النساء ١٦٢
کپی متن آیه |
---|
لٰکِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَ الْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ الْمُقِيمِينَ الصَّلاَةَ وَ الْمُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَ الْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ أُولٰئِکَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْراً عَظِيماً |
ترجمه
النساء ١٦١ | آیه ١٦٢ | النساء ١٦٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لکِنْ»: امّا. ولی. این واژه برای استدراک مابعد خود از (اَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ) به کار رفته است. «الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ»: ثابتقدمان در دانش. فرزانگان آشنا به علوم دینی. «الْمُقِیمِینَ الصَّلوةَ»: نمازگزارانی که چنان که باید نماز را به جای میآورند. منصوب به اختصاص است، و تقدیر چنین است: أَخُصُّ الْمُقِیمِینَ الصَّلاةَ بِالذِّکْرِ أَوْ بِالْمَدْحِ. «الْمُؤْتُونَ»: دهندگان. از مصدر إیتاء.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَ الْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ الْمُقِيمِينَ الصَّلاةَ وَ الْمُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ الْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ أُولئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْراً عَظِيماً «162»
ولى راسخان در علم از يهود و مؤمنان، به آنچه بر تو و آنچه پيش از تو نازل شده است ايمان دارند. و به ويژه برپا دارندگان نماز، و اداكنندگان زكات، و ايمان آورندگان به خدا و قيامتند. بزودى آنان را پاداش بزرگى خواهيم داد.
«1». تورات، سِفر تثنيه، فصل 23، جملات 19 و 20.
«2». تفسير نمونه.
جلد 2 - صفحه 210
نکته ها
از اينكه بارها در قرآن جملهى «وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ» آمده و يك بار هم عبارت «مِنْ بَعْدِكَ» نيامده است، خاتميّت دين اسلام را مىتوان فهميد.
در حديث آمده است: آنكه زكات نمىپردازد، نمازش قبول نيست. پيامبر صلى الله عليه و آله نمازگزارانى را كه زكات نپرداخته بودند، از مسجد بيرون مىكرد. به فرمودهى قرآن، نمازگزار واقعى بخيل نيست. «إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً، إِلَّا الْمُصَلِّينَ» «1»
پیام ها
1- در انتقاد بايد انصاف داشت. در اين آيه مؤمنانِ يهود از ظالمان و حرامخواران استثنا شدهاند. لكِنِ الرَّاسِخُونَ ... مِنْهُمْ
2- دانشى ارزشمند است كه ريشه ورسوخ در جان داشته باشد. «الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ»
3- هدف و باورهاى مشترك مهم است، نه نژاد و قبيله و زبان. «الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَ الْمُؤْمِنُونَ»
4- ايمان به همهى اصول در همهى اديان الهى لازم است. «بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ»
5- با آنكه نماز و زكات، در همهى اديان بوده است، ولى به خاطر اهمّيت آن دو جداگانه ذكر شدهاند. بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ الْمُقِيمِينَ الصَّلاةَ وَ ...
6- نماز از زكات جدا نيست و اهل نماز بايد اهل انفاقهاى مالى هم باشند.
«الْمُقِيمِينَ الصَّلاةَ وَ الْمُؤْتُونَ الزَّكاةَ»
7- نماز جايگاه مخصوص دارد. (همهى جملات آيه با واو و نون آمده «الرَّاسِخُونَ، الْمُؤْمِنُونَ، الْمُؤْتُونَ»، ولى درباره نماز به جاى «مقيمون» كلمهى «الْمُقِيمِينَ» بكار رفته كه در زبان عربى، نشانهى برجستگى آن است.)
«1». معارج، 21- 22.
