النساء ٩٦
کپی متن آیه |
---|
دَرَجَاتٍ مِنْهُ وَ مَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً وَ کَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً |
ترجمه
النساء ٩٥ | آیه ٩٦ | النساء ٩٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«دَرَجاتٍ»: مراتب و منازل گوناگون مجاهدان، یا مراد مرتبه و درجه عظیمی است که با توجّه به مراتب و منازل دیگر، گوئی یک مرتبه و درجه نیست، بلکه مراتب و درجات است. (دَرَجاتٍ) منصوب است و بَدَل (أَجْراً) میباشد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
دَرَجاتٍ مِنْهُ وَ مَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً «96»
(آن پاداش بزرگ) درجاتِ (مهم و متعدّد) همراه با آمرزش و رحمتى از جانب اوست و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است.
پیام ها
1- تفاوت مبارزان با قاعدان اندك نيست، بلكه فاصله بسيار است. «دَرَجاتٍ»
2- شرط دريافت و برخوردارى از رحمت الهى، پاك بودن و پاك شدن است.
ابتدا «مَغْفِرَةً» آمده، سپس «رَحْمَةً»
3- خداوند، غفور و رحيم است، امّا شرط برخوردارى از اين غفران و رحمت، جبهه رفتن و جهاد است. مَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً ... غَفُوراً رَحِيماً
تفسير نور(10جلدى)، ج2، ص: 140
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
دَرَجاتٍ مِنْهُ وَ مَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً (96)
دَرَجاتٍ مِنْهُ: مراتب رفيعه و مقامات منيعه از جانب خداوند متعال در آخرت براى ايشان مىباشد. گويند هفتاد درجه است كه ميان هر درجه، مقدار دويدن اسب تيزرو باشد در مدت هفتاد خريف (سال). چنانكه در حديث وارد شده كه: فضّل اللّه المجاهدين على القاعدين سبعين درجة بين كلّ درجتين مسيرة سبعين خريفا للفرس الجواد المضمر. «1» وَ مَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً: و آمرزش و بخشايش سبحانى نيز شامل حال آنها است. وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً: و هست خداى تعالى آمرزنده گناهان گذشته ايشان، مهربان بر آنها در ازدياد اجر و ثواب ايشان؛ يا غفور است در صدور تفريط از ايشان، و رحيم است مر وعدهاى كه ايشان را فرموده.
«1» تفسير صافى، جلد اوّل، صفحه 487 (به نقل از مجمع البيان)
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 547
نكته: تكرير تفضيل مجاهدين و مبالغه در آن اجمالا و تفصيلا، جهت تعظيم جهاد و ترغيب در آن است. و گويند: اول، غنيمت و ظفر و ذكر جميل؛ دوم، درجات عاليه در آخرت است. و به قولى درجه ارتفاع منزلت ايشان است نزد خدا، و درجات منازل ايشان است در جنت. و نزد بعضى قاعدون اول اضراء، و قاعدون باقى آنهايند كه مأذون شدند در تخلف به جهت اكتفا به غير خود. و نزد بعضى اول مجاهدان با كفار، و ثانى مجاهدان به انفسند، و عليه قوله عليه السّلام: رجعنا من الجهاد الاصغر الى الجهاد الاكبر. «1» تبصره: مخفى نماند كه مجاهدان مذكوره در آيه، كسانيند كه در ركاب پيغمبر يا امام به اذن ايشان مقاتله نمايند. چه بكشند يا كشته شوند، اجر عظيم را دريافته است، نه اشخاصى كه در قرون اخيره پيدا شدند و نام خود را مجاهد گذاشته، جان و مال و ناموس مسلمين را در معرض هتك و هدر قرار دادند و جز هواى نفسانى و شهوات و اجراء مقاصد طاغيان باديه غفلات همتى نداشتند.
هر آينه محاربين فى سبيل الشيطان و معاندين رسول السبحان بودند، چه در هيچ مذهب و ملتى اينگونه هتاكى و بىباكى را نسبت به هم كيش و آئين خود روا ندارند.
تنبيه: بدان كه در زمان غيبت، جهاد با كفار واجب نيست، لكن جهاد با نفس را عموم مكلفين مأمورند كه نفس را به لجام شريعت ملزم ساخته، به تازيانه مجاهدات و رياضات او را رام نمايند تا به سلامتى طى طريق كرده، مقصد عظمى و فوز كبرى را نائل گردند؛ چنانچه حضرت صادق عليه السّلام مىفرمايد: خوشا به حال بندهاى كه با نفس و هوى و هوس خود جهاد كند. هر كه لشگر هواى خود را بشكند به رضاى پروردگار، ظفر مىيابد. و هر كه عقل او بر نفس امارهاش غالب شود به جهد و طاعت، پس بتحقيق كه به فوز عظيم فايز گشته است.
