المائدة ٩٠
کپی متن آیه |
---|
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصَابُ وَ الْأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ |
ترجمه
المائدة ٨٩ | آیه ٩٠ | المائدة ٩١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْمَیْسِرُ»: قمار (نگا: بقره / . «الأنصَابُ»: جمع نصب، بتان سنگی و غیره (نگا: مائده / و معارج / ). «الأزْلامُ»: جمع زَلَم، تیرهای مخصوصی که با آن بختآزمائی و فالبینی میکردند و ... (نگا: مائده / . «رِجْسٌ»: پلید. مراد پلید و کثیف معنوی است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
محل نزول:
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]
شأن نزول:[۲]
هشام بن سالم گويد: از امام صادق عليهالسلام شنيدم كه فرمود حمزة بن عبدالمطلب و دوستانش با شراب سكر كه[۳] دمساز بودند، روزى در آن حال به ناقه اى برخوردند. حمزه پرسيد اين ناقه از كيست؟ گفتند: از برادر زاده ات على بن ابىطالب است.
دستور داد ناقه را نحر كردند، على وقتى ناقه خود را به آن حالت ديد، پرسيد: چه كسى ناقه او را نحر كرده است؟ گفتند: حمزه دستور نحر ناقه را داده است. على شكايت نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله برد. پيامبر نزد حمزه آمد و علت آن را از حمزه جويا گرديد و اين واقعه قبل از غزوه احد بوده است سپس اين آية نازل گرديد.
پس از نزول آيه پيامبر دستور داد تمام ظروفى را كه با آن شراب ميخوردند نزد او در بيرون مسجد جمعآورى كرده و شكستند سپس دستور فرمود كه مردم براى جنگ احد آماده شوند همه جمع شدند. حمزه نيز شركت نمود و در جناح لشكر قرار گرفت پس از شروع جنگ، حمزه به لشكر دشمن حمله برد و غلبه كرد سپس به جايگاه خويش بازگشت.
مردم گفتند: مرحبا اى عموى رسول خدا صلی الله علیه و آله كه غلبه كردى ولى مى پنداريم كه در دل رسول خدا صلی الله علیه و آله از تو كدورتى است، حمزه باز به حمله خويش ادامه داد در اين حمله نيز غالب شد. باز مسلمين زبان به تحسين گشودند و گفتار قبلى را تكرار نمودند. حمزه پس از اين غلبه و گفتار مردم نزد پيامبر آمد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله وقتى عموى خود را ديد به طرف او رفت و وى را در آغوش خود گرفت و ميان دو چشم عموى خود را بوسيد. حمزه باز به حمله خويش ادامه داد و پس از اين حمله شربت شهادت نوشيد و پيامبر با دست خويش او را كفن كرد.[۴]
ابوهريره گويد: هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله وارد مدينه گرديد، اهل مدينه شراب ميخوردند و قمار ميكردند. از پيامبر در اين باره سؤال نمودند آيه ۲۱۹ سوره بقره «يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِما إِثْمٌ كَبِيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ» كه ترجمه اش در جاى خود ذكر شده، نازل گرديد.
بعد از نزول اين آيه مردم گفتند: خداوند شراب و قمار را بر ما حرام نكرده، فقط گفته است كه گناهى بس بزرگ است. لذا به شرب خمر و بازى قمار ادامه ميدادند تا اين كه روزى مردى از مهاجرين با حالت مستى به نماز ايستاد و عده اى به او اقتدا كردند. مرد مهاجر به علت مستى، سوره نماز را به غلط ادا كرد سپس آيه ۴۳ سوره نساء «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاتَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى » كه ترجمه اش گذشت نازل گرديد و بعد اين آيه و آيه ۹۱ كه در اين باره شديدتر بوده نزول يافت. بعد از نزول اين آيات مردم گفتند از اين به بعد شراب و قمار را ترك خواهيم نمود.[۵]
تفسیر
- آيات ۹۳ - ۹۰ ، سوره مائده
- ده خصوصيت در اين آيات كه تشديد و تاءكيد حرمت شراب را مى رسانند
- معناى ((ميسر)) و ((انصاب )) و ((ازلام )) ونقل يك قول
- حقيقت امر در خصوص عمل استخاره
- رد يك توهم در خصوص استخاره با قرآن
- معناى رجس ...