تفسير نور(10جلدى)، ج2، ص: 211
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَ الْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ الْمُقِيمِينَ الصَّلاةَ وَ الْمُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ الْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ أُولئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْراً عَظِيماً (162)
بعد از ذكر كفار اهل كتاب، بيان مؤمنان ايشان را مىفرمايد:
لكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ: لكن راسخان در علم از بنى اسرائيل، يعنى آنهائى كه تورات آموخته و مبالغه كردهاند در دانستن آن و به اخلاص و اعتقاد تمام به عمل آورده، اخفا و تحريف آن نكردهاند، مثل عبد اللّه سلام و اصحاب او، وَ الْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ: و تمام مؤمنين از ايشان يا از مهاجر و انصار كه ايمان مىآرند به آنچه نازل شده است به تو اى پيغمبر يعنى قرآن، وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ: و آنچه منزل گشته پيش از تو، يعنى تمام كتب الهى، وَ الْمُقِيمِينَ الصَّلاةَ: و ايمان مىآرند به گزارندگان نماز، يعنى پيغمبران كه در شرع همه ايشان، نماز مقرر و مفروض بوده است. و گويند مراد ائمه معصومين صلوات اللّه عليهم مىباشند. وَ الْمُؤْتُونَ الزَّكاةَ: و لكن دهندگان زكات واجبه، وَ الْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ: و ايمان آرندگان به خدا و روز قيامت، أُولئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْراً عَظِيماً: آن گروه متصفين به ايمان صحيح و عمل صالح زود باشد كه عطا كنيم ما ايشان را مزدى بزرگ، كه آن دولت رضا و سعادت وصول به نعم بىمنتها باشد. اين اعطاى اجر عظيم، اختصاص ندارد به آنها، بلكه هر كه ثابت شد در معارف الهيه و عمل به علم خود كند و خير و هدايت را به مردم تعليم نمايد، هر آينه او را ثوابى جزيل بوده باشد.
امير المؤمنين عليه السّلام در نهج البلاغه فرمايد: و اللّه اللّه فى القرآن، لا يسبقكم بالعمل به غيركم. و اللّه اللّه فى الصّلوة، فانّها عمود دينكم. و اللّه اللّه فى
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 650
بيت ربّكم، لا تخلوه ما بقيتم، فانّه ان ترك لم تناظروا و اللّه اللّه فى الجهاد باموالكم و انفسكم و السنتكم فى سبيل اللّه؛ و عليكم بالتّواصل و التّبادل، و ايّاكم و التّدابر و التّبادل و التّقاطع، و لا تتركوا الامر بالمعروف و النّهى عن المنكر، فيولّى عليكم شراركم، ثمّ تدعون فلا يستجاب لكم.
يعنى: و بترسيد از خدا بترسيد خدا را در رعايت قرآن، بايد پيشى نگيرد شما را در عمل كردن به احكام قرآن، غير شما. و بترسيد خدا را بترسيد خدا را در رعايت نماز، پس بتحقيق نماز ستون دين شماست. و بترسيد خدا را بترسيد خدا را در رعايت خانه پروردگار، خالى مگذاريد آن را از حج نمودن در آن مادامى كه زنده باشيد. بتحقيق اگر واگذاريد او را، مهلت داده نخواهيد شد از عذاب الهى. و بترسيد خدا را بترسيد خدا را در رعايت جهاد كردن به مالهاى شما و نفسهاى شما و زبانهاى شما در راه خدا، و لازم است بر شما وصلت و خويشى با يكديگر، و دور داريد خود را از پشت نمودن و قطع كردن احساس به هم را، و ترك مكنيد امر به مأمورات و نهى كردن از منهيات را، كه اگر ترك نمائيد، حاكم گردد بر شما اشرار و بدكردار شما، پس دعا مىكنيد به درگاه خدا، و مستجاب نمىشود براى شما.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
لكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَ الْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ الْمُقِيمِينَ الصَّلاةَ وَ الْمُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ الْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ أُولئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْراً عَظِيماً (162)
ترجمه
ولى راسخان در دانش از آنها و گروندگان ميگروند بآنچه فرستاده شد بسوى تو و آنچه فرستاده شد پيش از تو بخصوص بر پا دارندگان نماز و دهندگان زكوة و گروندگان بخدا و روز بازپسين آنگروه زود باشد كه دهيمشان مزدى بزرگ..
