) انسان و فعل جنح در [انفال:61] به معنى ميل كردن است گويند: «جَنَحَتِ السَّفينَةُ» يعنى كشتى به يك طرف ميل كرد. و گناهى كه انسان را از حقّ مايل و كنار مى‏كند جناح (به ضمّ اوّل) ناميده شده است (مفردات به اختصار). راجع به اصل كلمه آنچه نقل شد كافى است اينك به چند آيه نظر مى‏افكنيم . 1- [انفال:61] اگر كفّار به مسالمت ميل كردند تو به آن ميل و توكّل بر خدا كن. از كليّت آيه شريفه استنباط مى‏شود كه در اسلام جنگ تعرّضى با كفّار نيست بلكه جنگ دفاعى است و هرگاه كفّار نيست بلكه جنگ دفاعى است و هرگاه كفّار به فكر همزيستى مسالمت‏آميز باشند اسلام با آنهاكارى ندارد اين مطلب در «قتال» بررسى خواهد شد. انشااللّه . 2- [اسراء:24] بال مذلّت را از مهربانى بر آن دو به خوابان و بگو پروردگارا بر آن دو رحم كن . بچّه پرندگان وقتيكه پدر و مادرشان بلانه بازگشت و طعام آورد، بالهاى خود را مى‏خوابانند و حركت مى‏دهند و دهان خود را باز مى‏كنند تا حسّ رحمت و مهربانى مادر تحريك شده تا به آنها دانه بدهد. گاهعى مادر از كثرت رحمت بالهاى خود را مى‏گشايد و ميخواباند و بچّه‏هاى خود را زير بالها مى‏گيرد تا گرم و محفوظ شوند. آيه شريفه هردو احتمال را دارد بنابر احتمال اوّل معنى آن است: به پدر و مادر فروتنى و تواضع كن و خودت راكوچك نشان بده تا رحمت آنها را تحريك كنى، در اين صورت «مِنَ الرَّحمَةِ» از پدر و مادر است و بنا بر احتمال دوّم مراد آنست كه از آنها حمايت كن و آنها را زير بال خودت بگير و در اين صورت «مِنَ الرَحْمَةِ» از جانب فرزند است. ولى بقرينه «مِنَ الذُلّه »احتمال اوّل بهتر و بلكه نزديك به يقين است امّا به قرينه آيه ما قبل «اِمّآ يَبْلُغَنَّ عِنْدِكَ الْكَبِرَ اَحَدُ هُما اَوْ كِلا هُما» احتمال دوّم بهتر مى‏باشد زيرا در صورت پيرمرد و پير زن بودن پدر و مادر: احتياج به حمايت فرزند بيشتر است . ولى در آيات [حجر:88] [شعراء:215] احتمال دوّم حتمى است و رحمت از جانب رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم است 3- [طه:22] جناح به ملاحظه معنى اوّل به معنى دست، بازو، و زير بغل، به كار رفته است، ضمّ به معنى جمع كردن است الميزان احتمال مى‏دهد كه مراد از جناح در آيه زير بغل باشد يعنى :دستت را به زير بغلت جمع كن تا سفيد و بى علّت خارج شود در اين صورت اين آيه عبارت اخراى آيه [نمل:12] خواهد بود. 4- [قصص:32] درباره «وَاضْمُمَ اِلَيْكَ جَناحَكَ مِنَ الرَّهبِ» احتمال بسيار داده‏اند الميزان بعد از نقل احتمالات، احتمال مى‏دهد كه منظور آنست موسى براى خود تواضع و خشوع را عادت و صفت قرار بدهد و رهبت را از خود دور نكند و اين نظير آنست كه به حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم امر شد كه براى مؤمنان متواضع باشد [حجر:88] (رجوع به الميزان) . نگارنده احتمال مى‏دهم مراد ان باشد كه هر وقت رعبى و ترسى بر تو عارض شد دستت را بر سينه‏ات بگذار چون اين سخن بعد از اين سخن دستور داده شده كه به پيش فرعون برود. رفتن به بارگاه فرعون قهراً توأم با ترس و لرز خواهد بود لذا امر شد چون او را خوفى فرا گيرد دست بر سينه خود گذارد. 