- اشاره به اينكه شيطان بر فكر آدمى در بعضى موارد سلطه دارد و مراد از مجسم شدنشيطان ، مجسم شدن براى فكر بشر است
- وجه اينكه شراب و قمار رجس و عملى شيطانى شمرده شده اند
- ميسر (قمار) و مفاسد اجتماعى آن
- چگونه شيطان با شراب و قمار بين آدميان دشمنى و كينه ايجاد كرده ، انان را از ذكر خداو نماز غافل مى سازد
- وجوه مختلفى كه در بيان مراد آيه : ((ليس على الذين امنوا و عملو الصالحات جناح فيماطعموا)) گفته شده است
- وجه بدون اشكال در معناى آيه شريفه
- سبب اينكه ((تقوا)) در آيه شريفه سه بار تكرار شده است
- وجوه متعددى كه در توجيه تكرار ((تقوا)) در آيه شريفه گفته شده است
- رواياتى متضمن داستانهايى كه منجر به تحريم شراب در اسلام شده است
- عمر در حال مستى اشعار كفرآميز مى خواند!
- نقد و بررسى روايات تحريم شراب در اسلام
- با توجه به اينكه قبل از هجرت ، خمر تحريم شده بوده و صحابه از آن مطلع بوده انداين روايات داراى اشكال هستند
- رواياتى ديگر در مورد تحريم خمر و ميسر و انصاب و ازلام
- شراب در همه شرايع حرام بوده است
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ «90»
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! همانا شراب و قمار و بتها و تيرهاى قرعه، پليد و ازكارهاى شيطان است، پس از آنها بپرهيزيد، تا رستگار شويد.
نکته ها
عرب، به شعر و شراب، علاقهى شديد داشت، به همين جهت تحريم شراب به صورت تدريجى انجام گرفت. در ابتدا آيه آمد كه از خرما و انگور مىتوان هم رزق خوب تهيه كرد، هم شرابى مست كننده، «1» در آيهاى ديگر به منافع قمار و شراب و بيشتر بودن گناهش از منافعش اشاره كرده است. «2» بعد از مدتى آيه آمد كه در حال مستى نماز نخوانيد. «3» سپس آيهى فوق نازل شد و آن را پليد و عمل شيطانى دانست و دستور اجتناب از آن را صادر كرد.
«خمر»، به معناى پوشاندن با كلمهى «خِمار» از يك ريشه است. به مقنعهى زنان خِمار مىگويند، چون موى سر را مىپوشاند. شراب را هم خَمر مىگويند، چون عقل را مىپوشاند.
«ميسر» از «يسر»، به معناى آسانى است. چون در قمار، افراد بدون زحمت، پول به دست مىآورند، به آن مَيسر گويند.
كلمه «أنصاب» جمع «نصب»، به معناى سنگهايى است كه اطراف كعبه نصب و روى آن قربانى مىكردند و به آنها تبرّك مىجستند. «4» و يا مراد خود قربانى است كه روى سنگها
«1». نحل، 67.
«2». بقره، 219.
«3». نساء، 43.
«4». تفسير الميزان.
جلد 2 - صفحه 366
ذبح مىكردند. در حديث مىخوانيم كه رسول خدا صلى الله عليه و آله در معناى انصاب فرمود: چيزى است كه مشركان براى بتها قربانى مىكردند. «ما ذبحوه لآلهتهم» «1»
«ازلام»، نوعى قرعهكشى و قمار با چوب است كه در جاهليّت رواج داشته.
امام باقر عليه السلام دربارهى خمر فرمود: كلّ مسكر ... اذا أخمر فهو حرام «2» هر چيزى كه انسان را مست كند، حرام است.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «قمار با هر وسيلهاى كه باشد، حتّى گردو، حرام است». «3»
در حديث آمده است: «شارب الخمر كعابد الوثن» «4» شرابخوار، مثل بتپرست است.
در شراب، هر نوع همكارى در توليد، توزيع ومصرف آن حرام است. امام باقر عليه السلام از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل مىكند كه آن حضرت ده گروه را كه به نحوى در شرابخوارى مؤثّرند، لعنت كرد: «غارسها و حارسها و عاصرها و شاربها و ساقيها و حاملها و المحمول اليه و بايعها و مشتريها و آكل ثمنها» «5» آنكه نهال انگور را مىكارد، آنكه به ثمر مىرساند، سازنده، نوشنده، ساقى، حمل كننده، دريافت كننده، فروشنده و خريدار و هر كس كه به نحوى از درآمد آن بهرهمند مىشود، ملعون است.