تفسير
كسانيكه در وادى علم راسخ و ثابت قدمند از معلوم خود تجاوز نميكنند و بعلم خود عمل مينمايند و دانش خود را فداى هيچ غرضى از اغراض نمىنمايند اگر چه يهودى باشند همينقدر كه در تورية صحيح يافتند اوصاف پيغمبر آخر الزمان را اقرار به نبوت او مينمايند و ايمان بقرآن و تورية و ساير كتب سماوى ميآورند و ديگر طلب معجزى از آنحضرت نميكنند زيرا اين امر خود دليل روشنى است بر حقانيت تورية و
جلد 2 صفحه 155
قرآن و آورنده آندو آنها مانند عبد اللّه سلام و اصحابش و همچنين كسانيكه ايمان به پيغمبر (ص) آوردند ايمان بقرآن و ساير كتب سماوى ميآورند كه همه صدق و حقند زيرا ايمان به پيغمبر لازمهاش ايمان بقرآن است و ايمان بقرآن ملازم با ايمان بساير كتب سماوى است كه در قرآن مكرر تصريح بآن شده است مخصوصا كسانيكه نماز گذار و بر پا دارنده نمازند كه آنها چون شبانه روزى اقلا پنج مرتبه متوجه بحق شده با خداوند طرف خطاب ميشوند قلب آنها منور بانوار حق ميشود و حق و اهل حق را مشاهده مينمايند و حقائق براى آنها بعين اليقين مكشوف ميشود ديگر چه حاجت به بينه و برهان و دليل و اعجاز و كرامت دارند و بنابر آنچه عرض شد لكن استدراك از سؤال معجزه و ساير مطاعن بنى اسرائيل است كه از آيه يسئلك اهل الكتاب به بعد ذكر شد تا شامل راسخان در علم از آنها نشود و مؤمنون عطف بر راسخون است و مراد بآنها غير اهل كتابند مانند نوع اصحاب پيغمبر (ص) كه بدون طلب معجزه يا با طلب آن بدون لجاج و عناد بالطوع و الرغبه ايمان آوردند و المقيمين منصوب بمدح است كه ايمان آنها اسرع و اكمل است بتقدير اخصّ يا امدح و بعضى گفتهاند المقيمين عطف است بر ما انزل اليك و مراد از آنها پيغمبران يا ملائكه يا ائمه اطهارند و المقيمون نيز قرائت شده است ولى نادر است و از مصحف ابن مسعود نقل شده است و بنابر اين مبتدا است و المؤتون الزكوة عطف بآن است و بنا بر قرائت مشهور و المؤتون الزكوة مبتدا است و در هر حال سنؤتيهم خبر است و چون غرض اصلى از آيه كه بيان حال راسخان در علم از اهل كتاب و ساير مؤمنين مخصوصا اهل نماز بود حاصل شده بود و ضمنا مدح از ايمان به پيغمبر و كتب سماوى و نماز بدون تعصب و تكلف شده بود مناسب بود در ذيل آيه اثبات اجر و فضلى براى دهندگان زكوة و اهل ايمان بخدا و روز جزا شود تا اصول دين تكميل و چنانچه در كلام الهى معمول است ذكرى از زكوة عقيب صلاة شده باشد و مراجعه بآنچه عرض شد براى حل تمام اشكالات و بيان وجوه محسنات كلام كافى است لذا از نقل اقوال و وجوه تراكيب منقوله در اين مقام خوددارى مينمائيم و اللّه اعلم بالصواب.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لكِنِ الرّاسِخُونَ فِي العِلمِ مِنهُم وَ المُؤمِنُونَ يُؤمِنُونَ بِما أُنزِلَ إِلَيكَ وَ ما أُنزِلَ مِن قَبلِكَ وَ المُقِيمِينَ الصَّلاةَ وَ المُؤتُونَ الزَّكاةَ وَ المُؤمِنُونَ بِاللّهِ وَ اليَومِ الآخِرِ أُولئِكَ سَنُؤتِيهِم أَجراً عَظِيماً (162)
جلد 6 - صفحه 270
لكن كساني که از اهل كتاب رسوخ در علم دارند و حقايق را درك كردند و مؤمنيني که بشرف اسلام مشرف شدند ايمان دارند بآنچه بر شما نازل شده و بر انبياء و قبل و كساني که بر پا ميدارند نماز را و اينها اداء زكاة ميكنند و ايمان بخدا و روز جزاء دارند اينها را زود باشد که اجر عظيمي بآنها عنايت فرمائيم.