5- [بقره:158] «جناح» 25 بار در قرآن مجيد آمده است و اصل آن چنانكه از راغب نقل شد ميل از حق است و در آيات تقريباً با محذور و مسئوليت و گناه مرادف است مثلا: [بقره:282] مراد آنست كه بر شما محذورى و حرجى نيست كه آنرا ننويسيد. 6- [فاطر:1]. آيه شريفه از چند جهت قابل گفتگوست اوّل: آنكه ملائكه فرستادگان خدايند. بعضى‏ها آن را منحصر بوحى كرده و گفته‏اند: ملائكه فرستادگان خدايند. و خدا آنها را با وحى به سوى انبیاء مى‏فرستند ولى اولا تمام ملائكه وحى آور نيستند حال آنكه «ملائكه» جمع محلّى به الف و لام است و افاده عموم مى‏كند ثانياً ملائكه مأموريت‏هاى زيادى دارند و براى هر كارتكوينى و تشريعى از جانب خدا فرستاده مى‏شود براى قبض روح، براى باران، براى نوشتن اعمال بندگان و تمثيت كارهاى خارج از شمار . بعد از ملهم شدن به اين مطلب ديدم الميزان نيز بر خلاف عدّه‏اى آن را اعم گرفته و فرموده: موجبى بر اين تخصيص نداريم. قرآن كلمه رسل را بر غير آورندگان وحى اطلاق كرده مثل [انعام:61] [يونس:21] [عنكبوت: 31]. دوّم: مراد از اجنحه (بالها) در آيه چيست؟ ملائكه دو دو، سه سه، چهارچهار، بال دارند يعنى چه؟ عدّه كثيرى از مفسرين امثال طبرسى، فيض، زمخشرى، بيضاوى، ابن كثير، و غيره جناح را به معنى بال گرفته و گفته‏اند: بعضى سه بال و بعضى چهار بال، بعضى سه بال و بعضى چهار بال دارند حتى زمخشرى در محلّ قرار گرفتن بال سوّم بحث كرده، يك احتمالش آنست كه محلّ بال سوّم ما بين كتف ملك است. ولى توجّه نكرده كه ملك جسم نيست كتف و ميان دو كتف از كجا خواهد داشت . نظر الميزان آن است كه وجود ملك مجهز است به نيروئيكه از آن استفاده پرنده از بالش بدان وسيله از آسمان به زمين به دستور خدا نازل مى‏شود... و مجرد اطلاق لفظ لازم نگرفته كه مانند پرنده بال مادّى داشته باشد. نگارنده احتمال نزديك به يقين دارم كه موضوع يك يا چند بال اشاره به مراتب قدرت و كار ملك است نه اينكه بال عادى و نه اينكه در نزول و عروج از نيروئى استفاده مى‏كند مثل بال پرنده. گرچه آن در جاى خود حق است. مثلا فرشته ايكه فقط يك شغل به او محوّل شده داراى يك جناح و ملكه‏اى كه دو كار بر او محول شده صاحب دو جناح است و هكذا و اينكه در مجمع البيان و صافى و كشّاف و غيره نقل شده رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم درشب معراج جبرئيل را ديد كه ششصد بال داشت ظاهراً اشاره به آن است كه ششصد كار مختلف از طرف خدا به او رجوع شده است مثلا شخصى هم و وزير است و هم استاد دانشگاه و هم مدير كارخانه و غيره، كارهاى جبرئيل نيز چنين است و يا منظور تفاوت نيروهاى ملائكه است على هذا جناح در آيه به معنى طرف است. فرشته يك طرفى و دو طرفى و يا به معنى دست است فرشته يك دستى و دو دستى يعنى آنكه يك كار و يك مأموريت و آنكه دو كار و دو مأموريت وارد شده كه مراد از آنها تعدد شغل يا تفاوت نيروهاى آنهاست و اللّه العالم. سوّم: «يَزيدُ فى الْخَلْقِ ما يَشاءُ» على الظاهر اشاره بر ملك و جناح آن است يعنى آنچه بخواهد از آفرينش زياد مى‏كند و بيشتر از چهار منصب مى‏دهد كه او بر هر چيز قادر است.


کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...