پیام ها
1- ايمان، با شرابخوارى و قماربازى سازگارى ندارد. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ ... فَاجْتَنِبُوهُ ...
2- شراب و قمار، در رديف بتپرستى است. «الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ» (بنابر اينكه مراد از انصاب، بتها باشد)
«1». كافى، ج 5، ص 123.
«2». تفسير نورالثقلين.
«3». كافى، ج 5، ص 123.
«4». بحار، ج 27، ص 234.
«5». تفسير نورالثقلين.
جلد 2 - صفحه 367
3- اسلام از پليدىها نهى مىكند. رِجْسٌ ... فَاجْتَنِبُوهُ
4- خوردن لقمهى حلال و پرهيز از حرامخوارى، در سعادت و رستگارى انسان مؤثّر است. «فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (90)
شأن نزول- حق تعالى در خصوص خمر، چهار آيه نازل فرمود: 1- در مكه «وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخِيلِ وَ الْأَعْنابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَراً». «1» 2- وقتى كه عمر بن خطاب و معاذ بن جبل در باب خمر و ميسر از حضرت رسالت صلى اللّه عليه و آله سؤال كردند. جواب آمد «قُلْ فِيهِما إِثْمٌ كَبِيرٌ». «2» 3- در مهمانى عبد الرحمن بن عوف كه امام ايشان بود در نماز شام، سوره «قُلْ يا أَيُّهَا الْكافِرُونَ» «3» خواند به حذف «لا» تماما، آيه آمد «لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى». «4» 4- در زمانى كه عثمان مالك، ضيافتى نمود. سعد وقاص در مهمانى بود. بعد از طعام شراب
«1» نحل، آيه 67.
«2» بقره، آيه 219.
«3» كافرون، آيه اوّل.
«4» نساء، آيه 43.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 170
خوردند. در حال مستى، سعد انشاء شعرى مشتمل بر هجو انصار، يكى از مجلسيان سر سعد را شكسته. سعد شكايت را خدمت حضرت رسالت صلى اللّه عليه و آله نمود، آيه شريفه نازل شد:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا: اى گروه مؤمنان إِنَّمَا الْخَمْرُ: جز اين نيست بدرستى كه آنچه ستر كند عقل را، خمر و داخل در آنست تمام مسكرات از عرق و شراب و كنياك و آبجو و غيره. وَ الْمَيْسِرُ: و قمار باختن. و اين نيز عام است و شامل نرد و شطرنج و آس و گنجفه و كعب و تخم مرغ و گردو بازى و غيره.
وَ الْأَنْصابُ: و بتانى كه براى مشركين نصب كردهاند. وَ الْأَزْلامُ: تيرهاى قدح كه به آنها تفأل مىزدند در اسفار و اعمال خود. رِجْسٌ: اينها تماما پليد و نجس و كريه، و عقول از آن متنفر است. «رجس» اسم هر چيزى است كه عقل و شرع استقذار و استكراه آن نمايد، خواه نجس العين باشد يا نه. مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ: از عمل و وسوسه و تزيين شيطان، زيرا مسبب است از تسويل و تزيين او باشد. فَاجْتَنِبُوهُ: پس اجتناب كنيد از اين پليد و يا آنچه مذكور شد يا از عمل شيطان. لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ: براى آنكه رستگار شويد به اجتناب از آن.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (90)
ترجمه
اى كسانيكه ايمان آورديد جز اين نيست كه شراب و قمار و بتان و تيرهاى سهمبندى پليد است از كردار شيطان است پس اجتناب كنيد از آن باشد كه شما رستگار شويد.