اشكال- جمله و المقيمين الصلاة بمقتضاي عطف بيؤمنون بايد مرفوع باشد و المقيمون الصلاة.
جواب- مفسرين در اينکه باب اختلاف زيادي دارند، از عايشه نقل ميكنند که اينکه از نقله قرآن است و اشتباه آنها است، و اينکه كلمه غلط محض است با ثبوت تواتر قرآن، و بعضي مفسرين گفتند اينکه جمله عطف بما انزل اليك يعني يؤمنون بالمقيمين الصلاة و مجرور است، و بعضي گفتند منصوب است بفعل محذوف كلمه اعني المقيمين الصلاة، و بعضي گفتند عطف بضمير هم است در الراسخون في العلم منهم و من المقيمين الصلاة، و بعضي گفتند عطف بكاف من قبلك است يعني من قبل المقيمين للصلوة، و بعضي گفتند عطف بكاف اولئك است.
و تحقيق الكلام اينست که عطف ظاهر بضمير بدون اعاده حرف جرّ صحيح نيست و آنچه بنظر اقرب ميآيد همان معناي اول است و مجرور است و عطف بما انزل اليك است، باين معني که راسخون در علم از اهل كتاب و مؤمنون ايمان بقرآن و بكتب آسماني که قبلا نازل شده و ايمان بمقيمين صلوة که انبياء باشند دارند و اعطاء زكاة هم ميكنند و ايمان بخدا و روز جزاء هم دارند.
لكِنِ الرّاسِخُونَ فِي العِلمِ مِنهُم علماء يهود و نصاري که از كتب آسماني كاملا بهرهمند شدند و بشارات انبياء بآمدن پيغمبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم را درك كردند وَ المُؤمِنُونَ كساني که از مشركين بشرف اسلام مشرف شدند.
يُؤمِنُونَ بِما أُنزِلَ إِلَيكَ قرآن و احكام و اموري که حضرتش از جانب خدا
جلد 6 - صفحه 271
ابلاغ فرموده وَ ما أُنزِلَ مِن قَبلِكَ از صحف آدم و شيث و نوح و ابراهيم و تورات و زبور و انجيل و آنچه انبياء آورده بودند.
وَ المُقِيمِينَ الصَّلاةَ از انبياء و اولياء و صالحين و اوصياء انبياء بتمام آنها ايمان آوردند وَ المُؤتُونَ الزَّكاةَ و اداء زكاة هم ميكنند وَ المُؤمِنُونَ بِاللّهِ و ايمان بوحدانيت حق و نفي شرك وَ اليَومِ الآخِرِ و ايمان بروز جزاء هم دارند.
أُولئِكَ اينکه راسخون و مؤمنون را سَنُؤتِيهِم أَجراً عَظِيماً پاداش بسيار بزرگي
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- وجود دانشمندان ژرفنگر و مؤمنانى واقعى در میان یهودیان (لکن الرسخون فى العلم منهم و المؤمنون یؤمنون بما أنزل إلیک) ظاهراً مراد از «المؤمنون»، یهودیان با ایمان مى باشد، یعنى «المؤمنون منهم» و کلمه «منهم» به قرینه فراز قبل حذف شده است.
۲- عالمان ژرفنگر یهود و مؤمنان واقعى آنها، به قرآن و دیگر کتب آسمانى ایمان مى آورند. (لکن الرسخون فى العلم منهم و المؤمنون یؤمنون بما أنزل إلیک و ما أنزل من قبلک)
۳- لزوم ایمان به کتب آسمانى پیشین در کنار ایمان به قرآن (لکن الرسخون ... و المؤمنون یؤمنون بما أنزل إلیک و ما أنزل من قبلک)
۴- نقش ایمان واقعى به ادیان گذشته در پذیرش قرآن و دیگر کتب آسمانى (و المؤمنون یؤمنون بما أنزل إلیک و ما أنزل من قبلک)
۵- نقش مثبت و سازنده علم در ایمان به قرآن و دیگر کتب آسمانى (لکن الرسخون فى العلم ... یؤمنون بما أنزل إلیک و ما أنزل من قبلک)
۶- جاذبه خاص قرآن براى علماى راستین و ژرفنگر (لکن الرسخون ... یؤمنون بما أنزل إلیک و ما أنزل من قبلک)
۷- عالمان ژرفنگر یهود، خواسته نابجا از پیامبر اسلام (ص) نداشته و از صفات زشت و اعمال نارواى یهودیان (پیمان شکنى، انکار آیات الهى و ...) بر حذر بودند. (یسئلک أهل الکتب ... لکن الرسخون فى العلم منهم و المؤمنون یؤمنون) خداوند در آیه ۱۵۳ تا آیه مورد بحث بهانه گیریها و صفات زشت اهل کتاب و به خصوص یهودیان را بیان نموده و آیه مورد بحث با کلمه «لکن» مؤمنان واقعى و عالمان ژرفنگر را، استثنا کرده است.