«1» فروع كافى، جلد 5، كتاب الجهاد، صفحه 12، حديث 3، (نقل به مضمون)
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 548
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
دَرَجاتٍ مِنْهُ وَ مَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً (96)
ترجمه
مرتبهها است از او و آمرزش و رحمت و باشد خدا آمرزنده مهربان.
تفسير
از آيه قبل معلوم شد فضيلت و مزيّت مجاهدين بر قاعدين بدرجه و اجر عظيم است و در اين آيه بيان فرموده كه امتياز بيك درجه نيست بلكه بدرجات عديده است كه مراتب قرب الهى است و اجر عظيم رحمت و مغفرت است كه شامل حال شهداء و مجاهدين ميشود بر حسب مراتب اعمال و نيّات آنها كه در آيه قبل اشاره بآن شد البته ضربت امير المؤمنين (ع) را در روز خندق كه افضل از عبادت جن و انس است بنص
جلد 2 صفحه 107
پيغمبر (ص) بروايت مشهوره بين عامّه و خاصّه نميتوان قياس بساير مجاهدات نمود و در مجمع روايت نموده است كه خداوند تعالى فضيلت داد مجاهدين را بر قاعدين بهفتاد درجه كه بين هر دو درجه بقدر سير اسب خوب تندرو در مدت هفتاد فصل پائيز فاصله است و خداوند آمرزنده و مهربانست اگر احيانا از مجاهدى خلل و فتورى روى دهد بكرم خود مىبخشد و برحمت خود او را واصل ميفرمايد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
دَرَجاتٍ مِنهُ وَ مَغفِرَةً وَ رَحمَةً وَ كانَ اللّهُ غَفُوراً رَحِيماً (96)
اينکه آيه شريفه بيان و توضيح آيه قبل است که توهّم نشود که تفضيل يك درجه باشد (درجات منه) در مجمع ميگويد
(و جاء في الحديث ان اللّه فضّل المجاهدين علي القاعدين سبعين درجة بين کل درجتين مسيرة سبعين خريفا لفرس الجواد المضمر)
و خريف عبارت از سه ماه است که مهر و ابان و آذر باشد و بفارسي پائيز ميگويند (و مغفرة) که مجاهد تمام گناهانش ريخته ميشود مثل برگ درختان مثل زماني که از مادر متولد شده باشد (و رحمة) که مشمول رحمت بي پايان حق ميشوند وَ كانَ اللّهُ غَفُوراً رَحِيماً بيان علّت است که سبب اينکه همه تفضلات اينست که خداوند غفور است و رحيم، اللهم ارزقنا بفضلك و كرمك و رحمتك بجاه محمّد و آله صلي اللّه عليه و آله جميع هذه الدرجات.
179
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- پاداشهاى الهى، داراى مراتب و درجات (فضّل اللّه ... اجراً عظیماً. درجات منه)
۲- درجه ها و منزلتهاى اعطایى خداوند، اجر بزرگ مجاهدان در راه او (فضّل اللّه المجاهدین على القاعدین اجراً عظیماً. درجات منه)
۳- آمرزش و رحمت خاص خداوند نسبت به مجاهدان، اجر بزرگ آنان (فضّل اللّه المجاهدین على القاعدین اجراً عظیماً. درجات منه و مغفرة و رحمة) «مغفرة» و «رحمة»، عطف بیان براى «اجراً عظیماً» است. و نکره آوردن کلمه «مغفرة» و «رحمة» دلالت بر مغفرت و رحمتى خاص دارد.
۴- جهاد در راه خداوند، موجب دستیابى به منزلتهایى والا و آمرزش گناهان و جلب رحمت خاص او (فضّل اللّه المجاهدین على القاعدین ... درجات منه و مغفرة و رحمة)
۵- بهره مندى انسان از رحمت خاص الهى، در گرو آمرزش گناهان اوست. (مغفرة و رحمة) تقدیم «مغفرة» بر «رحمة»، دلالت بر این معنا دارد که تا مغفرت حاصل نشود، آن رحمت خاص شامل آدمى نمى گردد.
۶- خداوند، غفور (بسیار آمرزنده) و رحیم (مهربان) است. (و کان اللّه غفوراً رحیماً)
موضوعات مرتبط
- اسماء و صفات: رحیم ۶ ; غفور ۶
- پاداش: مراتب پاداش ۱، ۲، ۳
- جهاد: آثار جهاد ۴
- خدا: آمرزش خدا ۳، ۵ ; پاداش خدا ۱ ; رحمت خدا ۳ ; عطایاى خدا ۲ ; موجبات رحمت خدا ۴، ۵
- رشد: عوامل رشد ۴
- گناه: آمرزش گناه ۴، ۵
- مجاهدان: پاداش مجاهدان ۲، ۳
منابع