تفسير
در كافى از امام باقر (ع) نقل نموده كه چون اين آيه نازل شد سؤال نمودند از پيغمبر (ص) كه ميسر چيست فرمود هر قمارى است حتى بكعب و گرد و پرسيدند انصاب چيست فرمود آنچه را براى بتان ذبح مينمايند عرض كردند از لام چيست فرمود تيرهائى است كه با آن قسمت مينمايند و قمى ره از آنحضرت نقل نموده كه هر مسكر آشاميدنى كه بپوشاند عقل را پس آن خمر است و هر چه مسكر باشد زياد آن كمش هم حرام است وقتى آيه تحريم خمر آمد در مدينه شراب انگور نبود آنچه بود شراب خرما و كشمش بود همه ظروف خود را آوردند و پيغمبر (ص) فرمود همه اينها خمر است و خدا آنرا حرام فرموده كم و زيادش را خريد و فروش و انتفاع از آنرا و فرمود كسيكه خمر بنوشد تا سه مرتبه
جلد 2 صفحه 264
تازيانه بزنيد او را و در مرتبه چهارم بكشيد او را و بر خداوند لازم است كه بخوراند بكسيكه خمر خورده است صديد را و آن چرك و خون غليظ است كه از فرج زنان زناكار بيرون مىآيد كه اهل محشر از حرارت و گند آن متأذى ميشوند و ما شمهاى از اخبار حرمت خمر و ميسر را در سوره بقره در ذيل آيه و يسئلونك عن الخمر و الميسر و حديث ديگرى راجع به بيان انصاب و ازلام در اوائل اين سوره در ذيل آيه حرّمت عليكم الميتة ذكر نموديم و چون از ضروريات دين است و دلالت آيه بر آن واضح است محتاج به بيان نيست عمده بيان استفاده نجاست خمر است از اين آيه و آن بنظر حقير بملاحظه آنستكه حكم شده است در آيه به نجاست و وجوب اجتناب از آن چون رجس در لغت بمعنى پليد است و آن لفظى است كه اگر صفت عملى قرار داده شود معنى آن زشتى است و اگر صفت شىء خارجى شود معنى آن نجاست است و در آيه شريفه چهار موضوع ذكر شده كه حكم فرموده بر هر يك به پليدى و آن چهار موضوع خمر و قمار و ذبيحه براى بتان و تقسيم بقرعه كشى با تيرها است و از اين چهار موضوع خمر و ذبيحه موجود عينى است و قمار و تقسيم با تيرها عمل است كه آن دو نجس و اين دو زشت است براى تقريب بذهن عرض ميشود مثلا اگر بگويند اين كار پليد كثيفى است از آن دورى كنيد معنيش آنستكه اينكار زشت بدى است و اگر بگويند اين چيز پليدى است از آن اجتناب نمائيد معنيش آنستكه نجس است و بعضى بواسطه عدم دقت در موضوعات چهارگانه و حكم آنها تصور نمودهاند كه چون آلات قمار و بتها و تيرهاى قسمت نجس نيستند پس مقصود از پليدى نجاست نيست در صورتى كه ميسر عمل قمار است و مراد از ازلام تقسيم با تيرها است و آندو قابل اتّصاف بنجاست نيستند پس بايد مراد از پليدى آندو زشتى و حرمت باشد بخلاف خمر و ذبيحه براى بتان كه معنى پليدى در آن ظاهر است كه نجاست است و حرمت تابع نجاست است و اجتناب از هر موضوعى هم بمناسبت آن موضوع است البته اجتناب از قمار و تقسيم با تير ترك عمل آنست و اجتناب از شراب و ذبيحه ترك استعمال و خوردن آنست و فلاح و رستگارى از عذاب منوط باجتناب از جميع تصرفات در آنها است و ارتكاب هر يك از اين امور از تسويلات و تدليسات و تزيينات شيطانيه است كه بايد مؤمن خود را از آنها نگهدارى نمايد چنانچه در آيه بعد بيايد انشاء اللّه تعالى.
جلد 2 صفحه 265
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الخَمرُ وَ المَيسِرُ وَ الأَنصابُ وَ الأَزلامُ رِجسٌ مِن عَمَلِ الشَّيطانِ فَاجتَنِبُوهُ لَعَلَّكُم تُفلِحُونَ (90)
اي كساني که ايمان آورديد جز اينکه نيست که خمر و قمار و بتهاي كفار و مشركين و ازلام که تعبير ببخت آزمايي ميكنند رجس و خبيث و حرام است از عمل شيطان است پس اجتناب كنيد از او باشد که رستگار شويد.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا خطاب بخصوص مؤمنين از جهة اينست که غير مؤمن و لو اجتناب از مذكورات بكند رستگار نخواهد شد.