۸- خواسته هاى نابجا، اعمال ناروا و رذایل اخلاقى یهود، نشأت گرفته از جهل آنان و ناباورى ایشان نسبت به تعالیم دین (یسئلک أهل الکتب ... لکن الرسخون فى العلم منهم و المؤمنون) توصیف صالحان یهود با عنوان عالمان ژرفنگر و مؤمنان واقعى، بیانگر این حقیقت است که جهل و ناباورى به تعالیم انبیا مایه گرایش عامه یهود به اعمال ناروا و رذایل اخلاقى بوده است.
۹- جهل، سطحى نگرى و روحیه ناباورى در اکثریت یهود، مایه کفر آنان به قرآن و دیگر کتب آسمانى (لکن الرسخون فى العلم منهم و المؤمنون یؤمنون بما أنزل إلیک و ما أنزل من قبلک) در برداشت فوق کلمه «لکن» استدراک از جمله «فلایؤمنون الا قلیلا» (۱۵۵) گرفته شده است، یعنى اکثر یهودیان ایمان نمى آورند و لکن عالمان ژرفنگر ایشان و آنانکه اهل باور به حقیقت هستند به قرآن ایمان خواهند آورد. بنابراین جمله «لکن ...» مى رساند که جهل و روحیه ناباورى در اکثریت یهود مانع ایمان آوردن آنان به قرآن شده است.
۱۰- یهودیان بپادارنده نماز و پرداخت کننده زکات، به قرآن و دیگر کتب آسمانى ایمان مى آورند. (و لکن الرسخون ... و المقیمین الصلوة و المؤتون الزکوة) بنابر اینکه کلمات «المقیمین» و «المؤتون» عطف بر «الراسخون» باشد، جمله «یؤمنون» خبر براى این کلمات نیز مى باشد. گفتنى است که «المقیمین» به وسیله فعلى همانند «امدح» و یا «اخص» منصوب شده و در اصل چنین بوده «و المقیمون الصلوة اخصهم و امدحهم» که بنابر قواعد ادبى المقیمون و فعل اخص و امدح حذف شده است و ضمیر در «امدحهم» به صورت اسم ظاهر در آمده است.
۱۱- یهودیان مؤمن به خدا و قیامت، به قرآن و دیگر کتب آسمانى ایمان مى آورند. (و لکن الرسخون فى العلم منهم ... و المؤمنون باللّه و الیوم الاخر) بنابر اینکه «المؤمنون باللّه ...» عطف باشد بر «الرسخون».
۱۲- مؤمنان به خدا، قیامت و قرآن، بر پا دارندگان نماز و پرداخت کنندگان زکات، از پاداش بزرگ الهى، برخوردار خواهند شد. (أولئک سنؤتیهم أجراً عظیماً)
۱۳- اهمیت والاى نماز و زکات و عنایت ویژه الهى نسبت به اقامه کنندگان نماز (و المقیمین الصلوة و المؤتون الزکوة) منصوب آوردن «المقیمین» به تقدیر «امدح» و «اخص» براى تأکید بیشتر به اهمیت نماز و عنایت خاص خداوند به اقامه کنندگان آن است و ذکر زکات در بین دیگر عبادتها و واجبات، حکایت از اهمیت ویژه آن دارد.