انما براي اينست که اينکه مذكورات جز رجاست و خبائث و حرمة چيزي ندارند الخمر در اصل بمعني پوشاندن است و لذا مقنعه که زنها بر سر ميكنند چون صورت و سر را ميپوشاند خمار گفتند و خمر عقل را ميپوشاند و فرق بين مخمور و مجنون اينست که مجنون عقل ندارد مثل اعمي که چشم ندارد و مخمور عقلش مستور و پوشيده ميشود مثل بصير که چشمش را ببندند در واقع سرپوشيست روي روشنايي عقل گذارده ميشود و تعبير بسكر ميكنند و در حديث از رسول اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم است که فرمود خمر از نه چيز گرفته ميشود از عسل که آن را تبيع گويند و از انگور و از كشمش و از خرما و از گندم و از جو و از ارزن و سلت که جو پوست كنده است و فعلا موسوم است بآب جو، مخفي نماند که اينکه مذكورات هشت است و محتمل است که نهم ارق باشد يا نبيذ و بالجمله هر چه سكر بياورد و حرمت آن از ضروريات دين اسلام و نص قرآن بلكه مستفاد از اخبار است که در تمام شرايع حرام بوده و كليد درب تمام معاصي است و شارب الخمر كعابد الصنم و از شراب بهشت ممنوع است و مضرات روحي و جسمي آن مشهور و كتابهايي در اينکه باب
جلد 6 - صفحه 460
نوشته شده و حدّ شارب الخمر هشتاد تازيانه است.
و الميسر قمار است و آن چهار قسم است با آلات معدّه از براي قمار و بدون آلات بقصد برد و باخت که مقامره گويند و بدون قصد و از گناهان كبيره است و اشتغال ذمّه ميآورد و برنده بايد ردّ بصاحبش كند و وارد شدن در مجلس قمار حرام است حتي بعضي از علماء نماز در آن مجلس را هم باطل ميدانند.
و الانصاب بتهاي مشركين که آنها را ميپرستيدند و هر بتي را بنامي ميخواندند که ساختن آنها و بيع و شراء آنها حتي مواد اصليه آن مثل خشب بشرط ساختن بت حرام است چنانچه بيع آلات قمار مثل نرد و شطرنج و عاس و كنجفه و ساير آلات قمار حتي بيع انگور بقصد شراب درست كردن حرام و سحت است و مالك ثمن نميشود حتي واجب است شكستن آلات قمار و ساير ملهيات و بتهاي مشركين را.
و الازلام نوعي از بخت آزمايي بود که در جاهليت معمول بوده و آن اينکه بود شتري را ده نفر ابتياع ميكردند و ميان خود بتفاوت بليطها تقسيم ميكردند و ده بليط هر كدام بنامي نوشته ميشد، فذ يك سهم داشت، توام دو سهم، رقيب سه سهم، حلس چهار سهم، نافس پنج سهم، مسيل شش سهم، معلي هفت سهم، و اينکه هفت نفر ثمن شتر را نميدادند و ثمن آن در عهده سه نفر ديگر که بنام منيح و سفيح و وغب بود هر كدام يك سوم ثمن را ميدادند و سهمي از شتر نداشتند و اينکه ده بليط را در خريطه ميانداختند و بدست يك نفر که وثوق داشتند او يك يك را بنام يك يك اينکه ده نفر بيرون ميآورد و اينکه بعين مشابه همين بليط بخت آزمايي است که امروز در تمام كشور معمول است.
رجس نجس و خبيث است (مِن عَمَلِ الشَّيطانِ) در آيه بعد ميآيد که شراب و قمار و بت پرستي و بخت آزمايي هر چهار بالقاء و تعليم شيطان بوده.
جلد 6 - صفحه 461
فَاجتَنِبُوهُ خطاب بمؤمنين که بايد از اينکه چهار كاملا دوري كنيد حرام است لَعَلَّكُم تُفلِحُونَ پس كسي که مرتكب اينکه اعمال شنيعه بشود رستگاري ندارد مگر بتوبه و اداء حقوق و ردّ بصاحبانش بايع خمر ثمن آن را بايد رد كند بمشتري برنده قمار ببازنده، بايع آلات قمار و بتها بخريدار، برنده بخت آزمايي بصاحبان بليط و اگر آنها را نميشناسند يا دسترسي ندارند از جانب آنها صدقه دهند و احتياطا باذن مجتهد باشد اميد است رستگار شوند.
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- شراب، قمار، بتها و چوبهاى مخصوص برد و باخت، به تمامى پلید و ناپاک اند. (انما الخمر و المیسر و الانصاب و الازلم رجس) «انصاب» جمع کلمه نصب است، برخى آن را به معناى بت گرفته اند و برخى گفته اند «انصاب» سنگهایى بوده که بر آستان بتها نصب مى شده و جایگاه ذبح قربانى براى بتها بوده است و بدان جهت مشرکان آنها را مایه تبرک مى پنداشتند و محترم مى شمردند. «ازلام» جمع زلم (تیر قمار) از انواع وسائل قمار و بردو باخت به شمار مى رفته است.
۲- شراب خوارى، قمار بازى، گرایش به مظاهر شرک و تفألهاى مرسوم در جاهلیت، کردارى شیطانى است (انما الخمر ... من عمل الشیطن)
۳- شرابخوارى و قماربازى از گناهان کبیره (انما الخمر و المیسر ... رجس من عمل الشیطن فاجتنبوه) چون خداوند شراب و قمار را پلید و کار شیطانى شمرد و رستگارى را در گرو ترک آن دانست و در آیه بعد آنها را عامل دشمنى و کینه توزى و مایه فراموشى یاد خدا و نماز معرفى کرد معلوم مى شود شراب خوارى و قماربازى نمى تواند گناه کوچکى محسوب شود.
۴- گرایش به مظاهر شرک از گناهان کبیره است. (و الانصاب و الازلم رجس من عمل الشیطن فاجتنبوه لعلکم تفلحون)
۵- اهل ایمان وظیفه دار اجتناب از شرابخوارى، قماربازى و مظاهر شرک (یایها الذین ءامنوا انما الخمر و المیسر ... فاجتنبوه)
۶- لزوم اجتناب از تفألها و استخاره هاى مرسوم در جاهلیت (و الازلم رجس ... فاجتنبوه) «ازلام» به معناى چوبهاى تیر که در قرعه به کار مى رود نیز آمده است یعنى سه قطعه چوبى که بر یکى «افعل» و بر دیگر «لاتفعل» و سومى بدون نوشته و به اصطلاح پوچ بوده است، در عصر جاهلى به هنگام مسافرت و یا انجام امرى مهم با قرار دادن آن چوبها در کیسه و بیرون آوردن یکى از آنها تکلیف خویش رابراى انجام آن امر مشخص مى کردند.
۷- اهل ایمان وظیفه دار دورى جستن از پلیدها و کردارهاى شیطانى (رجس من عمل الشیطن فاجتنبوه)
۸- شیطان، موجودى با کردارهاى پلید و ناپاک (رجس من عمل الشیطن)
۹- پلیدى و ناپاکى کردار، ملاک تحریم آنها در ادیان الهى (رجس من عمل الشیطن فاجتنبوه)
۱۰- رواج شراب خوراى، قمار بازى و گرایش به مظاهر شرک در عصر بعثت (یایها الذین ءامنوا انما الخمر ... رجس من عمل الشیطن فاجتنبوه)
۱۱- پرهیز از شراب خوارى، قماربازى و مظاهر شرک، زمینه ساز نیل به فلاح و رستگارى* (انما الخمر و المیسر و الانصاب و الازلم ... فاجتنبوه لعلکم تفلحون)
۱۲- دورى جستن از پلیدیها و کردارهاى شیطانى زمینه ساز رسیدن به فلاح و رستگارى (رجس من عمل الشیطن فاجتنبوه لعلکم تفلحون)
۱۳- فلاح و رستگارى، از اهداف تشریع احکام دین (انما الخمر ... فاجتنبوه لعلکم تفلحون)
روایات و احادیث
۱۴- هر نوشیدنى مستى آور، خمر است و حرام (انما الخمر ... من عمل الشیطن فاجتنبوه) از امام باقر (ع) درباره «خمر» در آیه فوق روایت شده: فکل مسکر من الشراب خمر اذا اخمر فهو حرام ... .[۶]
۱۵- بازى داراى برد و باخت (حتى با چیزهایى مثل استخوان و گردو)، قمار شمرده مى شود و حرام است. (یایها الذین ءامنوا انما الخمر و المیسر ... رجس من عمل الشیطن فاجتنبوه) از رسول خدا (ص) در پاسخ سؤال از معناى «میسر» در آیه فوق روایت شده: کلما تقومر به حتى الکعاب و الجوز ... .[۷]