۱۴- ایمان، آنگاه در بهره مندى از پاداش بزرگ الهى کارساز است که توأم با عمل باشد. (و المقیمین الصلوة ... و المؤمنون باللّه و الیوم الاخر أولئک سنؤتیهم أجراً عظیماً)
۱۵- بهره مندى عالمان از پاداشهاى بزرگ الهى در گرو ایمان و انجام اعمال صالح (لکن الرسخون ... و المؤمنون باللّه و الیوم الاخر أولئک سنؤتیهم أجراً عظیماً)
۱۶- ایمان به خدا و قیامت، مستلزم ایمان به پیامبر (ص)، قرآن و دیگر کتب آسمانى (یؤمنون بما أنزل إلیک و ما أنزل من قبلک ... و المؤمنون باللّه و الیوم الاخر) کلمه «المؤمنون باللّه» عطف بر «الراسخون» است و در نتیجه «یؤمنون بما انزل ...» خبر براى «المؤمنون باللّه» نیز مى باشد. گفتنى است که لازمه ایمان به قرآن، ایمان به پیامبر (ص) است و لذا در برداشت فوق ایمان به پیامبر (ص) نیز آورده شد.
۱۷- استفاده از پاداش خواهى انسان از روشهاى قرآن براى ایجاد انگیزه براى تحصیل علم و گرایش به ایمان و عمل صالح (لکن الرسخون ... أولئک سنؤتیهم أجراً عظیماً)
۱۸- پاداشهاى الهى داراى درجات و مراتب (أولئک سنؤتیهم أجراً عظیماً)
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: تکذیب آیات خدا ۷
- انگیزش: عوامل انگیزش ۱۷
- ایمان: آثار ایمان ۴، ۱۶ ; ایمان به ادیان ۴ ; ایمان به خدا ۱۱، ۱۲، ۱۶ ; ایمان به قرآن ۲، ۳، ۴، ۵، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۶ ; ایمان به قیامت ۱۱، ۱۲، ۱۶ ; ایمان به کتب آسمانى ۲، ۳، ۴، ۵، ۱۰، ۱۱، ۱۶ ; ایمان به محمّد (ص) ۱۶ ; ایمان و عمل ۱۴ ; پاداش ایمان ۱۵ ; زمینه ایمان ۱۰، ۱۱، ۱۷ ; متعلق ایمان ۳، ۴، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۶
- پاداش: مراتب پاداش ۱۲، ۱۴، ۱۵، ۱۸ ; موجبات پاداش ۱۵
- تربیت: روش تربیت ۱۷
- توقعات بیجا:۸
- جهل: آثار جهل ۸، ۹
- خدا: پاداش خدا ۱۲، ۱۴، ۱۵، ۱۸ ; لطف خدا ۱۳
- دین: جهل به تعالیم دین ۸
- زکات: اداى زکات ۱۲ ; اهمیّت زکات ۱۳
- سطحى نگرى: آثار سطحى نگرى ۹
- علم: زمینه تحصیل علم ۱۷ ; علم و ایمان ۵ ; نقش علم ۵
- علما: پاداش علما ۱۵ ; علما و قرآن ۶
- عمل: پاداش عمل صالح ۱۵ ; زمینه عمل صالح ۱۷ ; عمل ناپسند ۸
- قرآن: جاذبه قرآن ۶
- کفر: به قرآن ۹ ; کفر به کتب آسمانى ۹ ; موجبات کفر ۹
- مؤمنان: پاداش مؤمنان ۱۲ ; فضایل مؤمنان ۱۲ ; مؤمنان نمازگزار ۱۲
- نماز: اهمیت نماز ۱۳
- نمازگزاران: فضایل نمازگزاران ۱۳
- یهود: اکثریت یهود ۹ ; جهل یهود ۸، ۹ ; خواسته علماى یهود ۷ ; رذایل یهود ۸ ; علماى یهود ۱، ۲ ; علماى یهود و محمد (ص) ۷ ; عهد شکنى یهود ۷ ; کفر یهود ۹ ; مؤمنان یهود ۱، ۲، ۱۰، ۱۱ ; نمازگزاران یهود ۱۰ ; یهود و زکات ۱۰
منابع