۱۶- لزوم پرهیز از حیوانات قربانى شده براى بتها (و الانصاب ... رجس من عمل الشیطن فاجتنبوه) از رسول خدا (ص) در پاسخ سؤال از معنى انصاب در آیه فوق روایت شده: ما ذبحوا لآلتهم ... .[۸]
۱۷- حرمت تقسیم اشیا به وسیله تیرهاى قمار، که نوعى قرعه کشى در عصر جاهلیت بوده است. (و الازلم رجس من عمل الشیطن فاجتنبوه) از رسول خدا (ص) در پاسخ سؤال از معنى «ازلام» در آیه فوق روایت شده: قد احهم التى یستقسمون بها.[۹]
۱۸- بازى با شطرنج و نرد، قمار و حرام است. (و المیسر ... رجس من عمل الشیطن فاجتنبوه) از امام باقر (ع) روایت شده: الشطرنج و النرد میسر.[۱۰]
موضوعات مرتبط
- آشامیدنیها: ى حرام ۲، ۳، ۵، ۱۱، ۱۴ ; آشامیدنیهاى مسکر ۱۴
- احکام:۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸ ملاک تشریع احکام ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸ ۹
- ازلام: پلیدى ازلام ۱
- بتها: اجتناب از قربانى بتها ۱۶ ; پلیدى بتها ۱
- پلیدى: اجتناب از پلیدى ۷، ۱۲ ; حرمت پلیدى ۹
- تفأل: در جاهلیت ۶ ; تفأل ناپسند ۲
- جاهلیت: ازلام در جاهلیت ۱۷ ; استخاره در جاهلیت ۶ ; رسوم جاهلیت ۲، ۶
- خمر: اجتناب از خمر ۵، ۱۱ ; احکام خمر ۱۴ ; پلیدى خمر ۱ ; حرمت خمر ۱۴ ; خمر در صدر اسلام ۱۰ ; گناه خمر ۳ ; موارد خمر ۱۴ ; ناپسندى شرب خمر ۲
- دین: فلسفه دین ۱۳
- رستگارى: زمینه رستگارى ۱۱، ۱۲ ; عوامل رستگارى ۱۳
- رشد: عوامل رشد ۱۳
- شرک: اجتناب از شرک ۵، ۱۱ ; شرک در صدر اسلام ۱۰ ; گناه شرک ۴ ; ناپسندى مظاهر شرک ۲
- شطرنج: حرمت شطرنج ۱۸
- شیطان: پلیدى شیطان ۸ ; عمل شیطان ۸
- عمل: اجتناب از عمل شیطانى ۷، ۱۲ ; عمل شیطانى ۲ ; عمل ناپسند ۲
- قرعه: در جاهلیت ۱۷
- قمار: اجتناب از قمار ۵، ۱۱ ; احکام قمار ۱۵، ۱۷، ۱۸ ; پلیدى قمار ۱ ; حرمت قمار ۱۵، ۱۸ ; قمار در صدر اسلام ۱۰ ; گناه قمار ۳ ; موارد قمار ۱۵، ۱۷، ۱۸ ; ناپسندى قمار ۲
- گناه: کبیره ۳، ۴
- محرمات:۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸ پلیدى محرمات ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸ ۹ ; ملاک تحریم محرمات ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸ ۹
- موجودات: پلید ۸
- مؤمنان: مسؤولیت مؤمنان ۵، ۷
منابع
- ↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ۳، ص ۲۳۱.
- ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۳۱۳.
- ↑ صاحب منتهى الارب گويد: سكر كه لغت حبشى است و به ضم سين و كاف اول و به سكون راء است، شرابى است كه از ارزن مى گيرند و معرب آن سقرقع به ضم سين و قاف اول و فتح قاف ثانى است و نيز شرابى است مربوط به اهل حجاز كه از جو و ديگر حبوبات مى گيرند.
- ↑ البرهان في تفسير القرآن.
- ↑ مسند احمد.
- ↑ تفسیر قمى، ج ۱، ص ۱۸۰; نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۶۸، ح ۳۴۲.
- ↑ کافى، ج ۵، ص ۱۲۳، ح ۲; نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۶۸- ، ح ۳۴۰.
- ↑ کافى، ج ۵، ص ۱۲۳، ح ۲; نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۶۸- ، ح ۳۴۰.
- ↑ کافى، ج ۵، ص ۱۲۳، ح ۲; نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۶۸- ، ح ۳۴۰.
- ↑ تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۳۴۱، ح ۱۸۶; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۹۸، ح ۹ و ۱۰.